استارتاپ «تازهبار» از آن دست کسبوکارهایی است که اگرچه از راهاندازی آن مدت زیادی نمیگذرد، اما در همین زمان کوتاه، به نتایج قابل توجهی رسیده و برنامههای توسعهای متنوعی را در بازار محصولات ترهبار و بار تازه در ایران برای خود پیشبینی کرده است.
این کسبوکار با بر عهدهگرفتن وظیفه تأمین بار، خود را حلقه مفقوده بین رستورانها و بار تازه معرفی میکند. در ادامه گفتوگوی شنبه را با امین سلامی، مدیرعامل این استارتاپ بخوانید.
لطفا خودتان را معرفی کنید.
من امین سلامی، متولد سال ۶۳، مدیرعامل و فاندر استارتاپ تازهبار هستم. تازهبار فعالیت خود را به صورت غیررسمی از اردیبهشت ماه و به صورت رسمی از تیر ماه سال ۹۸ شروع کرده است. اما ایده آن از دی ماه سال۹۷ به صورت MVP اجرا شد.
در تازهبار شما رابط بین فروشندههای ترهبار با رستورانها هستید، یعنی با مدل بیتوبی فعالیت میکنید؟
اگرچه بیزینس ما بیتوبی است، ولی ما رابط بین فروشندههای ترهبار و رستورانها نیستیم، چراکه رستورانها به صورت سنتی محصولات مورد نیاز خود را از فروشندگان و حجرهدارهای میادین میوه و ترهبار تهیه میکنند.
کاری که ما انجام میدهیم و قطعا برای مشتریان جذاب خواهد بود، این است که محصولات میوه و ترهبار را مستقیما از کشاورزان دریافت میکنیم و به رستورانها میرسانیم. با توجه به ارتباطات گستردهای که در شبکه خانوادگی ما با کشاورزان وجود دارد، این کار را بهراحتی انجام میدهیم و در ادامه نیز محصولات در سوله و انبار ما مرتب میشوند.
این نکته را هم بگویم که انبار تازهبار، فقط یک انبار نیست، بلکه مکانی برای پردازش بار است؛ به این معنا که قبل از ارسال بار برای رستورانها، محصولات روزانه به طور مرتب جدا، بستهبندی و پردازش میشوند.
چرا مدل بیتوبی را برای تازهبار ترجیح دادید؟
نه فقط فرهنگ ایران، که به نظر من فرهنگ تمام مردم دنیا این است که دوست دارند شخصا در ترهبار حضور پیدا کرده و خرید کنند، بنابراین مدل بیتوسی نمیتواند برای این بازار مناسب باشد، ضمن اینکه در خردهفروشی بحث لجستیک خیلی پررنگتر و پرهزینهتر خواهد شد.
تجاربی که کسب کردهام، به من نشان داد که مثلا یک رستوران میتواند بهتنهایی مترادف با ۵۰ مشتری خردهفروشی باشد، زیرا یک رستوران ۳۰۰ کیلو سیبزمینی، ۲۰۰ کیلو گوجه و ۱۰۰کیلو لیموترش استفاده میکند!
بنابراین فکر میکنم در صنعت ترهبار ایران، مدل بیتوبی، بهترین مدل اجرایی است که میتواند سمت کشاورز و سمت بیزینس را پوشش دهد. مدل بیتوبی برای صنعت کشاورزی هم مناسب است، زیرا یک کشاورز، این توان و حوصله را ندارد که بار خود را در حجم کم و یک کیلو یا ۲کیلو بفروشد!
سازوکار تازهبار به چه صورت است؟
نحوه کار به این صورت است که رستورانها درخواست خود را از ساعت ۸ تا ۱۲ شب به صورت آنلاین در تازهبار ثبت میکنند، رأس ساعت ۱۲شب، درهای انبار باز میشود و همکاران ما در آن بخش، شروع به بستهبندی و آمادهسازی بارهایی که در طول روز آماده پردازش شدهاند، میکنند.
