نتایج حاصل از بررسیها، نشان میدهد که بازاریابان موفق محتوا این شش کار را به گونهای متفاوت نسبت به دیگران انجام میدهند.
شناسایی مخاطب: همه چیز با درک مخاطبان آغاز میشود و موفقترین بازاریابان آنهایی هستند که این مرحله را با جدیت پیگیری میکنند. اکثر بازاریابان محتوا کار خود را با توجه به پرسونای مشتری آغاز میکنند. آنها تحقیقات خود را بر مبنای پیشفرضهای اولیه خود بنا نمیکنند، بلکه آنها این مفروضات اولیه را به منظور خودداری از جهتگیری تاییدی به چالش میکشند و به حقیقت میرسند.
سرمایهگذاری: به طور متوسط ۲۸درصد بودجه بازاریابی صرف محتوا میشود. بازاریابان موفق محتوا آن هزینه را به گونهای متفاوت نسبت به دیگران هزینه میکنند. در مقایسه با همتایان معمولی خود بازاریابان موفق بودجه خود را روی تعداد اندکی محتوای باکیفیت سرمایهگذاری میکنند؛ چراکه رقابت در فضای محتوا رو به افزایش بوده و مشتریان از محتواهای خستهکننده بیزار شدهاند.
شبکهسازی: برخی بازاریابان محتوا با تمرکز روی کارهایی که در نهایت منجر به تولید، انتشار و پخش همزمان مطالب میشود، تمام وقت خود را صرف تولید محتوا میکنند. اما چنانچه بخواهید بیشترین تاثیرگذاری را داشته باشید، باید برای شبکهسازی وقت صرف کنید. نیازی نیست همه کارها را خودتان انجام دهید، همکاری با تولیدکنندگان محتوا و گسترش شبکه انتشار محتوا ضروری هستند.
بیشینهسازی ارزش: بازاریابان موفق محتوا میدانند که چگونه پول خود را صرفهجویی کرده و برای هر بخش از تولید محتوای خود بیشترین بها را کسب کنند. آنها تولید محتوای ماندگار را اولویت خود قرار میدهند و برای کسب سرمایه بیشتر از هر ریالی که خرج میکنند، محتوای موجود را مجددا تغییر داده، منتشر کرده و به طور مستمر بازبینی میکنند.
تجربه عملی: در زمینه بازاریابی محتوا اکثر بازاریابان زمانی که با الگویی مواجه میشوند که موثر به نظر میرسد، آن الگو را دنبال میکنند. به عنوان مثال، چنانچه بازاریابان در طول مدت یک هفته تعداد معینی پست با سبکی مشخص و موضوع خاص تولید کنند، احتمالا آن رویکرد را برای همیشه ادامه میدهند، از همین رو میتوانند بازگشت سرمایه خود را حفظ کند. هر چند برای بازاریابان موفق محتوا حفظ این بازگشت سرمایه مثبت کافی نیست، بلکه آنها خواهان بهبود موثر آن هستند.
تحلیل: در نهایت بازاریابان موفق محتوا موفقیت خود را به عوامل شخصی نسبت نمیدهند، بلکه به ارقام استناد میکنند. آنها صرفا علاقهمندی خوانندگان خود به محتوا را تصور نمیکنند، بلکه مستقیما از آنها در این زمینه سوال میپرسند. آنها نظرات خود را بر مبنای جذابترین و مثبتترین معیارهایی که مییابند، قرار نمیدهند بلکه مفروضات خود را عمیقا بررسی کرده و موشکافی میکنند و پیش از ایجاد تغییرات مناسب، نتایج آن را چه مثبت و یا چه منفی اثبات میکند.