دفاع تمام قد از اسنپ!

سرمقاله 74 هفته نامه شنبه به قلم اکبر هاشمی

0

۱- دلم می‌خواهد به‌عنوان یک هموطن و به‌خصوص ‌‌یکی از اعضای خانواده استارتاپی ایران به خانم محترمی که بر او جفا شده، بگویم عمیقا متاثر و خواهان پیگیری موضوع  و جبران و درمان تالمات روحی و روانی ایشان هستم.

۲- روی سخنم با مدیران اسنپ است. انتظار ما از اسنپ به عنوان مجموعه‌ای حرفه‌ای و دارای تجربه بین‌المللی بیش از این بود. این شرکت باید بداند امروز در گوشه و کنار این کشور جوانان به شرکت‌های بزرگی مثل اسنپ، دیجی‌کالا، کافه‌بازار و… به‌عنوان الگوهای کسب‌و‌کار استارتاپی نگاه می‌کنند؛ جوانانی که آرزویشان این است که استارتاپی‌های موفق اینچنینی داشته باشند.

بیزینس‌مدل فقط اسکیل‌کردن نیست، فقط جذب سرمایه نیست، فقط مارکتینگ نیست… شناخت جامعه و فرهنگ آن، بررسی ناهنجار و آسیب‌های اجتماعی و پیش‌بینی سناریو‌های مختلف هم هست. می‌دانم که عده‌ای خواهند گفت در آمریکا یا اروپا این شکلی نیست. بنده هم عرض می‌کنم اینجا ایران است، ما باید متناسب با قواعد‌ فرهنگ ‌این کشور کسب‌و‌کارمان را طراحی کنیم.

۳- کافی است در اینترنت سرچ کنید و ببینید در حوادث مشابه که برای اوبر پیش آمد، چه برخوردهایی با این شرکت کردند. به هند نگاه کنید.

در مقایسه با دیگر کشورها که سابقه بیشتری در استفاده از استارتاپ‌ها دارند، برخورد مسئولان قضایی و انتظامی کشور برخوردی مترقی و مناسب و قابل تقدیر بود. دادستان محترم تهران در عین اینکه مدیران اسنپ را احضار می‌کند اما تاکید می‌کند استارتاپ‌ها و اسنپ برای جامعه مفید هستند. با توجه به هجمه‌های سال پیش این سخنان مترقی و مثبت مسئولان قضایی را باید قدر نهاده و گامی به سوی جلو برای توسعه استارتاپ‌ها دانست.

۴- سال قبل نیز در دفاع از استارتاپ‌هایی که مورد هجمه ناعادلانه قرار گرفتند، نوشتیم که حمله به هریک از شرکت‌های استارتاپی بدون مبنای قانونی، شرعی وعرفی حمله به کلیت اکوسیستم است. در اینکه باگی در اسنپ بوده و باید این مشکلات برطرف شود، شکی نیست. امروز هم معتقدیم ضمن انتقاد به اسنپ برای برطرف کردن اشکالات اینچنینی، باید اکوسیستم استارتاپی ایران تمام‌قد پشت اسنپ بایستد. متاسفانه در تهران و مشهد بی‌اخلاقی‌هایی از رقبا دیدیم که ناشی از و کم‌تجربگی آنان بود.

وگرنه کدام آدم آگاهی است که نداند این اتفاق یا اتفاقات دیگر ممکن است برای هر یک از استارتاپ‌های دیگر بیفتد. اگر مسئولان محترم قضایی و انتظامی به جای برخوردهای منطقی، مانند مسئولان هندی عمل کرده و با استارتاپ‌های تاکسی آنلاین  برخورد سلبی می‌کردند، آیا فرصت داشتند ناخن به ناخن بسابند!  این حادثه جای این نیست که ما در بوق و کرنا کنیم که او امن نیست، من امن هستم! امروز سخن از بی‌اعتباری و ناامنی استارتاپ‌هاست. برای من مسافر فرقی نمی‌کند بچه‌ام یا خواهرم سوار ماشین کدام برند شده است.

من مصرف‌کننده نگرانم «رسیدی حتما خبر بده» جامعه سنتی و مدیران سنتی می‌توانند به همین بهانه تصمیم‌های عجیبی تحت عنوان ساماندهی و نظارت بیشتر بگیرند که منجر به سخت‌تر‌شدن فعالیت همه استارتاپ‌ها و افزایش موانع برای توسعه اکوسیستم شود.

۵-اواخر سال ۹۴ وقتی شروع به انتشار شنبه کردیم، دوستانی که لطف داشتند، توصیه می‌کردند کلمه استارتاپ را از شنبه حذف کنیم و مثل مسئولان دولتی از کلمه دانش‌بنیان استفاده کنیم که خطر کمتری دارد. استارتاپ معادل نفوذ و تغییر بود و نگران برخورد و توقیف بودند. اما چون باور داشتیم جوانان استارتاپی با اعتقاد و عشق به این کشور پای به کارزار گذاشته‌اند. با افتخار استارتاپ را کنار لوگو شنبه گذاشتیم و نشریه اختصاصی این حوزه را برای اولین‌بار منتشر کردیم. حادثه تلخ اسنپ نشان داد همین اسنپ، کافه بازار و دیجی‌کالاها باعث شده‌اند، مسئولان در تلخ‌ترین حادثه از خدمات آنان به نیکی یاد کنند و به جای شرکت دانش‌بنیان بگویند استارتاپ اسنپ. باید باور کنیم استارتاپ به گفتمان ‌و ادبیات رسمی و فرهنگ عامه در زندگی مردم ایران وارد شده است.

حرف آخر:

این آخرین حادثه نیست، شروع اتفاقات تلخ و بزرگ‌تر است، چرا‌که استارتاپ‌ها در همه بخش‌های زندگی مردم ورود خواهند کرد، متاسفانه تکرار حوادث مشابه یا دیگر حوادث اجتناب‌ناپذیر است. پس لطفا به بیزینس‌مدلتان فرهنگ و شناخت از جامعه را هم اضافه کرده و در همه روندها بازنگری جدی کنید. حتی به رقبایی که از این حادثه خوشحال شدند، عرض می‌کنم که بعد از خوشحالی، باگ‌های سیستم‌تان را بررسی کنید. باید با تولید محتوا به مردم کشورمان آرامش بدهیم و بگوییم همه استارتاپ‌های ایرانی در کنار یکدیگر برای خدمت‌رسانی آماده‌اند امن هستند. گوشی را نگاه می‌کنم «من رسیدم، نگران نباش».

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.