روزهای چه‌کنم و مصاحبه‌ای که باید خواند

0

حرف من در این شماره سرراست‌تر از همیشه است: مصاحبه دکتر محمد بحرینیان، اقتصاددان و پژوهشگر توسعه را همه ما باید بخوانیم؛ مصاحبه‌ای که در شماره ۳۱۸۹ تاریخ ۱۷/۴/۹۷ روزنامه شرق چاپ شده است.

من دوست داشتم به جای این یادداشت و به جای حرف‌هایی که برداشت و تحلیل یک متولد دهه ۶۰ از زمانه دهه ۹۰ است، تمام‌‌وکمال مصاحبه‌ای را چاپ می‌کردم که ایمان دارم خواندنش این روزها برای یکایک اعضای اکوسیستم استارتاپی از ‌اوجب‌واجبات است.

حرف من در این شماره سرراست‌تر از همیشه است: مصاحبه دکتر محمد بحرینیان، اقتصاددان و پژوهشگر توسعه را همه ما باید بخوانیم؛ مصاحبه‌ای که در شماره ۳۱۸۹ تاریخ ۱۷/۴/۹۷ روزنامه شرق چاپ شده است.

اما چرا من این توصیه اکید را به نوشتن یک یادداشت با سبک و سیاق معمول خودم ترجیح داده‌ام.

این روزها، روزهای «چه‌کنم» اکوسیستم استارتاپی است؛ روزهایی که به‌شدت، تحت تاثیر جو سیاسی- اقتصادی کل کشور قرار گرفته و سنگ‌هایی که در دنیای سیاست به ته چاه انداخته می‌شود، سنگینی‌اش را روی شانه‌های تکیده اقتصاد‌ و به تبع آن، روی حیات استارتاپ‌ها آوار می‌کند؛ استارتاپ‌هایی که هنوز استخوان‌بندی محکمی ندارند.

روزهایی است که همه همدیگر را دلداری می‌دهند که باید ماند و طاقت آورد و بسیاری دست به دامن نهادها و بخش‌های مختلف دولتی و اقتصادی‌اند که شاید با حمایت آنها بتوانند از این زمانه نامرادی به سلامت عبور کنند.

در همین روزهاست که من اصرار دارم مصاحبه اقتصاددان کارکشته کشور، محمد بحرینیان را بخوانید؛ مصاحبه‌ای که او به تفصیل به آسیب‌شناسی نظام تولید در یک تاریخ ۴۰۰‌ساله پرداخته و روشن می‌کند که چطور وقتی تفکر تولید ناب به حاشیه رانده شده و نگاه‌های ملتمسانه حمایت‌خواه، جای آن نشسته است و درنهایت محصول ایرانی به یک شترگاوپلنگ بی‌هویت تبدیل شده که بدون ارز دولتی و بدون مشتری‌های «مجبور به خرید»، باید توی انبارها خاک بخورد.

درباره این می‌گوید که سال‌هاست به اسم تولید، به اسم کار و محصول ایرانی، یک تولید رانتی و وابسته به دولت شکل ‌گرفته که تمام سود و نفعش از مابه‌‌التفاوت ارز دولتی و آزاد و از اجبار شهروندان ایرانی به انتخاب‌هایی است که دوست‌شان ندارند.

محمد بحرینیان در مصاحبه با روزنامه شرق حرف‌هایی زده که استارتاپ‌ها باید بارها آنها را بخوانند و مرور کنند. اینکه در کشوری که هزاران نیاز صنعتی دارد، چطور چندصد واحد مشابه تولید آبمیوه آن‌هم زیر بیرق تولید ملی راه افتاده و هیچ‌یک از آنها هم از خودشان نپرسیده‌اند که در یک بازار اشباع‌شده، چطور می‌خواهند رقابت کنند.

بحرینیان از این گفته که اصولا آنها به رقابت فکر نکرده‌اند، چون صنعتگر و تولیدگر ایرانی دهه‌هاست فقط به حمایت فکر می‌کند. چون آنها بابت واردات کاغذ بسته‌بندی آبمیوه فقط در سال ۹۶، بیش از یک میلیارد دلار ارز دولتی گرفته‌اند! چون آنها سال‌ها به اسم تولیدکننده، از مصرف‌کننده و دولت گرفته تا قانونگذار، متوقع بوده‌اند. فقط متوقع بوده‌اند‌ و این همان درد بزرگ بازیگران میدانی است که تابلوی مقدس تولید هم بر پیشانی آن چسبانده شده!

من امکان چاپ این گفت‌وگو را نداشتم. بیش از ۶ هزار کلمه مصاحبه در این ستون ۷۰۰ کلمه‌ای هفتگی من جا نمی‌شد وگرنه بی‌منت و متواضعانه آن را به حرف‌هایی می‌بخشیدم که هر کسی این روزها در اکوسیستم استارتاپی نفس می‌کشد، باید آن را تام و تمام بخواند و در ذهنش فکت‌ها و هشدارها و علت‌یابی‌های آن را شبیه‌سازی کند و به این بیندیشد که از این دست خطاها که دهه‌هاست در تولید ایران به رویه تبدیل شده، در کجای اکوسیستم استارتاپی در حال رخ دادن است و وظیفه و تعهد هر یک از ما برای تبدیل‌نشدن آنها به روال این اکوسیستم چیست.

اینکه ما نباید از ترس و درد این روزهای سخت، به دامن حمایت‌ها و عافیت‌طلبی‌های بدعات‌کن بخزیم و اصول این اکوسیستم که ساختن و خلق ارزش بوده را با مراوداتی که رنگ‌وبوی ارتزاق از بیت‌المال دارند، تاخت بزنیم.

آقایان و خانم‌ها؛ مصاحبه «حکمرانی تاجرباشی‌ها» را در روزنامه شرق مورخ ۱۷ تیرماه ۹۷ از دست ندهید.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.