مثل یک کارآفرین فکر کن

0

کارآفرینی مهارتی است که همه باید آن را بیاموزند. وقتی مثل یک کارآفرین فکر می‌کنید، همه چیز شفاف به نظر می‌رسد و توانایی حل مشکلات در شما تقویت می‌شود.

جیسون فیفر ادیتور مجله کارآفرین می‌گوید : سال گذشته، من و همسرم، به دنبال راهی برای فروش کتابمان بودیم. سه سال برای نوشتن وقت صرف کرده بودیم تا رمان آقای خوب روانه‌ی بازار شود. همانطور که هر نویسنده‌ای می‌داند، چاپ و فروش کتاب بسیار سخت است. برای همین نگران بودیم تا در میان انبوه کتاب‌های موجود در بازار، کتابمان دیده نشود.

چند لحظه‌ای به آسمان خیره شده بودیم ، در آن زمان به این فکر افتادم که چه می‌شد اگر همچون یک نویسنده به آسمان نگاه نکنم؟ و به جای آن، آسمان را از نگاه یک کارآفرین ببینم؟ آن وقت بود که در دنیای جدیدی به رویم گشوده شد.من کارآفرین بودن را به شکل فرصتی شغلی نمیبینم.

به نظرم کارآفرینی شیوه ی فکری است.لحظاتی که با کارآفرینان باهوش می‌گذرانم، شگفت‌انگیزترین زمان‌های زندگی ام است. کارآفرینی مهارتی است که فکر می‌کنم همه باید آن را بیاموزند. وقتی مثل یک کارآفرین فکر می‌کنید، همه چیز شفاف به نظر می‌رسد و توانایی حل مشکلات در شما تقویت می‌شود.

هر چند شما همان چیزی را می‌بینید که دیگران می‌بینند، اما به شکلی متفاوت‌تر به مسائل می‌نگرید. فرصت‌های استفاده نشده‌ای را پیدا می‌کنید و با استفاده از آنها مسیر موفقیت را طی می‌کنید. تمام چیزی که نیاز دارید، راه‌های جدیدی است که به کارهای قدیمی شما کمک کند.

در این زمینه موارد زیادی در سراسر دنیا وجود دارد.مثلا ایربنب به این نتیجه رسید که خانه صرفا خانه نیست، بلکه مکانی است که می توان آن را اجاره داد.اوبر اتومبیل را تنها یک ماشین ندید و سرویس تاکسیرانی اش را به راه انداخت.نگاه کارآفرینی فقط برای شرکت‌های بزرگ نیست.

بلکه نمونه‌های کوچکی هم از آن استفاده کردند و موفق شدند. به طور مثال مخترع ظرف کره به اسم باتریی را در نظر بگیرید. او نتوانست ده هزار دلار،هزینه ی تحقیقات بازار را فراهم کند. ولی تسلیم نشد  و همچون یک کارآفرین به مسائل نگاه کرد.

او فهمید که فرودگاه، تنها مکانی برای مسافرت نیست. افراد زیادی در فرودگاه‌ها هستند و می‌توان از آنها درخواست کرد تا پرسشنامه‌ای که درباره‌ی ظرف‌های کره آماده کرده بود را پر کنند. او هر روز به فرودگاه می‌رفت و از مسافران می‌خواست تا پرسشنامه را پر کنند. از نمونه‌های دیگر نگاه کارآفرینی می‌توان به مردی اشاره کرد که معتقد بود تجارتِ ابزارهای دوربین، کند هستند.

او به این نتیجه رسیده بود که آمازون فقط سایتی برای فروش محصولات نیست. بلکه مکانی است که می‌توان محصولات مختلف را با هم مقایسه کرد و بازخوردهای مشتریان را خواند، سپس محصولی را تولید کرد که مشتریان زیادی را راضی نگه می‌دارد. مثلا وقتی شما کامنت‌ها را می‌خوانید،تصورات و انتظارات مشتری‌ها را متوجه می‌شوید.

شخصی می‌نویسد “از این ساعت خوشم می‌آید، اما کاش شماره‌هایش بزرگ‌تر بود” و تولید کننده‌ای با دیدن این کامنت تصمیم می‌گیرد ساعتی با شماره‌های بزرگ بسازد. در حال حاضر این مرد صاحب کمپانی سی‌پلاس‌ای‌گلوبال است و بیش از هزاران محصول مختلف را در سراسر دنیا به فروش می‌رساند.

با دیدن این افراد و خواندن داستانشان، فکر کردن به شیوه‌ی آنها را شروع کردم. قسمتی از کتابم را به یاد آوردم. در صحنه ای از کتاب از یک ریموت کنترل استفاده می‌شود. گرچه کتاب من یک کتاب رمانتیک کمدی بود اما می‌توانستم با اضافه کردن یک برند مشهور از ریموت کنترل  به فروش کتابم کمک کنم.

با یکی از سازندگان مطرح ریموت کنترل قرار ملاقاتی گذاشتم. به نظر ایده ی عجیبی داشتم. اکثر نویسندگان کتاب خود را در کتابفروشی‌ها به نمایش می‌گذارند و کمتر از تبلیغات درون کتاب استفاده می‌کنند. با این حال توانستم ایده ام را به سرانجام برسانم. راه‌های زیادی برای رسیدن به فرصت‌ها وجود دارد. بهترین راه برای موفقیت و پیدا کردن فرصت‌های ناشناخته، تبدیل فکر کردن به یکی از عادت زندگیمان است.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.