شبکه اجتماعی دیتاشهر با استفاده از سیستمهای هوشمند تحلیل داده میخواهد کاری کند که شهروندان در هیچ شهر غافلگیر نشوند، بلکه بتوانند اطلاعات دقیقی از مکانهای مختلف شهرشان داشته باشند و براساس دادههایی که از داشبوردهای معتبر تهیه میکنند، برای زندگیشان برنامهریزی دقیقی بکنند.
بهرام مشرفی، مدیرعامل این پلتفرم معتقد است که عصر کسبوکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی و تحلیل داده در حال آغازشدن است. کسبوکارهایی که بر مبنای دادههای تولیدشده توسط کاربران راهاندازی میشوند و میتوانند زندگی بهمراتب راحتتر و لذتبخشتری را برای مردم فراهم کنند.
دیتاشهر بهعنوان یکی از این پلتفرمها طی یکی دو سال اخیر با جذب سرمایه توانسته رشد خوبی را تجربه کند و بیش از ۳۵۰هزار کاربر ثبتنامشده داشته باشد که بیش از ۵۰۰هزار داده مکانی به همراه عکس و ویدئو روی این شبکه اجتماعی بارگذاری کردهاند. این پلتفرم که توسط تیمی ۱۱ نفره اداره میشود، اهداف بزرگی را دنبال میکند.
از جمله اهدافش این است که کاربران بتوانند از این شبکه اجتماعی درآمدزایی داشته باشند و راهاندازی سیستم بلاکچین در راستای تحقق همین هدف بوده است. همچنین نشانهایی برای گرفتن تخفیف از کسبوکارهای طرف قرارداد دیتاشهر، از دیگر مزایایی است که کاربران دیتاشهر از آن برخوردار میشوند.
دیتاشهر میخواهد با صحتسنجی مکانی اطلاعات، بهترین اطلاعات پایششده را ارائه دهد. بنیانگذاران این استارتاپ، ضمن تشریح اهدافشان، خود را لیدر بازار تحلیل دادهها میدانند. بهرام مشرفی، مدیرعامل این کسبوکار اندازه بازار تحلیل داده ایران را تا ۱۵۰میلیون دلار تخمین میزند و میگوید ما به سهمی بیش از ۵۰درصد از این بازار فکر میکنیم.
آنها برای رسیدن به این هدف برنامهریزی پنجساله داشتهاند و معتقدند که طی ۲ تا ۳سال آینده به این سهم از بازار میرسند. البته بارها بر این نکته تاکید میکنند که مهمترین هدفشان این است که میخواهند مشکلات شهرها را با ابزارهای دیجیتالی و تحلیل هوشمند دادهها کاهش دهند. دیتاشهر با راهاندازی بخش انگلیسی، نگاه جهانی خودش را نشان داده و طی یک ماه آینده از نسخه انگلیسیاش نیز رونمایی میکند، چون آنها برنامههای گستردهای برای حضور در بازارهای بینالمللی دارند.
-
شما دیتاشهر را بهعنوان یک پلتفرم جستوجو شروع کردید، اما در ادامه سبک و سیاق کارتان شبیه شبکههای اجتماعی شده. این تغییر رویکرد حاصل چه بررسیهایی بوده است؟
بله، ما بهعنوان یک پلتفرم جستوجو کارمان را شروع کردیم. اما تفکرمان مرکزیتزدایی بود و نمیخواستیم خودمان در مرکز تولید دادهها قرار بگیریم. بنابراین به سمت تبدیلشدن به یک شبکه اجتماعی حرکت کردیم، چون در صورتی که ما اطلاعاتی را در اختیار کاربران قرار میدادیم، وارد یک رابطه یکطرفه میشدیم.
در این میان نقش خود کاربر از بین میرفت و او هیچ اطلاعاتی برای سیستم ما نمیساخت. بنابراین به سرعت متوجه شدیم که باید به سمت شبکه اجتماعی برویم، چون نمیخواستیم صرفا یک پلتفرم جستوجو باشیم. برای اینکه نقش کاربران را پررنگ کنیم و از مشارکت آنها در ساخت دادهها استفاده کنیم، در تیرماه ۹۶، مفهوم «حاضری» را در دیتاشهر تعریف کردیم.
-
در مورد این مفهوم توضیح بیشتری بدهید.
حاضری یعنی اینکه هر کاربری در هر کجا که قرار دارد، آن مکان را با ثبت زمان و با عکس و محتوا، با دیتاشهر به اشتراک بگذارد. مثلا اگر کسی در میدان ونک ایستاده است، میتواند با یک عکس و متنی کوتاه از آنجا حرف بزند. حتی شده از احساسش بگوید یا از آب و هوای آنجا. بعد از مدتی که چنین اطلاعاتی جمعآوری شد، ما میتوانیم به کسانی که در مورد میدان ونک اطلاعاتی نیاز دارند، دادههایی ارائه کنیم؛ از عکس گرفته تا متن. حتی میتوانیم اطلاعات ترافیکی و حمل و نقل آن مکان مشخص را در ساعات مختلف، در اختیار سایر افراد قرار دهیم.
-
چه جذابیت ویژهای برای کاربران ایجاد کردهاید که حاضر باشند چنین دادههایی برای پلتفرم شما تولید کنند؟
این خواسته از کاربران در واقع خواسته زیادی است، چون شبکه اجتماعی از شما میخواهد که در جای درست و محتوای معتبر مرتبط با آن مکان برایش تولید و ارسال کنید. در حالی که مثلا برای فیسبوک شما میتوانید در حالی که روی مبل خانهتان نشستهاید، عکسی تولید کرده و ارسال کنید.در طی سال گذشته ما تلاش زیادی برای افزودن جذابیت بر اساس سلیقه کاربران کردیم.