ساعت ۶ صبح رانندگان ما بار را تحویل میگیرند و تا ساعت ۱۱، بار تمامی رستورانها را تحویل میدهند. یکی از نکات قابل توجه در سیستم حملونقل تازهبار این است که بار، داخل سبدهای ویژه تحویل داده میشود که این برای رستورانها که قبلا بار را به صورت فلهای دریافت میکردند، جذاب است.
هر روز صبح بار جدید تحویل داده شده و سبدهای روز قبل پس گرفته میشوند. این روند از این نظر به رستورانها کمک میکند که میتوانند بار را در فرآیند نگهداری مرتب در انبار قرار دهند و محصولات آسیبی نبینند.
[bs-quote quote=”تازهبار با ارائه کیفیت بالا، قیمت مناسب، دسترسی آسان و حذف مشکلات عمده رستورانها، پکیج کاملی را برای رستورانها در نظر گرفته است که بتوانند از طریق کارکردن با تازهبار خوشحال باشند، ضمن اینکه در نهایت با یک شرکت طرف هستند تا یک شخص و این نکته میتواند برای رستورانها قابل تأمل باشد.” style=”style-13″ align=”left”][/bs-quote]
ارتباط با تازهبار فقط از طریق وبسایت و اپلیکیشن امکانپذیر است؟
تجربهای که من در استارتاپهای قبلی داشتم، این بود که خیلی در سمت پروداکت قرار داشتم و اینطور تصور میکردم که یک پروداکت عالی میتواند در مقابل نیازهای مشتریان جوابگو باشد، اما اتفاقی که در تازهبار افتاد، این بود که قبل از اینکه یک وبسایت و یک اپلیکیشن عالی داشته باشیم، به این فکر کردم که باید یک مشتری خوب داشته باشیم.
ما در تازهبار روزهایی را گذراندیم که فروش داشتیم، اما هنوز وبسایتمان در مراحل نسخه آزمایشی بود. امروز هم که با شما صحبت میکنم، وبسایت ما tazebar.com است و اپلیکیشن تازهبار نیز تا چند ماه آینده راهاندازی میشود، زیرا ما از مشتریانمان فیدبک میگیریم و بر اساس بازخوردهایی که داریم محصولمان را آماده میکنیم.
چه نکاتی را در طراحی این اپلیکیشن با توجه به بازخوردی که داشتید، رعایت میکنید؟
گزینهای که ما در اپلیکیشن ایجاد میکنیم، آگاهی از انبار رستوران است؛ یعنی میتوانیم متوجه نیاز یک رستوران بشویم که مثلا امروز به گوجه بیشتری نیاز دارد.
بنابراین ما در تازهبار کمک میکنیم که انبار هیچ رستورانی خالی نماند و از طریق اپلیکیشن جدیدمان به نحوی از انبارداری رستورانها حمایت میکنیم.
چه تعداد پرسنل دارید؟
تا به امروز تازهبار ۱۳نفر پرسنل به صورت مستقیم و تعدادی به صورت غیرمستقیم در بخشهای فروش و لجستیک دارد، البته تصور من این است که تا سال بعد، به لحاظ نیروی انسانی در بخش انبار رشد زیادی خواهیم داشت و تقریبا برای ۱۵۰نیرو کارآفرینی خواهیم کرد. همچنین در بخش کشاورزی نیز همین اشتغالزایی را خواهیم داشت، زیرا چرخه تولید کشاورزان به واسطه فروش با قیمت مناسب، بیشتر میشود.
چه ارزشهای شاخصی را برای رستورانها ایجاد کردهاید؟
رستورانها از بازار سنتی فاکتورهای درست و حسابرسی دقیقی دریافت نمیکنند و این امر، یکی از مسائلی است که با آن روزانه درگیر هستند، ما در تازهبار فاکتورهای دقیق، بهروز و رسمی با توجه به نیاز مشتریان ارائه میدهیم، ضمن اینکه فاکتورها به صورت آنلاین در سایت موجود هستند، یعنی رستورانها قادر خواهند بود فاکتور همان روز را به صورت آنلاین دریافت کنند.
همچنین پلتفرم ما این امکان را برای رستورانها فراهم میکند که سازوکار مالی خود را از تازهبار به سیستمهای خودشان منتقل کنند، به طوری که تقریبا برابر با ساعت کاری چند نفر، از حجم کار یک رستوران در قسمت مالی کم میشود.
