اما در سال جدید چه مسائلی در انتظار کسبوکارهاست؟ به نظر من جذب سرمایه در سال ۹۸ سخت میشود و قطعا سرمایهگذاران در سالهای پیشرو برای سرمایهگذاری دو بار فکر میکنند؛ اینکه تصمیم به سرمایهگذاری بگیرند و اینکه کسبوکاری را به دقت انتخاب کنند، اما نکته خوب این است که وقتی ارزش پول پایین میآید و هنوز بازار و حقوقها به حد لازم نرسیده، فرصت خوبی برای سرمایهگذاری است.
چون با همان هزینه قبلی، میتوان سرمایهگذاری کرد؛ یعنی به خاطر کاهش ارزش پول، زمان مناسبی برای آوردن سرمایه به بخش آنلاین و استارتاپهاست، چون حقوقها هنوز با تورم یکی نشده و این فرصت خوبی برای سرمایهگذاری است.
اگر به نیاز اصلی پاسخ ندهید، تحت فشار قرار میگیرید
قدرت خرید آدمها کمشده و وقتی خدمات و محصولات استارتاپها از نیازهای اصلی نباشد، تحت فشار قرار میگیرند و باید خلاقانه به سراغ راهکار بروند. افزایش قیمت هم کار پرریسکی است. بنابراین استارتاپها باید به گردش مالی شرکتشان توجه ویژه داشته باشند و هزینهها را بهدرستی مدیریت کنند.
مدیریت خیلی دقیق هزینه و میزان درآمد و برقراری تعادل در هزینهکردها از مهمترین نکاتی است که استارتاپها باید برای سال بعد در نظر داشته باشند. دلایل کناررفتن بعضی از استارتاپها، متعدد است، اما یکی از مهمترین دلایل این بود که فروش را بلد نیستند. منابع با تبلیغات هدر میرود و به جایی میرسید که پول تمام میشود اما درآمدی ایجاد نشده است.
ارزان فروختن خدمات و عدم مدیریت حسابداری و گردش مالی هم موجب شکست میشود. همچنین بعضی از استارتاپها در شرایط رکود، فروش اختصاصی خدماتشان سختتر میشود.
اقتصاد با سیاست گره خورده است
البته این نکته را هم نباید نادیده گرفت که تا حدود زیادی بازار و اقتصاد به سیاست گره خورده و برای حل این موضوع باید چالشهای سیاسی را حل کنیم تا بتوانیم اقتصادمان را مدیریت کنیم. برای ماندن در این بازار باید هزینهها را مدیریت کرد.
شاید انتظار رشد در سال ۹۸، انتظار زیادی باشد و بنابراین باید به دنبال راهکارهایی باشیم که زنده بمانیم و جلو برویم تا اینکه بخواهیم ریسک زیادی بکنیم و حیاتمان را به خطر بیندازیم. بنابراین در استخدام نیروها باید دقت کرد. من خوشبین هستم که مسائل سیاسی را حل کنیم و این اتفاق میافتد و فکر میکنم سال ۹۸، سال بهتری خواهد بود. شاید برای طیکردن سال۹۸، باید همکاریهای بیشتری بین استارتاپها صورت بگیرد.
کم شدن ارزش پول، چالشهایی را ایجاد کرده اما فرصتهایی را هم پیش روی ما قرار داده است. مثلا سرویسهایی که کسبوکارهای ایرانی ارائه میکنند، در کشورهای دیگر کاملا رقابتی است؛ یعنی میتوان سرویسی را در کشور دیگری ارائه داد و این یک مزیت رقابتی بزرگ است که به جذب مشتری هم کمک میکند.
صادرات خدمات بنابراین خیلی نکته مثبتی است. البته تحریمها وجود دارد اما میشود راههایی پیدا کرد. شرایط بهتر میشود و در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد. آنهایی که در بازار باقی میمانند، بازار جذابی را پیش رو خواهند داشت. آنهایی که میمانند، پوستکلفت میشوند و راهکارهای زیادی را یاد میگیرند. بنابراین آنها به ماندگاری زیادی خواهند داشت.