برای مثال، سیستم گمیفیکیشنی راهاندازی کردیم که طی آن شما میتوانید به مرور سلیقه خود را به سیستم معرفی کنید و دیتاشهر به شما نشانهای مرتبط با سلیقه شما ارائه کند، البته در ازای این نشانها میتوانید از تخفیف و امکانات خاصی استفاده کنید.
همچنین ما بر اساس درخواست کاربرانمان دیتاشهر را به شکل یک دفترچه خاطرات زمان-مکان تعریف کردیم؛ یعنی شما میتوانید خاطرات خود را در مکانها و زمانهای مختلف مرور کنید که خیلی از آن استقبال شد. در واقع کار شبکه اجتماعی مکانمحور، پلزدن بین دنیای مجازی و دنیای واقعی است و آدمهای دنیای واقعی را در دنیای مجازی به همدیگر معرفی میکند.
-
برگردیم به سال راهاندازی دیتاشهر. نقطه آغاز به کار این پلتفرم چه سالی بوده است؟
دی ماه سال ۹۳، بعد از آشنایی من با مسئله دیتاساینس، ایده اولیه شکل گرفت و من این ایده را با استاد خودم که اتفاقا مدیرعامل شرکت پارسیجو نیز بود، مطرح کردم، اما شروع دیتاشهر را باید آذر ۹۴ با ورود به شتابدهنده آواتک دانست.
-
و چه زمانی از پارسیجو جدا شده و مستقل شدید.
در واقع ما هیچگاه رسما با پارسیجو همکاری نکردیم و اسفندماه ۹۳ از پارسیجو جدا شدیم، چون به توافقات لازم نرسیدیم و در ساختار آن نمیتوانستیم کار کنیم. البته بعد از ما پارسیجو، سیستمی راهاندازی کردیم به نام «کافهکجا» که به جایی نرسید و به اصطلاح شاتدان شد.
-
چقدر سرمایه اولیه داشتید؟
در آن زمان شناختی از اکوسیستم استارتاپی ایران نداشتیم و البته مانند امروز سروشکل کاملی نگرفته بود. بنابراین ما شرکتهای استارتاپی را نمیشناختیم؛ یعنی اصلا خبر نداشتیم که ویسی و شتابدهندهای وجود دارد. بنابراین فکر میکردیم که بزرگترین مشکلمان نداشتن سرمایه است.
به همین دلیل به یکی از اساتید دانشگاه یزد مراجعه کردیم و او با دیدن ایمان و اشتیاق ما به این ایده، در نقش سرمایهگذار فرشته ۳۰ میلیون تومان به ما داد، بدون اینکه سهمی بگیرد یا حتی قراردادی ببندد. فقط قرار شد که هر گاه کار ما رونق گرفت، پولش را برگردانیم و ما ۲سال بعد، این پول را برگرداندیم. میتوانم بگویم یکی از دلایلی که موجب شد ما الان در این مرحله از کسبوکارمان باشیم و بتوانیم ایدهمان را رشد دهیم، جذب همین سرمایه بود.
[bs-quote quote=”دیتا و بیگدیتا در نهایت باید به جایی برسد که در هر گام زندگی مردم در کنارشان باشد. از نشان دادن نقطههای ترافیکی گرفته تا مکانهای دیدنی یا مکانهایی برای اوقات فراغت و صرف غذا و سایر نیازهای مردم. همین الان ما چنین آماری را روی دیتاشهر داریم” style=”style-4″ align=”left” author_name=”بهرام مشرفی” author_job=”مدیرعامل استارتاپ دیتاشهر” author_avatar=”https://shanbemag.com/wp-content/uploads/2018/12/1.jpg”][/bs-quote]
-
سال گذشته هم جذب سرمایه داشتید که بیشتر به آن خواهیم پرداخت. اما قبل از آن چه میکردید و با چه سرمایهای کسبوکارتان را اداره میکردید؟
به دلیل ماهیت کسبوکار ما و اینکه بر اساس جمعآوری داده در طول زمان، چارچوبهایش مشخص میشود، میدانستیم که باید به فکر جذب سرمایه بیشتری باشیم. ما سعی کردیم با برنامهریزی دقیق و اجتناب از هزینههای غیرمتعارف کسبوکار خود را تا ورود سرمایهگذار اداره کنیم.
-
و در ادامه از صندوق توسعه تکنولوژی جذب سرمایه داشتید.
قبل از صندوق توسعه تکنولوژی، با سرمایهگذار دیگری تا بستن قرارداد هم پیش رفتیم اما چون صندوق ساختار شفافی نداشت، نمیتوانست روی استارتاپها سرمایهگذاری کند(جالب است بدانید این سرمایهگذار همچنان در اکوسیستم است)، با اینکه مدت زمان زیادی صرف بررسیها شده بود، در نهایت جذب سرمایهای انجام نشد.
البته این مدت زمانی که تلف شد، بهشدت به فعالیتهای ما ضربه زد، اما صندوق توسعه تکنولوژی با سرعت و تنها طی یک ماه جواب ما را داد و حاضر شد روی دیتاشهر سرمایهگذاری کند. این سرمایهگذاری باعث رشد بسیار دیتاشهر شد. جالب است بدانید در طول سال سرمایهگذاری صندوق توسعه تکنولوژی بسیاری از پارامترهای رشد دیتاشهر تا هفتهای ۵۰ درصد رشد کرد.