عدم ثبات در قیمتها هم از دیگر مشکلاتی است که رستورانها با آن مواجه هستند، مثلا اگر یک روز بارندگی میشد یا محصولی در میدان بار کم میشد، قیمتها بالاتر میرفت؛ در حالی که در تازهبار قیمتهای ما در هر دوره ۱۵ روزه ثابت هستند، یعنی حداکثر ۲بار در ماه قیمتهای ما در پلتفرم تغییر میکند که البته تاکنون چنین تغییری رخ نداده است و قیمتها کمتر شده که بالاتر نشدهاند؛ چراکه هر چقدر حجم ما بیشتر شود، میتوانیم با کشاورزهای بیشتری کار کنیم و در نتیجه قیمتها را کاهش دهیم.
در واقع رستورانها میتوانند از طریق همکاری با ما، درصد زیادی از هزینههای خود را کاهش دهند. سهولت دسترسی، مزیت دیگری است که ما در سمت رستورانها ایجاد کرده و یک پشتیبانی ۲۴ساعته را از طریق وبسایت و اپ برای مشتریان فراهم میکنیم.
به عنوان مثال، آشپز یک رستوران میتواند میزان موادی را که نیاز دارد از طریق اپلیکیشن و وبسایت، مشخص کند و فردا بین ساعت ۸ تا ۱۱ صبح، بار خود را جلوی رستوران تحویل بگیرد. از سوی دیگر تازهبار، نگرانیهای مدیریت رستورانها را بابت فساد مالی احتمالی مأمور خرید رفع میکند، ضمن اینکه هزینهای که باید بابت مأمور خرید میپرداختند نیز حذف میشود.
از دیگر مزایای قابل توجه تازهبار، حذف هزینه دورریز (wasting) است. از آنجایی که رستورانها بار را به صورت فله از میادین ترهبار خریداری میکنند، دورریز زیادی دارند. ضمن اینکه اگر میخواستند بار را به صورت سورتشده تهیه کنند نیز باید هزینه بالاتری میپرداختند؛ اما باری که میتوانند از تازهبار تهیه کنند، هیچ دورریزی نداشته و کاملا مرتب و یکدست بوده و همان چیزی است که نیاز دارند. ما هزینههای لجستیکی را نیز در سمت رستورانها حذف میکنیم و هزینه حملونقل در تازهبار تقریبا با مقدار عددی که قبلا میپرداختند ناچیز است و بر اساس یک الگوریتم محاسبه میشود.
به طور کلی تازهبار با ارائه کیفیت بالا، قیمت مناسب، دسترسی آسان و حذف مشکلات عمده رستورانها، پکیج کاملی را برای رستورانها در نظر گرفته است که بتوانند از طریق کارکردن با تازهبار خوشحال باشند، ضمن اینکه در نهایت با یک شرکت طرف هستند تا یک شخص و این نکته میتواند برای رستورانها قابل تأمل باشد.
در سمت کشاورزان چه خدماتی ارائه میدهید؟
اتفاقی که در سمت کشاورز میافتد، بالاتر رفتن قیمتهاست. معمولا بار کشاورزان در میدان ترهبار به صورت حقالعمل کاری فروخته میشود، یعنی متناسب با وضعیت بازار قیمتگذاری شده و اگر بازار ضعیف باشد، ارزانتر و اگر بازار رونق داشته باشد، گرانتر به فروش میرود.
ضمن اینکه حجرهدارها هم معمولا حق کمیسیونی از کشاورز میگیرند و به طور کلی کشاورز در زنجیره تأمین بار خودش تطمیع نشده و همیشه نارضایتی وجود دارد. در حالی که در تازهبار، به دلیل اینکه قیمتها از پیش تعیین شده و عرضه و تقاضا وجود دارد، معمولا کشاورزان بار خود را با قیمت بالاتری به فروش میرسانند.
فقط در تهران فعالیت میکنید؟
هدف ما این است که بتوانیم امسال تمام مناطق تهران را پوشش دهیم و در سال آینده نیز ۶ شهر اصلی کشور، یعنی کرج، تبریز، شیراز، مشهد، اصفهان و کیش را تأمین کنیم که نقطههای مهم و توریستپذیر هستند و صنعت رستورانداری در آنجا رونق دارد.
