«استیو بلنک» که در دنیای کارآفرینان به توسعه شیوههای برندینگ شرکتهای تکنولوژی مشهور است، تجربهای سیساله در دنیای استارتاپها دارد. او تاکنون مشاوره خدمات مشتری هشت شرکت استارتاپ را بر عهده داشته و خودش مالک یکی از آنها به نام کمپانی «اپیفانی» است که محوریت فعالیتش را ارائه و طراحی نرمافزارهای مدیریت مشتری تشکیل میدهد. در کنار تجربه کارآفرینی و تجارت، او به تدریس رشته مدیریت در دانشگاه استنفورد آمریکا مشغول است.
بلنک تجربیات کارآفرینیاش را در کتابی به نام «راهنمای کارآفرینان: هدایت گامبهگام برای ساختن شرکتی موفق» جمعآوری کرده است. کتابی که امروز به 18 زبان دنیا ترجمه شده و منبعی ارزشمند برای کسبوکارهای نوپا، سرمایهگذاران و کارآفرینان محسوب میشود. این اثر، قدمبهقدم با کارآفرین همراه میشود و فرآیند کشف مشتری و روند حفظ رضایت بلندمدت او را آموزش میدهد و ترجمه آن بهزودی در بازار کتاب کشور نیز منتشر خواهد شد. استیو بلنک، که خودش در جوانی از دانشگاه میشیگان اخراج شده و بهنوعی در تجربه تحصیلیاش شکست خورده است، امروز در دانشگاه بهعنوان معلمی موفق در کلاسهایش از رویارویی کسبوکارها با شکست و چگونگی کنار آمدن با آن صحبت میکند. او در سخنرانی مشهورش در دانشگاه استنفورد برای کارآفرینان جوان از تیغ دولبه شکست میگوید و اینکه چگونه شکست مقدمات خلاقیت و نابودی یک شرکت را فراهم میکند:
«یکی از مزایای کسبوکارهای جوان نسبت به شرکتهای غولپیکر و صاحب نام، ترس این دو گروه از شکست است. در یک شرکت بزرگ، ترس از شکست مانع خلاقیت میشود، از ورود تجربیات جدید جلوگیری میکند و خطرپذیری را کنترل میکند، چراکه در صورت شکست، سیستمی عظیم فرو میپاشد و زمین خوردن از ارتفاع بلند، جان شرکت را میگیرد. اما یک بیزینس جوان همیشه پویاست و حتی ترس از شکست او را جلو میبرد. برای کارآفرینان جوان، شکست بنبست نیست، چراکه در همان هم راهی برای خلاقیت و نوآوری پیدا میکنند و مسیر را ادامه میدهند. آنها با شکست، نمیشکنند، تنها جراحتهایی میبینند که قابلدرمان است.»
«قبول دارم که استارتاپها معمولا منابع مالی محدودتری نسبت به شرکتهای پیشکسوت دارند. آنها باید در کوتاهترین زمان ممکن، ایدههای خود را طراحی کنند و به آنها جامه عمل بپوشانند، باید در زمانی محدود بازار محصول و مشتری خود را شناسایی کنند؛ پیش از آنکه منابع مالیشان تمام شود. بنابراین سرعت در کار و بهرهوری در تصمیمگیری یکی از اصول بنیادین استارتاپهای نوپاست. اما بهرهوری به معنای ممانعت از خلاقیت و کشف مدلهای متنوع کسبوکار نیست. خلاقیت محصول محدودیت است و اگر استارتاپی از آغاز راه متفاوت بودن را در پیش نگیرد، هرگز نمیتواند امید داشته باشد که در آینده ایدههای خلاقش را عملی کند. هرچه سرمایه افزوده میشود، ترس از دست دادن آن هم بیشتر از قبل خواهد بود.هر چقدر یک بیزینس کلانتر باشد، اشتباهاتش عمیقتر میشود. در یک شرکت بزرگ نرسیدن به اهداف تولید، ناکامی در خدمات مشتری و ناکارآمدی یک محصول، برای سیستم قابلتحمل نخواهد بود. هرچند یک کسبوکار بزرگ توان مالی جبران شکست و اشتباهاتش را دارد، اما از درون شکنندهتر است. شرکتهای قدیمی در عرصه کارآفرینی، کمتر میتوانند بار ناکامی را به دوش بکشند، آنها سالیان دراز تنها خدماترسانان به مردم بودهاند و با حذف رقیبان کوچک به حیات خود استمرار بخشیدهاند. اما این روزها، بزرگترین تهدید علیه آنها کارآفرینان جوانی هستند که با انرژی و بیترس از فروپاشی پا به عرصه نوآوری گذاشتهاند و در کسری از ثانیه، ایدههای خود را وارد بازار میکنند. بازار استارتاپهای تکنولوژی به مغزهای جوان و خلاق نیاز دارد و شرکتهای باهوشتر، همانهایی هستند که ایدههای شما را جذب میکنند. هرگز از نامهای بزرگ و سابقههای طولانی شرکتها نترسید، بگذارید آنها از ایدههای بزرگ شما بترسند.»