چه چیزی کمر پرداخت الکترونیکی ایران را می‌شکند؟

0

صنعت پرداخت سال‌هاست که با چالشی به نام «کارمزد» مواجه است؛ کارمزدی که نه کمر بانک‌ها بلکه کمر اقتصاد کشور را می‌شکند. مصاحبه ما در راه پرداخت با حدود ۱۰۰ نفر از متخصصان و کارشناسان صنعت پرداخت در نمایشگاه بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت نشان می‌دهد که کارمزد یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های بانکداری و پرداخت سال ۹۶ خواهد بود. هنوز چالش کارمزد حل‌نشده که این اواخر شاهد پدیده «کارمزدخواهی» برخی پذیرنده‌های بزرگ از شرکت‌های پرداخت کشور بودیم. چالش‌های صنعت پرداخت موضوعی بود که در پنل «روند رقابتی در صنعت پرداخت» و در حاشیه همایش بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت به آن پرداخته شد.

حاضران این پنل دکتر امیرحسین داودیان معاون توسعه کسب‌وکار شرکت پرداخت الکترونیک سداد، داود محمدبیگی مدیر اداره نظام‌های پرداخت بانک مرکزی، رستم شاه گشتاسبی مدیرعامل شرکت به‌پرداخت ملت، دکتر صادق فرامرزی مدیرعامل شرکت کارت اعتباری ایران کیش، محمدرضا روشن‌نژاد معاون توسعه و نظارت شرکت شاپرک، محمد گرکانی‌نژاد مشاور معاون فناوری‌های نوین بانک مرکزی‌‌ بود. در ادامه بخش‌های کوتاهی از صحبت‌های حاضران در این پنل را تقدیم شما می‌کنیم.

  • محمدبیگی: در حال حاضر هم بانک‌ها کارمزد می‌دهند و هم PSP ها

به نظر من بانک‌ها در زمان شروع خوب توانستند این جریان‌سازی را در کشور شروع کنند ولی ادامه این مسیر در شرایط فعلی قطعاً شدنی نیست. دلایل متعددی هم دارد. در حال حاضر هم بانک‌ها کارمزد می‌دهند و هم PSP ها و کارمزد دیگر از بیرون صنعت تأمین نمی‌شود. خدمات رایگان به مشتری ارائه و آن را به دریافت سرویس رایگان عادت دادیم و حالا دیگر بسیار سخت است که به مشتری که سال‌ها خدمت رایگان گرفته بگویید که پول خدمات دریافت شده را بدهید. کمی در این حوزه به بیراهه رفتیم که باید اصلاح شود و این یکی از چالش‌های اصلی حوزه پرداخت ماست.

اگر ما بتوانیم در حوزه صنعت پرداخت مدل‌های درآمدی و کسب‌وکاری را درست تعریف کنیم، قطعاً صنعت راه خودش را پیدا می‌کند؛ همین‌طور که در شروع این اتفاق افتاد. در شروع وقتی‌که این مدل‌ها درست ترسیم شد و نقش‌ها و وظایف خوب تعیین‌شده بود، این صنعت به‌خوبی در کشور رشد کرد و ما الآن نتایج این رشد را می‌بینیم ولی برای ادامه این مسیر باید دو موضوع اصلی را برطرف کنیم؛ یکی بحث درآمدزایی در این صنعت از خارج از اکوسیستم است. بانک در سال حدود هزار تا هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان به این صنعت یارانه می‌دهد. بانک این پول را از کجا می‌دهد؟ قطعاً روی هزینه‌های نرخ سپرده‌ها و تسهیلاتش می‌کشد و درنهایت ضررش به مردم برمی‌گردد و درنهایت این مصرف‌کننده نهایی است که این منابع را تأمین می‌کند.

درواقع زمانی که ما مدل را به‌درستی ترسیم نکنیم این اتفاق‌ها در حوزه پرداخت خواهد افتاد؛ بنابراین عدالت این است که هرکسی که هر خدمتی دریافت می‌کند به میزان خدمتش هزینه آن را پرداخت کند. این موضوع پاشنه آشیل حوزه پرداخت ماست.

