متولد قریه هفتوان

کارآفرین و رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و ارمنستان

0

گفت‌وگو با این کارآفرین کارکشته، تنها جنبه‌های اقتصادی ندارد؛ بلکه از جنبه‌های اجتماعی و مسئولیت‌های فرهنگی و اجتماعی نیز برخوردار است؛ از تغییرات سیاسی و اقتصادی در ایران گرفته تا مسائل اجتماعی که اقلیت‌های مذهبی با آن مواجه هستند.

متولد ۱۳۰۹ در قریه هفتوان سلماس است. می‌گوید یک سال مانده تا ۹۰ سالگی‌ام. لئون آهارونیان ، مدیرعامل شرکت حمل‌ونقل بین‌المللی «ستی» ایرانی ارمنی‌تباری است که از ۱۵ سالگی کار کرده است. مادرش لیسانس ریاضی از تفلیس گرفته بود و پدرش دیپلمه بود و حسابدار.

از زمانی که با دوچرخه نان‌ها را به مغازه آندره مشهور آن زمان می‌رسانده تا الان که ۸۹ سال دارد، هر روز رأس ساعت نه و سی دقیقه در شرکتش حاضر است و هنوز هم مهم‌ترین امور شرکت را در دست دارد. همان مغازه آندره بعدها توسط لئون و برادرش به کارخانه مواد غذایی آندره تبدیل می‌شود که تا به امروز هم در حال فعالیت است.

گفت‌وگو با این کارآفرین کارکشته، تنها جنبه‌های اقتصادی ندارد؛ بلکه از جنبه‌های اجتماعی و مسئولیت‌های فرهنگی و اجتماعی نیز برخوردار است؛ از تغییرات سیاسی و اقتصادی در ایران گرفته تا مسائل اجتماعی که اقلیت‌های مذهبی با آن مواجه هستند. او همواره در طی گفت‌وگو از ایران به عنوان کشورش یاد می‌کند.

مهم‌ترین دلیل موفقیت شرکتش و اعتماد مسئولان کشور برای سپردن حمل سنگین‌ترین محموله‌ها به لئون آهارونیان و شرکتش را هم همین راستی و صداقت و جدیت در انجام درست کار می‌داند.

کارآفرینی از جلفا تا خلیج فارس

اطلاعات وسیع تاریخی، جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی‌اش کاملا مشخص است. می‌گوید در آن زمان در اطراف سلماس، بیش از ۵۲ دهکده ارمنی‌نشین وجود داشت که به مرور زمان و طی حوادث مختلف از بین رفتند. دور تا دور اتاق کارش پر شده از قاب‌ عکس‌هایی که افراد درون این قاب عکس‌ها اغلب دیگر در این دنیا نیستند.

عکس‌هایی از قفقاز، ارمنستان، ایروان و کلیسا‌های مختلف هم روی دیوار اتاق تمیز و مرتب و شیکش به چشم می‌خورد. درون قفسه‌ای که تقدیرنامه‌ها، یادبودها و تندیس‌هایی بابت کارهای شرکتش در آن به چشم می‌خورد، عکس‌هایی از او و شخصیت های انقلابی در سال‌های جوانی دیده می‌شود. می‌گوید ایران کشورمان است و عاشقش هستیم.

ذهن رسانه‌ای یک کارآفرین

لئون آهارونیان ، مدیرعامل شرکت حمل‌ونقل بین‌المللی «ستی» یک کتاب چندین جلدی از تاریخ معاصر است؛ کتابی گویا و زنده. حرف‌هایش برگ‌هایی از تاریخ و اجتماعیات است. از وقایع گوناگون می‌گوید. از کار با شرکت‌های آلمانی، فرانسوی، روسی، انگلیسی، ایتالیایی، ژاپنی و…

لئون آهارونیان تنها یک فعال اقتصادی نیست. او اتاق بازرگانی مشترک ایران و ارمنستان را راه‌اندازی کرده و رئیس این اتاق است و بانی انجام معاهدات تجاری بسیاری بین ایران و ارمنستان بوده، شرکت ستی را مدیریت می‌کند و فعالیت‌های اقتصادی فراوانی داشته.

اما از طرفی به عنوانی قهرمان ارامنه در ایران است؛ از قهرمان ورزشی در رشته دوچرخه سواری گرفته تا سفیری فرهنگی که برای ارامنه ایران هفته‌نامه‌های «لویس» و «هویس» را با هزینه شخصی منتشر کرده است.

هویس یعنی امید. ۱۲ سال متوالی این نشریه را منتشر کرده و می‌گوید همین ۲ ماه پیش به خاطر هزینه‌های فراوانش چاپش با مشکل مواجه شد. مقالات علمی و پزشکی روزنامه تایم را به زبان ارمنی و برای ارامنه ایران ترجمه و چاپ می‌کرده است. می‌گوید به زبان ارمنی هیچ نوشته‌ای در این زمینه وجود نداشت و من مایل بودم که برای هم‌زبانانم رسانه‌ای ایجاد کنم تا آگاهی‌های پزشکی را به آنها منتقل کنم.

وقتی از هفته‌‌نامه‌ها حرف می‌زند، با صدای بلند می‌گوید «امید» و این واژه را می‌کشد تا خوب ادا شود و می‌گوید امید بهترین انگیزه است و زیباترین عنصر. او یک کتاب دوجلدی نوشته به نام «روزهایی از زندگی طوفانی من» که به زبان فارسی است و کتابی هم در مورد علم پزشکی، سلامت و رفتار اجتماعی و… به زبان ارمنی.

لئون می‌گوید همه این مطالب را از روی روزنامه تایم ترجمه می‌کردم، چون نشریه‌ای برای زبان ارمنی وجود نداشت که بتواند زندگی و تندرستی ارمنی‌ها را مورد توجه قرار دهد.

پدرم ایران را انتخاب کرد

پدرش متولد روسیه و رستوران‌دار در شهر کراسنودار بوده است. وقتی انقلاب اتحادیه جماهیر شوروی رخ می‌دهد، بلشویک‌ها از پدرش، پدربزرگ و عمویش می‌خواهند که یا تابعیت‌شان را از ایرانی به روسی تغییر دهند یا اینکه رستوارن پردرآمدشان را رها کرده و به ایران برگردند.

آنها راه دوم را انتخاب می‌کنند. لئون می‌گوید چون ایرانی بودند، نمی‌خواستند نام کشور دیگری را بر خود داشته باشند. قاب عکس سیاه و سفید بزرگی را نشانم می‌دهد و می‌گوید: این عکس دسته‌جمعی از جشنی است که وقتی پدرم و خانواده‌اش به ایران برگشته‌اند و به روستای هفتوان رفته‌اند، گرفته‌اند، چون خوشحال بودند که به ایران بازگشته‌اند.

۱۳۱۶ به واسطه کار پدرش که مغازه مواد غذایی آندره را راه‌اندازی کرده بود، به تهران می‌آیند. لئون هفت‌ساله بود و در مدرسه تمدن تحصیل کرده است و لیسانس مهندسی شیمی از پلی‌تکنیک آن زمان دارد.

گفت‌وگوی شنبه با مدیرعامل شرکت حمل‌ونقل ستی و کارخانه آندره را از اینجا بخوانید.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.