در آن شهرها هم با کشاورزان ارتباط دارید؟
چیزی که وجود دارد این است که تمام بارهای ایران به تهران میآید؛ یعنی ترهبار ایران، داخل تهران است و دوباره از تهران به مناطق مختلف میرود، مگر آندسته از محصولاتی که تولیدشان برای آن شهرهاست.
از سوی دیگر نیز ما در تازهباربه دلیل سابقه زیادی که در این صنعت داریم، ارتباطات قوی و گستردهای در سراسر ایران ایجاد کردهایم که شامل یک روستای کوچک در قزوین تا جهرم، نهاوند، نیریز، کهنوج، شمال کشور و غرب کشور میشود.
چه برنامههای توسعهای برای تازهبار دارید؟
هدف دیگری که برای تازهبار ترسیم کردهایم، این است که بتوانیم در سال ۱۴۰۰، علاوه بر میوه و ترهبار، پروتئین و لبنیات محلی و ارگانیک را در هم داشته باشیم، مانند شیر، کره، پنیر و… . همچنین از قسمت دورریز بار نیز بتوانیم محصولات ارگانیک و غیرصنعتی همانند رب گوجه و آبلیموی محلی که باعث بالابردن کیفیت غذای رستورانها میشود، تهیه کنیم.
از سوی دیگر، این نگاه را نیز داریم که بتوانیم در آینده، در زمینه Vertical-Farms وارد شویم؛ یعنی برخی از هزینههای مربوط به واردکردن سبزیجات به تهران را کاهش دهیم و بتوانیم در انبارهای تازهبار، ورتیکالفارمهایی را به وجود آورده و سبزیجات ارگانیک تولید کنیم.
آیا به فکر گسترش بازار هستید؟
بله، اتفاقا ما فقط رستورانها و فستفودها را ملاک قرار نمیدهیم، بلکه هر آشپزخانهای که تولید انبوه داشته باشد، میتواند در دایره مشتریان ما قرار بگیرد، مانند تالارهای پذیرایی، مساجد، شرکتهایی که خودشان غذای پرسنل را در آشپزخانهشان تهیه میکنند، باشگاهها ورزشی و … .
اندازه این بازار چقدر است؟ و سهم تازهبار که تازه وارد این بازار شده، چقدر بوده است؟
ما در تهران تقریبا ۸ هزار رستوران و فستفود و در ایران یک بازار ۲۰ هزارتایی داریم و بنابراین با یک صنعت خیلی بزرگ روبهرو هستیم. کما اینکه صنعت رستوران در دنیا هم یک صنعت مهم و استراتژیک محسوب میشود. در اینجا یک حلقه مفقوده بین رستوران و بار تازه وجود دارد که خوشبختانه جرقه آن در جلسهای که با یکی از دوستان رستوراندار داشتم، در ذهن من زده شد و با تازهبار این حلقه مفقوده را پیدا کردیم.
امروز که ما تقریبا در نقطه صفر قرار داریم، توانستهایم در کمتر از یک ماه، رشد زیادی داشته باشیم و با مشتریان فعال قابل توجهی همکاری کنیم. با اینکه تقریبا کمتر از ۲ماه از راهاندازی کسبوکار ما گذشته است، روزانه ۵ هزار کیلوگرم بار از انبار ما خارج میشود و به دنبال این هستیم که به امید خدا تا آخر امسال به تمامی رستورانها و فستفودهای سطح تهران، سرویس خود را ارائه دهیم. از سوی دیگر تقریبا چندین رستوران به صورت روزانه به تازهبار اضافه میشوند و استقبال بینظیری از تازهبار شده است.
رقیبی هم در بازار دارید؟
خیر، من هیچ رقیبی را تاکنون با شیوه تازهبار در بازار ندیدهام. ممکن است شرکتهایی صرفا به عنوان یک کانال فروش به آن توجه کرده باشند. رقیب ما سنتیها هستند که من تصور نمیکنم تا سال بعد رقیب سنتیای هم وجود داشته باشد.
