زندگی ما در دادهها سپری میشود؛ دادههایی که از مرزها فراتر میروند و به فضای مجازی وصل میشوند. به نظر میرسد که ما در شبکههای داده باز با دسترسی آسان زندگی میکنیم. دولتها و شرکتها از طریق داده ما را تماشا میکنند و ما نیز از طریق داده همدیگر را. در این محیط اشباع شده با داده حریم خصوصی چه معنایی پیدا میکند؟
حریم خصوصی مانند اعتماد و امنیت است. وقتی خود را در یک شرایط متزلزل میبینیم که در آن احساس خطر میکنیم شرایطی که دروغ یا عدم صداقت فرد دیگر را نشان میدهد میدانیم دقیقاً اعتماد و امنیت چیست. این چیزی است که ما را خشمگین ناامن و از همه مهمتر ناتوان میکند.
این موضوع برای حریم خصوصی نیز صدق میکند. ما هر روز بیشتر از دیروز احساس میکنیم که در زندگی روزانه دیجیتال خود با کمبود حریم خصوصی مواجه هستیم. وقتی از نیاز به یک رویکرد اخلاقی و انسانمحور در محیطهای اشباعشده از دادههای امروز صحبت میکنیم درباره تعادل قدرتهای جامعه صحبت میکنیم. حریم خصوصی فردی تنها ارزش اجتماعی تحت فشار در زیرساخت اشباعشده از داده فعلی نیست. اثرات اقدامات دادهای بدون رعایت اخلاق میتواند چند برابر باشد؛ رفتار غیرعادلانه تبعیض و فرصتهای نابرابر. اما حریم خصوصی در هسته مرکزی آن قرار دارد. در شرایط دموکراسی افرادی که در صدر قدرت قرار دارند درباره نحوه استفاده از قدرت خود شفاف و صادق هستند. نباید از افراد انتظار شفافیت داشت. هر چقدر افراد شفافتر باشند آسیبپذیرتر خواهند شد. با زیرساخت دیجیتال فعلی ما داریم در مسیر اشتباه قدم برمیداریم: افراد روزبهروز دارند نسبت به انواع کنترلها دستکاریها و تبعیضها شفافتر میشوند در حالیکه دولت صنایع و سازمانها بیش از پیش بسته هستند. آزادی استقلال فردی و دموکراسی دلایل اصلی هستند مبنی بر اینکه همه افراد باید به حق حریم خصوصی هر فرد اهمیت دهند.
حریم خصوصی یک حق جهانی است که در کنوانسیون و منشور بینالمللی از آنها صحبت شده است. از گذشته تاکنون خطوط و مرزهای مشخصی بین خانههای شخصی و خیابانها و ساختمانهای عمومی بین یک فرد شخصی و مقامات و فضاهای عمومی وجود داشته است. این مرزها باید در فضای مجازی و فناوریهای جدید نیز در نظر گرفته شوند.
تمهیدات لازم برای حفظ حریم خصوصی در این فضا نیز انجام شده است و با وجود دسترسی آسان به دادههای افراد حریم خصوصی هر فردی رعایت خواهد شد.