 

  • شاه‌گشتاسبی: قانون من را نگه می‌دارد تا دیگران به من برسند

چند وقت پیش سرویسی به نام NFC  را رونمایی کردیم ولی قوانین درجایی جلوی من را گرفت و البته درنهایت به همکاری مشترکی رسیدیم ولی اینکه من بگویم سرویسی برای ارائه دارم و می‌خواهم آن را رونمایی کنم و قانون می‌گوید که صبر کن تا من برسم، به نظر شما دیگر رقبا چه‌کاری انجام می‌دهند؟

بقیه رقبا سعی می‌کنند این سرویس را ایجاد کنند یا پیش خود می‌گویند که اول این شرکت کارش را انجام بدهد و ما ببینیم که چه می‌شود و بعد ما آن کار را انجام دهیم؟ تجربه ثابت کرده که رقبا شروع به ارائه این سرویس می‌کنند و اگر قانون من را نگه دارد تا دیگران به من برسند مسائل دیگر ایجاد می‌شود. وقتی برای همه ما اجازه رقابت داده شد دیگر چطور می‌توانیم رقابت کنیم؟ اگر هر جا رفتیم کارمزد بیشتری بخشیدیم و پول بیشتری فروختیم، رقابتمان درست‌تر پیش می‌رود؟ یک جاهایی قوانین مدل رقابتی را محدود می‌کند. البته من قصد جسارت ندارم و فقط نقد می‌کنم. یک سری قوانین هم هستند که امروز قانونند و فردا نیستند و ناپایدارند. یک سری از قوانین نانوشته هستند و من بر اساس الگویی سرویسی ایجاد می‌کنم و موقع ارائه دادنش می‌بینم که قانونی برایش وجود ندارد. برای مثال در مورد موبایل پوزها. در ابتدا با همکاری همه دوستان، سرویسی را وارد کشور کردیم ولی آیا الآن می‌توانیم آن را پیاده کنیم؟ آیا در این شرایط بازهم بحث رقابتی وجود دارد؟ یا همه ما پشت یک خط می‌ایستم و وقتی همه رسیدند در را باز می‌کنند تا همه وارد شوند؟ در این صورت بحث رقابت اینجا به وجود نمی‌آید. شرکت‌های خصوصی و به‌نوعی خصوصی دولتی هستیم که درونمان چابکی وجود دارد و سعی می‌کنیم محصول را در کوتاه‌ترین زمان بیرون دهیم.

 

  • فرامرزی: روی کاغذ از بانک‌ها جدا شده‌ایم

یک اصلی وجود دارد که تصمیمات باید در زمان خودش و به‌موقع گرفته شود و زمانی که ما برای تصمیم‌گیری تأخیر می‌کنیم، اتفاقاتی می‌افتد که گرفتن همان تصمیم قبلی را هم با چالش روبه‌رو می‌کند.

شما گفتید که از یک تاریخی به بعد PSP ها از بانک‌ها جدا شدند اما ما جدا نشده‌ایم. روی کاغذ جدا شدیم و قانونی نوشته شد که باید هر بانکی تنها ۲۰ یا ۳۰ درصد سهام داشته باشد اما این اتفاق نیفتاد. لذا PSP ها هنوز زیرمجموعه بانک‌ها هستند و این یعنی این بانک است که هیات‌مدیره، مدیرعامل و تیم تشکیل می‌دهد و به‌راحتی همه اینها ظرف یک روز از طریق بانک تغییر می‌کنند.

 

