البته در این سال فرصتها هم کم نبودند یا به عبارت دیگر استارتاپهایی که بازار خودشان را بهدرستی میشناختند (این شناخت به معنی دستیابی به آن نیست) بعضا توانستند با سرعت به بخشهای دیگری از بازار خودشان وارد شوند و بخشی از کسری درآمد خود را جبران کنند.
اما یک نکته مهم را در مورد مشکلات سال۹۷ نباید فراموش کرد. منشأ بخش بزرگی از مشکلات جدید ما عوامل خارجی دارند (منظور از خارجی به معنای عواملی که در کنترل ما نیستند) اما مستقیم و غیرمستقیم بر مسائل داخلی تاثیر میگذاشتند. به طور مثال، افزایش حقوق پرسنل ناشی از افزایش قیمت دلار یا کاهش ارزش ریال.
اگر این شرایط اقتصادی را در تاریخ معاصر خودمان در سازمانهای شاخص یا در سایر سازمانهای بزرگ و ریشهدار جهانی پیگیری میکردیم، متوجه میشدیم که عنصر تعامل و سازگاری تیم اصلی سازمانها بهخصوص در بخش مالی موجب پیروزی آنها در گذرگاههای سخت شده یا لااقل زمان ماندگاری آنها را افزایش داده است.
بادبانها را میزان کردیم
ما در سال ۹۷ در وهله اول سعی کردیم مدیریت خیلی زیادی در بخش هزینهها داشته باشیم و برای این بخش یک فرمول مشخص داشتیم. به طور مثال، اگر هر n ریال هزینهکرد در یک بخش (حتی حقوق پرسنل) یک سنجه مشخص را پاس نمیکرد پس آن کار مقرونبهصرفه نبود یا با مدل مقرونبهصرفهای انجام نشده بود.
لذا لازم بود در ماهیت یا نوع اجرای آن بازنگری شود. این مدل، هزینههای سازمان را بعضا تا ۵۰ درصد کاهش میدهد. قدم بعدی کنترل سرعت حرکت تیم بود، دقیقا مانند کشتی که وارد دریای طوفانی میشود، نسخه مشخصی از افزایش سرعت با برافراشتن بادبانها یا کاهش سرعت با جمعکردن بادبانها وجود ندارد.
لذا نقش مدیر اجرایی یا تیم اجرایی در این گذرگاه خیلی مهم است. همزمان با ورود به بازارهای جدید سعی کردیم با هزینه کم، کیفیت محصول خود را هم بالا بردیم. ضمن اینکه از لحاظ روحی و روانی سعی کردیم اطلاعات و منبع ورودی اخبار را در داشبورد کسبوکار شنوتو قرار دهیم و با تمرکز بر آن با هر شرایطی سعی در بهبود آن داشته باشیم.
به نظر من هرچند شرایط سخت باشد و ما تجربه کمی هم در مدیریت داشته باشیم، باز عامل مهم دیگری وجود دارد که موجب میشود کسبوکار سر پا بماند. عاملی به نام «عشق و اعتقاد» به کاری که انجام میدهیم. بنابراین سال ۹۸ را من سختتر از ۹۷ نمیدانم.
به هر حال علیرغم همه سختیها، انسان خودش را با شرایط سازگار میکند و این مسئله همانقدر که بعضا آزاردهنده است، در بخش اقتصاد میتواند منشأ خیر باشد. لذا بخشی از سرمایهگذاران قبلی و حتی بخشهای جدیدی فعالیت خود را آغاز میکنند. فرصت خلق محصولات جهانی و تفکر جهانی که الزامات خاص خودش را دارد، میتواند یکی از راهکارهای سال ۹۸ باشد. همچنین افزایش سرعت عملکرد تیمها میتواند خیلی تاثیرگذار باشد.
محرک یک کارآفرین، ندای درونش است
با سوال شما کمی زاویه دارم. من فکر میکنم کسانی که ذات کارآفرین دارند، قضاوت چندانی به اتفاقات اطراف یا بیرونی ندارند بلکه محرک آنها ندای درونشان است. پس بین کارآفرینان واقعی و علاقهمندان به کارآفرینشدن تفاوت وجود دارد.