-
این جذب سرمایه چه زمانی بود؟
فروردین ۹۶، این قرارداد نهایی شد. در واقع کار حرفهای دیتاشهر هم از این تاریخ آغاز شد.
-
دیتاشهر یک شبکه اجتماعی است و شما اصرار دارید که به آن پلتفرم جستوجو نگویید. در مورد دیتاشهر بیشتر حرف بزنیم. بنابراین از نحوه کارش و از تعداد کاربران شروع کنیم.
بله دیتاشهر تنها شبکه اجتماعی مکانمحور ایرانی با تمرکز بر مفهوم حاضریزدن است که کاربران در آن از طریق این ویژگی با یکدیگر در تعامل هستند. این ویژگی به همراه گیمیفیکیشن طراحی شده برای آن طول یکسال فعالیت این شبکه بالغ بر ۳۵۰ هزار کاربر گرفت.
-
پس شما با دانرو یا کیکجاست متفاوت هستید؟
این کسبوکارهایی که نام بردید، پلتفرمهای جستوجو هستند ولی ما در کنار جستوجو، شبکه اجتماعی هم داریم. تفاوت ما با آنها این است که شبکه اجتماعی مرکز ثقل کسبوکار ماست و ما کاملا روی شبکه اجتماعی متمرکز هستیم. در حالی که در دیتاشهر روابط گستردهای بین آدمها ایجاد شده که همدیگر را دنبال میکنند، به همدیگر پیام میدهند و در کل نسبت به پستهای همدیگر عکسالعمل دارند.
-
فکر میکنم حضور امثال دانرو یا کیکجاست قبل از شما در بازار، به نوعی به بازارسازی هم منجر شد و امر مثبتی به شمار میرود.
بله، آنها پولهای زیادی هم خرج کردند، اما به دلیل بستهبودن بازار، کمتر سودی برداشت کردند. هر چند دانرو بیشترین سرمایهگذاری را روی آنلاینکردن تبلیغات کسبوکارهای سنتی انجام داد تا بازار تحلیل داده؛ یعنی بیشتر با رویکرد پیک برتری خرج کرد. اما به طور کلی این بازیگران مسیر را باز کردند و حضورشان قطعا مثبت بوده است.
-
چه کسبوکارهای دیگری الان شبیه شما هستند؟
کسبوکاری که مانند دیتاشهر تمرکز اصلیاش روی شبکه اجتماعی باشد، الان نداریم.
-
میزان کاربران شما الان به چه تعداد رسیده است؟
در حال حاضر بیش از ۳۵۰ هزار کاربر ثبتنام شده داریم.
-
گستره فعالیت دیتاشهر فقط تهران است؟
نه! کل ایران را پوشش میدهیم. شاید برایتان جالب باشد که سال گذشته هنگام حادثه تلخ زلزله کرمانشاه، کاربران ما از شهرهای زلزلهزده، عکس و محتوا ارسال میکردند.
-
از خارج از کشور هم امکان ارسال محتوا برای دیتاشهر وجود دارد؟
در ابتدا به خاطر اینکه تنها به محدوده ایران فکر میکردیم، این امکان را نداشتیم. اما الان چنین ظرفیتی فراهم شده و ایرانیانی که به مسافرت خارج از کشور میروند یا خارج از ایران زندگی میکنند، میتوانند محتوای مورد علاقه خود را با دوستانشان و دیگر ایرانیان به اشتراک بگذارند.
-
الان چه تعداد عکس و بهطور کلی محتوا توسط کاربران روی دیتاشهر بارگذاری شده است؟
ما بیش از ۲۰۰ هزار عکس و ویدئو داریم.
-
چه رنج سنی از دیتاشهر استفاده میکنند؟
اغلب کاربران ما بین ۱۸ تا ۳۵ سال دارند.
-
بازدید روزانه دیتاشهر چقدر است؟
روزانه تا ۱۰ هزار کاربر داریم که به ماهی ۳۰۰هزار کاربر فعال میرسد.
-
دیتاشهر چه مدل درآمدزایی دارد؟
ما ۳ مدل درآمدزایی برای دیتاشهر در نظر گرفتهایم؛ یکی طراحی اکانت پریمیوم برای کاربران است. به این صورت که کاربر با خرید این اکانت سهماهه، به امکانات ویژهای دسترسی پیدا میکند.
البته این مدل درآمدزایی در آینده رونق بیشتری خواهد گرفت، چون با توجه به نیازسنجی کاربران ویژگیهای زیادی طراحی و آماده شده که منجر به رشد این مدل درآمدی خواهد شد. تحلیل و فروش داده که هماکنون بزرگترین لاین درآمدی ماست و تبلیغات مکانمحور ۲ مدل دیگر از روشهای درآمدزایی دیتاشهر هستند.