  • داودیان: صنعت پرداخت مولد نظام بانکی است

انگار صنعت پرداخت به‌نوعی مولود نظام بانکی است و برای همین هم ما اینقدر در مورد بانک حرف می‌زنیم. این صنعت درواقع پول‌توجیبی‌اش را از نظام بانکی می‌گیرد. شما فرزندی را تصور کنید که پدر و مادرش آن را به دنیا آورده‌اند و به خاطر همین دنیا آوردن، پروردگار روی گردنشان حق گذاشته است. حالا حق پدر و مادر را کنار بگذارید که باید به حرفشان گوش دهد، غیرازآن شغلی هم ندارد. بعضی وقت‌ها در مورد پدیده کارمزدخواهی راه‌حلی به ذهن رسیده و راه‌حل این است که ما کارمزد را نصف می‌کنیم و اصلاً صفر می‌کنیم. هرچقدر که این کارمزد کمتر بشود، این مولود دست‌وپا شکسته‌تر و وابسته‌تر می‌شود و صنعت پرداخت کاملاً شبیه به نظام بانکی می‌شود. اینکه جناب فرامرزی می‌فرمایند که شاخص ما تبدیل به شاخص تعداد کارتخوان و تراکنش شده به این دلیل است که شاخص نظام بانکی منابع است.

 

  • گرکانی: باید ببینیم چه بازاری داشتیم و چه بود و الآن کجا هستیم

چندین بحث شد که مبنای این جوابی است که من می‌خواهم بدهم. درواقع این بحث ادامه موضوعی شد و آن اینکه ما گذشته اتفاقات را در حوزه پرداخت مرور کردیم. اصطلاحی وجود دارد که از وقتی من با آن آشنا شدم خیلی بیشتر توجه می‌کنم که آن زمان پریشی است به این معنا که ما با داده‌های امروزمان قضاوت می‌کنیم و بعد به جمع‌بندی‌هایی هم می‌رسیم که به نظرمان خیلی جذاب است. چندین سال پیش گزارشگرهای فوتبال از قبل برنامه را می‌دیدند و چون همه‌چیز را می‌دانستند و در زمان گزارش پیش‌بینی می‌کردند که الآن باید این اتفاقات بیفتد. این موضوع، موضوع بسیار مهمی است و باید حواسمان باشد تا گرفتارش نشویم.

اول باید ببینیم چه بازاری داشتیم و چه بود و الآن کجا هستیم. طبیعتاً وضعیت کنونی ما ایده‌آل و کامل نیست و اساساً اگر روزی فکر کردیم که کامل هستیم پس احتمالاً زنده نیستیم چون باید چالشی برای پیش رفتن داشته باشیم. شما سرویس‌های بانکی را در کشور مقایسه کنید با دیگر سرویس‌هایی که به مردم داده می‌شود مانند سرویس پزشکی و حمل‌ونقل و ببینید که دم عید چه اتفاقی برای این سرویس‌ها می‌افتد. موقع تعطیلات پزشکی هم تعطیل می‌شود. بخش بانکی ما هم همین‌طور بود. البته منظور از بانکی، پرداخت است و اینها درواقع دوقلوی به هم چسبیده هستند. ما در صنعت پرداخت و بانکداری یک حرکت بسیار متفاوت کردیم. چالش‌هایی که در حال حاضر در روزهای تعطیلی با آن مواجه هستیم، کم‌وبیش در حوزه بانکی و پرداخت حل‌شده است و این حجم تراکنشی که سمت پردازشگرها در این حوزه می‌آید حجم قابل‌توجهی است و تقریباً مشابهش را در کشور نداریم. روزی که شروع کردیم، کارهایی انجام دادیم که می‌دانیم غلط بود. داده‌های امروز ما می‌گوید که حذف کارمزد کار اشتباهی بود. همین‌ها باعث شد که این صنعت به این بالندگی برسد.

 

  • روشن‌نژاد: شاپرک رگلاتور نیست

شاپرک رگلاتور نیست و درواقع دو نقش دارد. یکی از نقش‌هایش این است که سعی کند نیازی که در بازار وجود دارد را شناسایی و برایش طرح‌هایی پیدا و تدوین کند و به بانک مرکزی و به نمایندگی از صنعت پرداخت مراجعه و سعی کند تأیید این طرح‌ها را بگیرد و بعدازاینکه این اتفاق افتاد و تأیید بانک مرکزی آمد، بازوی اجرایی بانک مرکزی در اعمال قوانین و مقرراتی است که ایجاد می‌کند. بانک مرکزی رگلاتور است و این افتخار شاپرک است که می‌تواند بازوی اجرایی باشد. من تقریباً همه حرف‌های دوستان را قبول دارم و هیچ‌کدام موضوعی را اشاره نکردند که با آن مخالفت داشته باشم.