بحث من این است که خود رستورانها علاقهای به همکاری با بازار سنتی و خرید از آنها نخواهند داشت. رستورانهای ما همه مدرن شدهاند و با اپلیکیشنها کار میکنند، پس طبیعی است که بخواهند در قسمت پشتیبانی و بکاند کار نیز مدرن شوند؛ نه اینکه شیوه سنتی بد است! بلکه رستورانها دوست دارند در این بخش هم مدرن شده و به جایی مثل تازهبار وصل شوند که انبارداریشان، فاکتورهایشان و … مشخص باشد.
در تازهبار سرمایه هم جذب کردید؟
هنگامی که به پیشنهاد یکی از دوستانم در حال تأمین بار چند رستوران بودم، به این نکته اشراف داشتم که عملا برای اینکه ایده من اجرایی بشود، به یک کار تحقیقاتی و گسترده با سرمایه بالا نیاز است و به همین خاطر تقریبا آن را منتفی میدانستم.
در فروردین ماه، از استارتاپ استودیو کنترلتک، یکی از شرکتهای گروه مالی و سرمایهگذاری فیروزه پیشنهاد کار برای مدیرعاملی یکی از کسبوکارهای جدیدشان داشتم و حین جلساتی که داشتیم ایده تازهبار را مطرح کردم که با استقبال روبهرو شد.
در نتیجه دغدغه مالی تازهبار برای من رفع شد و استارتاپ استودیوی کنترلتک روی آن سرمایهگذاری کرد، ضمن اینکه ما نیز یک دوره دوماهه کار کرده بودیم و این ایده چندین Proven Concept در دنیا داشت و موفقیت خود را ثابت کرده بود، به همین خاطر نیز سرمایهگذار علاقه پیدا کرد که روی آن سرمایهگذاری کند.
بستهبندی ترهبار در خیابانهای تهران تا فروش ۲۰۰میلیونیدر ماه
از آن دست جوانهایی است که به رغم سن و سال کمی که دارد، تجارب بسیار زیادی در فضای استارتاپی ایران از سر گذرانده و در تندباد حوادث تلخی که داشته، خم به ابرو نیاورده و امید خود را از دست نداده است. امین سلامی، مدیرعامل تازهبار، داستان پر فراز و نشیب خود را در حوزه استارتاپها و رسیدن به پلتفرم تازهبار، روایت میکند.
ایده تازهبار از کجا آمد؟
برای رسیدن به تازهبار، باید به سالهای قبل برگردم. سابقه فعالیت حرفهای من در حوزه آنلاین، به سال ۸۷ بازمیگردد. بعد از قبولی در دانشگاه، رشته ارتباطات سال ۸۵، به دلیل سابقهای که در حوزه هنر و دیزاین داشتم، به فکر ادامه فعالیت خود در فضای آنلاین افتادم و ایده ویترینروز به ذهنم رسید که میتوانم بگویم اولین استارتاپ من در زمانی بود که حتی وصلشدن به اینترنت با دایالآپ انجام میشد!
البته در آن زمان ویترینروز را نه به عنوان یک استارتاپ، بلکه به عنوان یک وبسایتی راه انداختم که امکان برگزاری نمایشگاههای آنلاین را در سراسر دنیا داشت و ما در آن زمان نمایشگاههای مختلفی را از طراحان بنام کشورهای مختلف برگزار میکردیم و در بین مجامع بینالمللی اسم و رسم خوبی داشتیم.
چه شد که از حوزه هنر رسیدید به تازهبار؟
قبل از رسیدن به تازهبار، اجازه بدهید از آشنایی جدیتر خودم با فضای استارتاپ بگویم. در سال ۸۷ به واسطه دوستانم با مجموعه بینالمللی داروگ آشنا شدم و به عنوان یک طراح کار خود را آغاز کردم و با توسعه فردی که داشتم، توانستم به عنوان یکی از مدیران ارشد در بخش رسانههای نو به این مجموعه کمک کنم و در زمینه مارکتینگ و مشتریانی که در فضای آنلاین و دیجیتال بودند، با توجه به سابقه خوبم در این فضا، فعالیت خود را برای بسیاری از برندهای معتبر داخلی و بینالمللی ادامه دهم و کمپینهای بزرگی را نیز در داروگ مدیریت کنم.