دیتا و بیگدیتا در نهایت باید به جایی برسد که در هر گام زندگی مردم در کنارشان باشد. از نشان دادن نقطههای ترافیکی گرفته تا مکانهای دیدنی یا مکانهایی برای اوقات فراغت و صرف غذا و سایر نیازهای مردم. همین الان ما چنین آماری را روی دیتاشهر داریم
-
مشتریان این مدلهای درآمدزایی چه کسانی یا چه ارگانهایی هستند؟
سازمانهای بزرگ به تحلیل و فروش داده نیاز دارند و روی دادههای مکانی، ارزش افزوده میخواهند. در حال حاضر با ۳ سازمان همکاری میکنیم. یکی از آنها کافهبازار است که برای سرویس نقشهاش به دادههایی با ارزش افزوده نیاز دارد. تبلیغات مکانمحور نیز از اصلیترین مدلهای درآمدزایی دیتاشهر است که بسیار هوشمند عمل میکند.
به این صورت که کسبوکارها میتوانند تبلیغات خود را به مکانهای مورد علاقهشان نشان دهند. این روند کاملا هوشمندانه است و افراد براساس زنگخوری که دارند و براساس کلیکها و بازخوردهایی که میگیرند، پول پرداخت میکنند.
-
چه تعداد کسبوکار در حال حاضر از این مدل درآمدی شما استفاده میکنند؟
تاکنون۱۰۰ کسبوکار در این زمینه با دیتاشهر همکاری کردهاند. این کسبوکارها از پکیجهایی استفاده میکنند که قیمت پایه این پکیجها تا یک میلیون تومان است. به ازای هر لایک و کلیک و زنگخوری که دارند، از حسابشان کسر میشود.
-
پس دیتاشهر الان درآمدزایی دارد؟
بله درآمدزایی داریم و انشاءالله به زودی به پوشش سرمایه خواهیم رسید. این نکته را هم به شما بگویم که جذب سرمایه ما برای یک سال بود؛ یعنی از فرودین ۹۶ تا فروردین ۹۷٫ بعد از فروردین ۹۷ تاکنون سرمایه جدیدی به دیتاشهر تزریق نشده و در این مدت از درآمد خود کسبوکارمان، استارتاپمان را اداره کردهایم. این درآمدزایی در حالی رخ داده که چنین پلتفرمهایی ماهیتا دیربازده هستند اما ما توانستیم خیلی سریع به درآمدزایی برسیم.
-
شما در دورانی درآمدزایی داشتهاید و توانستهاید کسبوکارتان را سر پا نگه دارید که بنا بر آمار و ارقام، دوران خوبی نیست و سختی زیادی متوجه کسبوکارها شده است؛ استراتژی دیتاشهر برای سر پا ماندن در این شرایط چه بوده است؟
بازار کسبوکارهای آنلاین در سال ۹۶، یک دوره هایپ را پشت سر گذاشت و مشخص بود که به سمت خالیشدن از حباب پیش میرود. در واقع عطش استارتاپزدن رفتهرفته کاهش یافت؛ یعنی تب استارتاپ بزنیم و پولدار شویم، از بین رفت. در واقع از اواخر سال ۹۶، خیلیها ناامید شدند. خود ما در حال بستن قرارداد با یکی دو سرمایهگذار بودیم و به امضای نهایی هم نزدیک شده بودیم، اما ارزش دلار و ریال که تغییر کرد، همه چیز ایستاد و بازار فریز شد.
وقتی بازار فریز شود، همه فریز میشوند و حتی بزرگان بازار هم بدون سروصدا ماندند و انگار همه منتظر اتفاقات بعدی بودند. فریزشدن بازار به نفع ما بود، چون اگر کسبوکارهای دیگری در حال تبلیغات و حضور داغ و پرانرژی در بازار بودند، میتوانستند از ما جلو بزنند و درآمد ما برای رقابت با آنها کافی نبود، اما سکوت همهجانبه اکوسیستم موجب شد که کسبوکاری مانند دیتاشهر، کسبوکار خاموش و بیسروصدایی بهنظر نیاید، ما در این وضعیت به تکمیل تیم فنی و طراحی استراتژی مارکتینگ دیتاشهر پرداختیم و خود را آماده بازار پس از رکود کردیم. امروز بهنظر میآید بازار کمکم در حال فعالشدن است.
-
پس به نوعی ثبات در کسبوکار رسیدهاید. وضعیت فعلی دیتاشهر چگونه است و چه راهکارهایی برای حضور قدرتمند در بازار در نظر دارد؟
ما راهکارهای جدیدی برای دیتاشهر بهعنوان یک شبکه اجتماعی ترسیم کردهایم. مانند راهکار بلاکچین که تنها به خاطر فریزشدن بازار بود که موجب شد روی این راهکار کار کنیم، چون نمیخواستیم پولمان را روی تبلیغات هزینه کنیم، چون به نظر ما تبلیغات در چنین وضعیتی نتیجهای در بر نداشت.
من به آینده بازار کسبوکارهای استارتاپی خیلی امیدوارم، چون سرمایهگذاری روی دلار و ارز و سکه ریسک بالایی دارد، سرمایهگذاری در حوزه مسکن و خودرو هم دیگر به انتهای خود رسیده است و به نظر میرسد که حوزه آنلاین بتواند نظر سرمایهگذاران را جذب کند. به نظر من سال ۹۸، سال مثبتی برای استارتاپهاست، چون مطمئنم که هم استارتاپها و هم سرمایهگذاران با عقلانیت بیشتری کار خواهند کرد و حتی استارتاپهای موفقی هم راهاندازی خواهد شد.