تا الان بوتاسترپ کردهایم
ما در کاموا تا الان با بوتاسترپ جلو آمدهایم. البته در ابتدا رقم پایینی جذب سرمایه داشتیم و بعد از آن نداشتیم. بوتاسترپ سخت است و همیشه خطر از بین رفتن بالای سر چنین کسبوکارهایی است اما روش خوبی است چون صاحب کسبوکار میفهمد که با منابع کم، خلاقیت داشته باشد و از پارتنرشیپ و سایر روشها برای پیشبرد کسبوکارش استفاده کند.
شرایط بوتاسترپ آدمها را مجبور میکند که فروش را یاد بگیرند. نیروی انسانی گرانشده و اگر تورم به حقوق برسد، در آن صورت، جذب نیروی کار سخت میشود. بنابراین من فکر میکنم که باید براساس نیاز نیروی انسانی استخدام کنیم.
وقتی زیر فشار نباشید، چرا باید نیروی اضافه استخدام کنید؟ اینکه هر کسبوکاری در بدو راهاندازی به اضافهکردن نیروها فکر میکند، اشتباه است. برای کمکردن هزینهها باید از دفترهای کار اشتراکی استفاده کنیم. فیگور و غرورهای کاذب را باید کنار بگذاریم چون مهم این است که کسبوکار زنده بماند.
سال بعد اوضاع بهتر میشود
برداشت من این است که سال بعد اوضاع بهتری خواهیم داشت، چون هر چقدر که توانستهایم سقوط کردهایم و از این بابت تنها چاره، بالارفتن است. من امیدوارم که وضعیت سیاسی کشور بهتر شود تا بازارها و اقتصاد هم بهتر شود. باید حواسمان به استراتژی کسبوکارمان در بلندمدت باشد، چون کسبوکارهای اقتصادی از زمینههای سیاسی متاثر هستند.
ضمن اینکه ما کارآفرینان ۷۰درصد بدنمان از امید و چارهای جز جلورفتن نداریم. پس جایی برای غرزدن و نالهکردن باقی نمیماند. باید حرکت کرد و به جلو رفت. بهعنوان کسی که در خارج از ایران استارتاپ داشته، باید بگویم که آن طرف آب مدینه فاضله نیست و آنجا هزینههای بسیار زیادی دارد.
همچنین فرهنگ حمایت از فرزندان و خانواده در ایران وجود دارد که در روزهای سخت میتوان رویش حساب کرد. بنابراین ایران بهترین جا برای کارآفرینی است. بازار بکر است البته سختیهایی دارد که خیلیها به آن ورود نمیکنند و رقابت شدیدی در آن وجود ندارد.
بنابراین خودمان میتوانیم کسبوکارهای خوبی راهاندازی کنیم. برای راهاندازی استارتاپ، بهترین جا ایران است. در کشورهای دیگر راهاندازی استارتاپ به آسانی ایران نیست.
۹۸، سال صادرات باید باشد
سال ۹۸، سال صادرات باید باشد و ما باید به بازار کشورهای دیگر ورود کنیم. نه بازار آمریکا و کانادا و اروپا، بلکه باید به بازارهای کشورهای اطرافمان وارد شویم. مثلا پاکستان، هند، چین و… با ما مشکل سیاسی ندارند و ما میتوانیم خدماتمان را به آنجا صادر کنیم و درآمدزایی کنیم.
حتی جذب تعداد کمی مشتری از آن کشورها، به لحاظ ریالی قابل توجه است. کار سختی است، اما چارهای نداریم و باید به این جنبه از کار فکر کنیم. سال ۹۸، سال پارتنرشیپ هم است. باید کمپینهای مشترک برگزار کنیم و سالی نیست که به بزرگی کسبوکارت نگاه کنی و با دیگران کار نکنی و بگویی من بزرگترم. اگر بهعنوان یک استارتاپ به کسی کمک نکنی، نمیتوانی از دیگران هم انتظار کمک داشته باشید. به نظر من سال ۹۸ باید سال صادرات، کمک به همدیگر و کنار هم قرارگرفتن باشد.