گروه دوم شغل خود را بهعنوان کارآفرین انتخاب میکنند. امید هم شرط زندهبودن انسان در هر شرایطی است، مطمئنا در حال حاضر شرایط ما از شرایط سالهای ۶۴ – ۶۵ کشور خیلی بهتر است. مطالعه زندگینامه یا گفتوگو با صاحبان کسبوکار موفق که در آن برهه زمانی فعالیتی را آغاز کردند، میتواند برای خیلی از ما مفید و الهامبخش باشد.
یکی از مسائلی که نگرانیهایی برای سال آینده ایجاد کرده، جذب سرمایه است. اما باید بگویم که برای استارتاپهای موفق همیشه جذب سرمایه امکانپذیر بوده و سال ۹۸ هم امکانپذیر است. نکتهای که وجود دارد و خیلی از شرکتهای سرمایهگذاری به آن اشاره میکنند، نبود تیم یا استارتاپ خوب از دیگاه آنهاست.
یکی از شرکتهای معتبر سرمایهگذاری در آمار عملکردی خود از سال ۹۷ اعلام کرده بود که با بیش از ۱۰۰ استارتاپ وارد مذاکره شده و فقط ۴ تیم را پسندیده و به توافق رسیده است. این یعنی استارتاپها هم باید عملکرد بهتری داشته باشند و اصول اولیه بازار سنتی را بشناسند، چراکه علیرغم تفاوت ادبیات بازار سنتی و سرمایهگذاری مدرن، ذات هر دو مدل مبتنی بر کسب ثروت با سرعت مشخص و فرمولهای بانکی است. در کل بهنظر من جذب سرمایه در سال ۹۸ از سال ۹۷ آسانتر خواهد بود.
همه چیز به تصمیم درست و مدیریت اصولی بستگی دارد
در حوزه منابع انسانی که بخش اصلی هزینههای استارتاپهاست، باید از تیمهای چابک و ارزان استفاده کرد. مثال تیمهای فوتبال در این بخش بازار میتواند منبع الهامبخش خوبی باشد. ما باید انتخاب کنیم که مالک رئال مادرید کهکشانی هستیم یا آرسنال بازیکنساز!
پس برای خیلی از استارتاپها استفاده از افراد گرانقیمت مانند یک سم میتواند باشد و در عین حال مربیگری مدیران اجرایی استارتاپها از واجبات سالهای سخت است. ضمن اینکه من تفکر جهانی را منشأ اتفاقات خیلی خوب آینده میبینم، هر چند که منکر سختیهای آن نیستم. این نوع تفکر الزامات و قواعد خاص خودش را دارد.
هرچند کمیت و کیفیت تقاضا یا بازار هدف تعیینکننده نوع استارتاپها خواهد بود اما از عنصر خلاقیت در ارائه محصول هم نمیتوان بهراحتی گذشت. در کل تمام حرفهای من را میتوان در یک جمله خلاصه کرد؛ کسبوکارهایی که بازار خود را بهدرستی شناخته و با تمرکز و کار هوشمندانه به دنبال ارائه محصول مناسب به آنها هستند، همیشه موفق خواهند بود.
نگاه جهانی با عملکردی هوشمندانه
اگر سال ۹۷ موجب این شده باشد که قایقرانی در طوفان را یاد گرفته باشیم، سال ۹۸ ادامه همان طوفان خواهد بود. در قدم اول خوشایندترین تصویر، بازار بزرگ جمعیت کشور ایران است و سپس محصولاتی که قابلیت ارائه به بازارهای جهانی را در شرایط تحریم دارند.
این بازار به صورت بالفعل وجود دارد پس هنر ماست که بتوانیم ایدههای خود را عملیاتی کرده و به بازار عرضه کنیم. وجود این بازار، سرمایهگذاران را هم دوباره به سمت استارتاپها میآورد و اگر ایدههای خوبی را عملیاتی کرده باشیم، شانس توافق بالا خواهد بود.
پس باید سعی کنیم در این طوفان جذاب، ویژگیهایی را به تیم خود اضافه کرده یا آنها را تقویت کنیم که برخی از آنها عبارت هستند از نگاه جهانی (Global visions)، عملکرد هوشمندانه، تیمسازی، مربیگری (افزایش دانش سازمانی) و پایداری خستگیناپذیر.