 

  • بانک‌ها و فین‌تک‌ها

امسال اتفاق جالبی در حاشیه جشنواره فیلم فجر رخ داد که نمی‌دانم چقدر می‌تواند به یک جریان جدی تبدیل شود؛ منتها فعلا که جالب است و می‌شود به آن اشاره‌ای کرد و امیدوار بود به جریانی جدی تبدیل شود. «تعدادی از فیلم‌اولی‌های حاضر در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر با همدیگر قرار گذاشتند که در ایام برگزاری جشنواره از آثار یکدیگر حمایت کنند.» این خبری بود که در روزهای گذشته منتشر شد و از قول یکی از کسانی که در این طرح حضور داشته نقل شده بود: «یکی از مهم‌ترین مواردی که در این جلسه مطرح شد، حمایت فیلمسازان جوان از آثار یکدیگر بود که در همین راستا تصمیم گرفته شد تا در نمایش اول فیلم‌هایمان در برج میلاد در سالن حضور داشته باشیم و فیلم‌های یکدیگر را ببینیم. علاوه بر آن با توجه به اینکه یک فیلمساز جوان در کنار یک فیلمساز پیشکسوت و دارای تجربه تعریف می‌شود، تصمیم گرفتیم که هرکدام از فیلمسازان جوان به فراخور علاقه خود، فیلم اول خود را به یک فیلمساز پیشکسوت و مورد علاقه تقدیم کند.» گویا هدف از این برنامه، نشان دادن این است که سینما یک کار جمعی است و در سینما هیچ کسی جای کسی را نگرفته است و قرار نیست نسلی از فیلمسازان در جشنواره حضور پیدا کنند و نسل دیگر را عقب بزنند. مقصود ما این است که در طول برگزاری جشن سینمای ایران در یک فضای قابل احترام فیلم‌های یکدیگر را ببینیم و به هم انرژی بدهیم.

دقیقا همین فضا را در اکوسیستم کسب‌وکارهای ایرانی شاهد هستیم؛ هدف حذف نیست. به نظرم کسب‌وکارهای نوپای ایرانی باید کنار هم باشند و بر مشکلات غلبه کنند و بگویند که هدف‌شان حذف سنتی‌ها نیست بلکه آمده‌اند که کمک کنند مردم زندگی بهتر و با کیفیت‌تری داشته باشند.

کسب‌وکارهای نوپای ایران در بخش‌های مختلف باید از هم حمایت کنند و هر روز باید بلوغ اکوسیستم بیشتر و بیشتر شود. گاهی وقت‌ها به بهانه رقابت اتفاق‌هایی می‌افتد که اکوسیستم را دچار مشکل می‌کند. همه در کنار مشکلات واقعی باید کنار هم باشند و مشکل‌تراشی نکنند. سال گذشته کسب‌وکارهای نوپای ایران در زمینه فین‌تک در کنار هم بودند و بر چالش‌هایی که برایشان پیش آمد غلبه کردند. همان زمان بسیاری از کسانی که در این فضا فعالیت می‌کردند از من و همکارانم در راه پرداخت انتظار داشتند بپیچیم به پروپای شاپرک و بانک مرکزی. در حالی که دشمن بانک مرکزی و شاپرک نبودند. دشمن همه ما ناآگاهی است و کسب‌وکارهای نوپای ایرانی باید تلاش کنند آگاهی را افزایش دهند که با افزایش آگاهی بسیاری از مشکلات خودبه‌خود حل می‌شود.

مانند سینماگران جوان فیلم اولی ایرانی، کسب‌وکارهای واقعی و نوپای ایرانی باید به همدیگر کمک کنند و شرایطی را فراهم کنند که آگاهی از فین‌تک افزایش یابد. درست است که فین‌تک‌ها ممکن است جایی در مقابل بانک‌ها بایستند اما یادمان باشد که فین‌تک‌ها دشمن بانک‌ها نیستند بلکه دشمن کیفیت پایین خدمات هستند و قرار است کاری کنند که مردم از خدمات مالی با کیفیت استفاده کنند نه اینکه بانک‌ها را از بین ببرند.

 

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.