-
ترند را به سمت راهاندازی چه استارتاپهایی پیشبینی میکنی؟
به نظرم در سال ۹۸ دیگر راهاندازی استارتاپهای خدماتی متوقف میشود. ایکامرس هم کمرنگ میشود و بیشتر به سمت راهاندازی استارتاپهایی میرویم که بر پایه تکنولوژی و هوش مصنوعی شکل میگیرند. مثلا الان شهرداری به دنبال هوشمندسازی شهر است. بنابراین احتمالا استارتاپهایی راهاندازی میشوند که ارزش افزودهای روی دادهها ارائه میکنند. پس میتوانیم امیدوار باشیم که استارتاپهای دادهمحور ایجاد شوند.
-
از شهر هوشمند حرف زدی؛ این اصطلاح را بیشتر توضیح بده و بگو که کسبوکارهایی مانند دیتاشهر چه کمکی به هوشمندشدن شهر خواهند کرد و چه فوایدی برای شهروندان در بر دارد؟
مفهوم شهر هوشمند در سطح جهان هم یک مفهوم نو و تازه است. شهرهای ایران هم هنوز هوشمند نشدهاند اما همین که بعضی از ارگانها به فکر چنین مفهومی هستند، جای خوشحالی دارد. شهر هوشمند یعنی اینکه بتوانیم از تکنولوژیهای روز جهان برای کاهش درد و موانع موجود بر سر مردم استفاده کنیم. الان استفاده از تاکسیهای آنلاین بخشی از هوشمندسازی شهر است. همچنین در یک شهر هوشمند نیازی به ایستادن در صفهای طولانی نیست.
مهمترین ویژگی یک شهر هوشمند این است که شهروندانش غافلگیر نمیشوند، چون اطلاعاتی در داشبوردهایی وجود دارد که براساس آن اطلاعات، شهروندان میتوانند برنامهریزی کنند تا زمان تلفشده کمتری داشته باشند. یک نشانه مثبت هم وجود دارد که امیدوارکننده است؛ میزان استفاده مردم از پلتفرمها نشان میدهد که آمادگی استفاده از تکنولوژی و ابزارهای دیجیتالی را دارند و این نشانه بسیار مثبت و خوشایندی است.
ضمن اینکه پلتفرمهایی مانند دیتاشهر، خود مردم را هم به کار میگیرند و دادههای شهر را با مشارکت مردم میسازند؛ یعنی هوشمندسازی شهر نهتنها با وجود ابزارها و دادهها بلکه با کمک و مشارکت مردم ساخته میشود و آنها میتوانند زندگی مدرنی را تجربه کنند. دیتا و بیگدیتا در نهایت باید به جایی برسد که در هر گام زندگی مردم در کنارشان باشد.
از نشان دادن نقطههای ترافیکی گرفته تا مکانهای دیدنی یا مکانهایی برای اوقات فراغت و صرف غذا و سایر نیازهای مردم. همین الان ما چنین آماری را روی دیتاشهر داریم و میتوانیم نقطههای مختلف شهر تهران را در طول شب و روز، به شلوغی و رونق یا خلوتی به کاربران معرفی کنیم.
-
در بخشی از صحبتت که به فریزشدن بازار اشاره کردی، از راهاندازی سرویس بلاکچین حرف زدی؛ این مورد را بیشتر توضیح بده و اینکه این سرویس برای کاربران چه آوردهای دارد؟
یکی از ویژگیهای شهر هوشمند این است که دادههایش توسط خود مردم ساخته شود. ما با راهاندازی سرویس بلاکچین که الان برای نخستینبار است که در رسانهها در مورد آن حرف میزنیم و آن را با هفتهنامه شنبه در میان میگذاریم، میخواهیم مشارکت شهروندان را به راهی برای درآمدزاییشان تبدیل کنیم. به این صورت که با تولید محتوا و به اشتراکگذاری آن، محتوایش مورد راستیآزمایی توسط سایر کاربران قرار گرفته و امتیاز میگیرد و براساس امتیازها میتواند سکه دریافت کند.
-
سکه گرفتن و کسب درآمد شهروندان از سرویستان چگونه خواهد بود؟
۲۰درصد از کاربرانی که روی پلتفرم دیتاشهر قرار میگیرند، داده میسازند و نرخ خوبی محسوب میشود. یعنی از ۱۰هزار نفر از کاربران روزانه، ۲ هزار نفر دادهسازی و تولید محتوا دارند. این ۲۰درصد به نوعی حضور دائمی دارند و مشارکتشان دائمی است. اما همه دادههایی که کاربران میسازند، لزوما دادههای صحیحی نیست. یعنی ممکن است دادهای نباشد که به دیگر کاربران در حل مشکلاتشان کمک کند.
پس ما باید دادهها را صحتسنجی کنیم. هرچند ما هیچ دادهای را پاک نمیکنیم. بنابراین با طراحی گیمیفیکیشن و استفاده از تکنولوژی بلاکچین کمک میکنیم که کاربرانی که دادههای صحیح میسازند، از این کارشان سود ببرند. مثلا نشانهایی (استیکر) دریافت میکنند که میتوانند در کافههای طرف قرارداد ما، تخفیف بگیرند.
با سیستم بلاکچین ما به شفافسازی دادهها پرداختیم که مشخص باشد که چه کسانی و از چه مکانهایی در حال ثبت داده هستند. همچنین افرادی که در حول و حوش افراد تولیدکننده دادهها هستند، این دادهها را صحتسنجی میکنند که آیا صحیح است یا نه و اینکه چقدر کاربردی و مفید است. ما مفهومی را در دیتاشهر تعریف کردیم به نام لایک وزندار.