بعد از گذشت ۷ سال فعالیت در داروگ بینالملل، یعنی در اواخر سال ۹۴، به رغم شرایط خوبی که از لحاظ مالی و مدیریتی در آنجا داشتم، تصمیم گرفتم که کسبوکار خودم را شروع کنم و علیرغم مخالفتهایی که شد، نهایتا استعفا دادم. استارتاپ دوم خود را به نام بوسترلند راهاندازی کردم.
بوسترلند با فعالیت در حوزه سوشیال ایکامرس و داشتن دو بازوی افیلیت مارکتینگ و اینفلوئنسر مارکتینگ کار خود را در قالب یک پلتفرم برای فروش بیشتر محصولات و خدمات برای برندها آغاز کرد. با وجود اینکه این شیوه، نمونههای موفقی در دنیا داشت، اما به دلایلی مانند کمتجربگی، انتخاب نادرست سرمایهگذار و زودبودن محصول در مارکت ایران، با توجه به پیشنهادهای خوبی که برای فروش و یا ادغام داشت.
در دی ماه سال ۹۷ منحل شد. با شکست بوسترلند یک سونامی عجیب و غریب در زندگی من اتفاق افتاد، چند صد میلیون پول شخصی خودم را از دست دادم و به مقدار قابل توجهی هم بدهکار شدم. سرمایهگذار حاضر به پذیرش تعهدات خود نبود و روزهایی میگذشت که توان مواجهه با اتفاقات گوناگون برایم سخت و سختتر میشد.
در این شرایط بحرانی دو راهکار پیش رو داشتم؛ یکی اینکه مهاجرت کنم، چراکه از یکی از شرکتهای معروف ترکیهای پیشنهاد کار داشتم و یا اینکه بمانم و بسازم. در عین حال پیشنهادهای کاری قابل توجهی هم در اکوسیستم داخل ایران داشتم و در نهایت بین این سه گزینه، راهکار ماندن و شروع یک کار جدید را انتخاب کردم.
و به تازهبار رسیدید؟
بله، البته باید اذعان کنم که اگرچه تازهبار دیرتر اتفاق افتاد، اما ایده شکلگیری آن به سالهایی برمیگردد که من تازه وارد دانشگاه شده بودم. از آنجایی که پدرم و چندین نسل از خانوادهام، در زمینه محصولات کشاورزی و ترهبار فعالیت میکردند، در همان سالهایی که به فکر راهاندازی ویترینروز بودم، این ایده هم در ذهنم شکل گرفت که وبسایتی برای فروش محصولات کشاورزی داشته باشم.
در اوج دورانی که گرههای زیادی در زندگی کاری و شخصی من افتاده بود، ملاقات با یک دوست رستوراندار، ایده تامین بار تازه برای رستورانها و فستفودها را دوباره در ذهن من زنده کرد. دوستم که از سابقه فعالیت خانوادگی من در میوه و ترهبار آگاه بود، درخواست همکاری برای تأمین محصولاتش کرد و من هم که در آن دوران شدیدا به پول نیاز داشتم، قبول کردم.
در بهمن و اسفند ماه، چند رستوران را تارگت کردم و با همان برند سلاممیوه، تأمین بار آنها را به عهده گرفتم. کار را نیز به صورت ابتدایی و با کمترین امکانات انجام میدادم، به طوری که چون سرمایه و امکانات کافی نداشتم، بستهبندی میوهها را در خیابانهای خلوت تهران به صورت مخفیانه انجام میدادم!
در نهایت توانستم در مدت ۲ماه، ۴۰۰ میلیون تومان فروش ایجاد کنم و تقریبا ۳۰میلیون تومان هم درآمد کسب کنم. در ادامه نیز همکاری با استارتاپ استودیو کنترلتک، از شرکتهای گروه مالی و سرمایهگذاری فیروزه، منجر به در میان گذاشتن این ایده با شرکت مذکور و جذب سرمایه شد و در نهایت استارتاپ تازهبار، از تیر ماه کار خود را به صورت جدی آغاز کرد.