پس دیگر تکلایک نیست مانند اینستاگرام. همچنین کاربران میتوانند گزارشی ثبت کنند و بگویند این دادهها چقدر درست است. بنابراین در این سیستم آدمهای واقعی داده میسازند و آدمهای واقعی هم صحتسنجی میکنند. پس مشکل لایک و کامنت روباتها و عدم اعتمادی که ایجاد شده بود، با استفاده از شفافسازی بلاکچین از بین میرود. هر چقدر افراد دادههای صحیحتری تولید کنند، امتیازات بیشتری میگیرند و سکه دریافت میکنند که اشاره کردم این سکه میتواند به صورت نقدی دریافت شود.
یکی از ویژگیهای شهر هوشمند این است که دادههایش توسط خود مردم ساخته شود. ما با راهاندازی سرویس بلاکچین میخواهیم مشارکت شهروندان را به راهی برای درآمدزاییشان تبدیل کنیم
-
به نظر میرسد که استفاده از بلاکچین چشمانداز کسبوکارتان باشد، چون کلا یک سیستم تازه است و در ایران هم هنوز مفهومی در حد حرف است. مثلا نحوه نقدکردن این سکهها برای خودش داستانی خواهد داشت.
ارزهای دیجیتال همگی اکسچنج دارند؛ یعنی سکه یک شرکت را میشود داد و سکه شرکت دیگری را گرفت یا پول نقد دریافت کرد. در ایران هنوز چنین امکانی فراهم نشده اما دولت کمکم به این سمت حرکت خواهد کرد. هرچند قبول دارم که این چشمانداز دیتاشهر است. ما مباحث فنی این سیستم را پیش بردهایم و از این نظر مشکلی نداریم.
خبرجدیدی که برای جامعه استارتاپی داریم، این است که هفته آینده اسمارتکانترکتهای مرتبط با بلاکچین را روی دیتاشهر فعال میکنیم که دادههای همه نقاط ایران توسط افراد بومی مکانهای مختلف، صحتسنجی شود و امتیاز افراد لحاظ شود. زمانی هم که ساختارها کامل شود، سکههای افراد به آنها تحویل داده میشود.
ولی از سیستم نشان یا استیکر ما افراد زیادی تاکنون استفاده کردهاند. الان خبر جدید و مهم دیتاشهر این است که میخواهد مشکل بزرگ راستیآزمایی دادههای تولیدشده توسط کاربران را با فناوری بلاکچین حل کند. این یک مشکل بزرگ بود، چون در مورد صحت کامنتها و دادهها، سالهای سال اختلاف نظر وجود داشته است.
-
دلیل انتخاب بلاکچین تنها به خاطر شفافیتش بوده است؟
دقیقا. چون با شفافیتی که بلاکچین دارد، دیگر کسی نمیتواند شما را به دادهسازی یا صحتسنجی تقلبی متهم کند. در بلاکچین همه چیز از تولیدکننده داده تا صحتسنج دادهها مشخص است. همین هم از جذابیتهای تولید داده توسط کاربران است؛ یعنی این امید برای کاربران وجود دارد که ضمن اینکه اطلاعاتی از شهرش را به اشتراک گذاشته، در نهایت میتواند به درآمدزایی برسد.
-
استفاده از سیستم بلاکچین چه مخاطراتی را متوجه کسبوکارتان میکند؟
به دلیل نو بودن و تازه بودن این سیستم حتی در سطح جهان، این سیستم یعنی خود بلاکچین هنوز آینده خودش را بهدرستی نمیشناسد و نمیداند در آینده چه وضعیتی خواهد داشت، چون ممکن است این سیستم در آینده تغییرات بسیار بزرگی را تجربه کند.
اما ما با تجربه و پیشبینی که داریم، ایمان داریم جهان به این سمت میرود و با وجود مشکلاتی که امثال فیسبوک در یکی دو سال اخیر ایجاد کردهاند، باید مرکزگرایی از بین برود و به سمت اینترنت غیرمتمرکز حرکت کنیم، چون مرکزگرایی هم بیاعتمادی ایجاد میکند و هم قدرت زیادی را در اختیار صاحبان یک کسبوکار قرار میدهد که میتواند آینده جهان را با چالش مواجه کند.
مثلا امثال فیسبوک دادههای مردم را میفروشند و از آن درآمدزایی میکنند بدون اینکه اجازه این کار را داشته باشند. البته باید تصحیح کنم امروز شرکت فیسبوک سرمایهگذاریهای زیادی روی تحقیقات در این زمینه انجام داده و همین یکی از سیگنالهای مثبت این بازار در آینده است.
یکی دیگر از مخاطرات استفاده از سیستم بلاکچین، کمبود نیروی انسانی آشنا به این سیستم است و استخدام چنین افرادی بسیار هزینهبر است که ما با تربیت نیروی انسانی در این زمینه تا حدی این مشکل را برای خودمان برطرف کردیم.
-
اطلاعاتی که شما از کاربران میگیرید، چقدر از ایمنی برخوردار است؟
ما ۳ سطح ایمنی را برای کاربران در نظر گرفتهایم؛ نخست اینکه ممکن است یک کاربر از ما بخواهد که دادههایش با دیگران به اشتراک گذاشته نشود و تنها میخواهد به ثبت خاطراتش بپردازد. پس ما این اطلاعات را به صورت عمومی منتشر نمیکنیم. بعضیها هم میخواهند دادهها تنها با دوستانشان به اشتراک گذاشته شود و بعضی هم با اشتراکگذاری عمومی موافق هستند.
-
نام دیتاشهر موجب شده که بعضی از افراد فکر کنند، دیتاشهر مربوط به شهرداری تهران است و زیر نظر این ارگان است.
نه. دیتاشهر یک کسبوکار مستقل است و ارتباطی به شهرداری ندارد. البته همکاریهایی با شهرداری داریم و مثلا دادههایی را برای این ارگان تحلیل کردهایم، اما هیچ ارتباط مالکیتی نه با شهرداری و نه هیچ ارگان دولتی نداریم.
-
همه دادههای کسبوکارتان را کاربران تولید کردهاند یا خود شما هم روی دیتاشهر داده بارگذاری کردهاید؟
در ابتدا بخشی از دادهها را خودمان بارگذاری کردیم. در واقع دادههای اولیه را از تمیزکردن دادههای مکانی گوگل به دست آوردهایم و حدود ۱۰۰ هزار داده را بهعنوان پایه در پلتفرم قرار دادیم اما امروز بیش از ۵۰۰هزار داده روی دیتاشهر وجود دارد؛ یعنی بیش از ۵ برابر دادههای اولیه ما توسط کاربران ساخته شده است.
-
مهمترین کمکی که میخواهید به شهر بکنید، چیست؟
دیتاشهر از یک مقطعی به این فکر افتاد که کمکش نهتنها مختص تهران یا ایران بلکه میتواند جهانی باشد. به همین دلیل یک محصول تماما انگلیسی هم دارد که بهزودی و طی یک ماه آینده منتشر میشود. قصد ما این است که آدمها با خیال راحت در یک شبکه اجتماعی فعالیت داشته باشند. بدون اینکه نگران اطلاعات شخصیشان باشند، بدون اینکه این ترس را داشته باشند که از دادههای آنها سوءاستفادهای صورت بگیرد.
نکته مهم دیگر این است که چون ما این فناوری و این قدرت را داریم که از دادهها درآمدزایی داشته باشیم، سهم کاربران از تولید داده را به آنها بدهیم. الان شبکههای اجتماعی چون فیسبوک سهمی به کاربران نمیدهند. از طرفی دادههایی که کاربران نمیخواهند انتشار عمومی داشته باشند، مشکل امنیتی نخواهند داشت.
چون دادهها به صورت متمرکز در دست کسی نخواهد بود، بلکه به صورت انکریپشده در یک شبکه غیرمتمرکز ذخیره میشود و کسی نمیتواند به آن دسترسی داشته باشد. اما دادههای متمرکز که به صورت عمومی منتشر میشود، میتواند محل درآمدزایی برای کسبوکار ما و برای کاربران باشد. این نکته را هم اضافه کنم که ما میخواهیم مشکلات را با ابزارهای دیجیتالی حل کنیم. ضمن اینکه در آینده یعنی طی یک ماه آینده بخش رویداد و سوالپرسیدن در مورد مکانها را هم به دیتاشهر اضافه میکنیم.
-
به انتهای گفتوگو نزدیک شدهایم و میخواهم یکی دو سوال در مورد بازاری که در آن حضور دارید، بپرسم. نخستین سوالم در مورد اندازه این بازار است.
بازار تحلیل دادههای مکانی تنها در خاورمیانه، حدود ۳ میلیارد دلار است و بازار بسیار بکری هم است که کمتر از آن بهرهبرداری شده است.
-
این آمار را از چه منبعی ذکر میکنید؟
منبع آماری که به شما میگویم، ایمارکتر است که از معتبرترین منابع برای آمارهایی از این دست است. همچنین گردش جهانی بازار داده یعنی دادههایی که مشهود است (بازار دادههای غیرمشهود هم داریم که سرویسهای اطلاعاتی از آن آگاه هستند و معمولا بیان نمیشود) اما دادههای تجاری در سطح جهان، گردش مالی تا ۱۱ تریلیون دلار دارد.
-
گردش مالی دادهها در ایران چه اندازهای دارد؟
در ایران باید از روی حدس و تخمین بگوییم. تخمین بدبینانهای که ما زدهایم نشان میدهد که اندازه بازار داده در ایران تا ۱۵۰ میلیون دلار است. هر چند من فکر میکنم این بازار در ایران بسیار بزرگتر از این رقم است.
-
که ظاهرا به صورت بالقوه باقی مانده و هنوز استفاده قابلبیانی از آن نشده است.
بله. کلا این حوزه بسیار نو و تازه است.
-
خود شما برای رسیدن به چه سهمی از بازار تلاش میکنید؟
ما همین الان هم مدعی هستیم که لیدر بازار دادههای ارزش افزوده مکانی هستیم، چون فکر میکنم تنها تیمی هستیم که در حال حاضر تحلیل داده میفروشیم و درآمدزایی داریم و مشتریان راضی هستند. ما به سهم روی ۵۰درصد فکر میکنیم. چنین پلتفرمهایی طی ۴ تا ۵ سال رشدشان را کامل میکنند. ما الان حدود ۲سال از شروع به کارمان میگذرد و ۲ تا ۳ سال دیگر برای ساختن هرچه بیشتر بازار و درآمدزایی و رسیدن به سود، زمان نیاز داریم.
نه تهران و نه ایران، به بازار بینالمللی فکر میکنیم
بهرام مشرفی، متولد فروردین ماه ۱۳۶۸ در تهران است. دبیرستان را در تهران و کارشناسی را در اراک گذرانده است. مقطع کارشناسی ارشد را در رشته هوش مصنوعی و در یزد پشت سر گذاشته است. در همین دوره با علم داده (دیتاساینس) آشنا میشود. در یزد گامهای نخست پلتفرم جستوجوی مکانمحور را با همکاری ۲ نفر از دوستانش یعنی محمد چنگانی و امید آراسته که در حال حاضر همبنیانگذاران دیتاشهر هستند، مینویسند. بعد از اتمام دوران تحصیل به تهران برمیگردند و کارشان را جدیتر شروع میکنند.
اراک، یزد و سپس تهران
ایدهای که در اراک شکل گرفته بود، به یزد میرود و سپس به تهران میآید. این ایده بعدها پختهتر میشود و به این سمت هدایت میشود که در همه جای ایران و در همه شهرها کاربرد داشته باشد. همچنین آنها صرفا روی کسبوکارهای واقع در مکانهای مختلف تمرکز نکردهاند، بلکه قصدشان راهاندازی پلتفرمی برای ارائه اطلاعات مکانهای مختلف شهر بوده است؛ از کسبوکارها گرفته تا جاهای دیدنی و… این ایده در دوره کارشناسی در حد ایده باقی میماند.
در مقطع کارشناسی باز این ایده در ذهن همبنیانگذار دیتاشهر، زنده میشود و جان دوباره میگیرد. بهرام میگوید من میدانستم که این ایده برمیگردد به دیتا و دادههای کلان و جمعیت را هم باید به سمت تولیدکردن دیتا هدایت کرد. بنابراین به سمتوسوی هوش مصنوعی میرود و کارهایی در زمینه بیگدیتا انجام میدهد و در این حوزه فعالیتهایی داشته است.
عمده فعالیتهایش در این زمینه در شهر یزد و در پارسیجو یعنی موتور جستوجوی ایرانی بوده است. بهرام میگوید پارسیجو بیش از ۶۰۰ میلیون داده دارد، اما وقتی اشاره میکنم که به اهدافش نرسیده و پارسیجویی که با داعیه تصاحب مقام گوگل در ایران آمده بود، الان تنها یک نام از آن مانده است، میگوید: یکی از دلایل عدم موفقیت پارسیجو این بود که تنها در یزد بنا شده و دسترسی کاملی به سرمایهگذاران و ارتباطات گسترده ندارد.
در واقع پارسیجو خیلی مرکزگرا عمل کرده و دیتای زیادی در اختیارش قرار گرفته است. من میخواستم دیتاشهر را در ابتدا برای پارسیجو راهاندازی کنم، اما گستردگی کار پارسیجو مانع از حرکت آزادانه من بود و قوانین آنجا نوعی دستوپاگیر بود. از طرفی در پارسیجو این تفکر وجود داشت که کل دادهها را میتوانیم با خزشهای جستوجویی به دست مردم ایجاد کنیم؛ در صورتی که واقعیت این است که اگر مردم نباشند و اگر پایش جمعی اطلاعات وجود نداشته باشد، رسیدن به هدفی که امثال پارسیجو دنبال میکنند، غیرممکن خواهد بود.
کتاب اول نتوانست
بهرام میگوید: تجربههای شکستخورده پرخرجی مانند کتاب اول را هم پیش رویمان میدیدیم، چون کتاب اول هم با همین دیدگاه وارد بازار شده بود که کل اطلاعات تهران را جمعآوری کند. اما چون اطلاعات به سرعت منقضی میشود و صرف جمعآوری اطلاعات نمیتواند موجب موفقیت یک پلتفرم شود، بلکه اطلاعات باید توسط مردم یک شهر جمعآوری شود و روزآور (آپدیت) باشد.
در واقع باید افرادی در کنار چنین کسبوکارهایی قرار بگیرند که روی ابعاد مختلفش فکر کردهاند و مردم را برای تعامل فراخواندهاند، چون مردم بهسادگی به سمت استفاده از یک پلتفرم یا کسبوکار نمیروند. بنابراین صرف داشتن اطلاعات یا دادههای بسیار، نمیتواند ضامن موفقیت یا بقای یک کسبوکار باشد. یک تیم هر چقدر هم پولدار که باشد باید بتواند راهکارهای خلاقی بسازد که مردم به سمت پلتفرم یا موتور جستوجو یا هر نوع کسبوکار دیگری سوق داده شوند و مشارکت مردم دخیل باشد. تنها در این صورت میتوان امیدوار بود که کسبوکارهای موفقی بر بستر بیگ دادهها ایجاد شود.
همبنیانگذار دیتاشهر بر مشارکت مردم و ساخت دادهها توسط مردم تاکید زیادی دارد. در نهایت تاکید میکند که در دیتاشهر به دنبال مرکزیتزدایی هستند و نمیخواهند تولیدکننده داده باشند، بلکه بستر و زمینهای را آماده کردهاند که با مشارکت مردم، دادهها ساخته شوند. دیدگاه دیگری که در دیتاشهر دنبال میکنند این است که نهتنها صاحبان این کسبوکار باید از دادهها و جمعآوری اطلاعات سود ببرند بلکه تولیدکنندگان این دادهها یعنی عموم مردم هم باید در کسب سود شریک شوند. این سود هم میتواند استفاده از کوپنهای تخفیف باشد هم به صورت نقد که بهرام راهکارهای رسیدن مردم به سود در چنین پلتفرمی را مفصلا در متن گفتوگو توضیح داده است.
1 Comment