پیش به سوی سید خندان

سرمقاله 210 هفته نامه شنبه به قلم اکبر هاشمی

0

سنگینی سال ۱۳۹۹ انقدر روی شانه هایمان سنگینی می کند که دلمان می خواهد فقط از افق پیش رو سخن بگوییم افقی که نمی دانیم سخت تر از سال قبل یا فرج بعد از شدت است.

سروش صحت طناز در سریال طنز فوق لیسانسه ها جمله ای ساده را دستمایه نگاهی عمیق می کند جوان از مسافر به مقصد رسیده می خواهد جمله ای عبرت آموز به او بگوید مرد که برای رسیدن به مسیر کوتاه سید خندان درگیر داستان های زندگی جوان شده و بعد از چند روز به مقصد رسیده می گوید« وقتی می خواهی به سید خندان بروی حتما به سیدخندان برو» جوان و دوستانش این را دستمایه یک سخن حکیمانه می کنند و قرار می شود هریک به سمت سیدخندان خودشان بروند.

در طول پنج نوروز گذشته که در کنار شما مخاطبان گرانمایه بودیم همواره کوشیده ام تجربه زیسته ام را با شما به اشتراک بگذارم. حاصل نزدیک به پنج دهه زندگی به این تصمیم رسانده که سید خندان سال آینده پیشنهادی ام ریسک باشد.

عافیت طلبی و ریسک دو مسیر متفاوت را می جویند. عافیت طلبی لذت بخش ترین تصمیمی است که یک فرد می تواند بگیرد و الزاما هم بد نیست. به کم قانع بودن، برداشتن گام های کوچک، سوختن و ساختن، ملاحظه کردن، دم نزدن، کم تحرکی و… در نهایت پرهیز از ریسک و زندگی در کنار آب باریکه ای آرام.

تنها چیزی که در همه این لحظات همراه اکثر عافیت طلبان است و مثل دندان درد خفیف همیشه آزارشان می دهد، سایه سنگین حسرت است که نفس شان را تنگ و خوشی هایشان را زایل می کند.

«اگه اون زمان من این کارو کرده بودم الان پولدار بودم موفق بودم خوشحال و…»« ای کاش می تونستم دیگه این کار ادامه ندم»« ای کاش می تونستم برای خودم کار کنم»« ای کاش اون موقع بهش می گفتم»« ای کاش می شد با این آدم کار نکنم، زندگی نکنم ای کاش» زندگی مصون از خطرات و هیجانات ریسک اما پر از حسرت و اگر، اگر و اگرو اگر…

سویه دیگر عافیت طلبی ریسک است. وقتی سخن از ریسک می شود به این معنا نیست که در عبور از ارتفاع دو سخره سخت بدون تجهیزات و لوازم ایمنی دل به دریا زده و سر از ته دره درآورده و لت و پار و بی جان شویم. ریسک یعنی با آگاهی وشناخت، مخاطره کردن، هیجان و سختی مسیر دشوار را پیمودن.

سرمقاله ۲۰۹: لطفا دست نگهدارید!

ترک آب باریکه و کشیدن هر دندان پوسیده در زندگی و کسب و کار « با اینکه این کار را قبول کردم اما چون دلم نمی خواهد می روم می گویم من نیستم» « دیگر با این آدم کار نمی کنم» « سرمایه گذاری می کنم حتی اگر زیان کنم» « سخت است اما این کار را شروع می کنم» در عافیت طلبی لذت یک جا نشینی و خوش نشینی پر رنگ است و در ریسک مخاطره و هیجان و پر رنگ بودن شکست و البته موفقیت های بزرگ و کوچک دلچسب.

زندگی در مسیر ریسک پذیری اگرچه گاهی درد هم دارد. سخت تر است اما دیگر از درد جانگاه دندان درد دائمی و زجر آور و اگر و اگر خبری نیست.

حرف آخر: ساکنان و پویندگان مسیر ریسک طلبی و عافیت طلبی محترم و تصمیم شان قابل احترام است و هرکس حق انتخاب دارد.

شما را دعوت می کنم درسال ۱۴٠٠ وارد مسیر ریسک طلبی هوشمند و آگاهانه شوید و از این دندان درد کشنده که همیشه آزارتان می دهد خلاصی جویید و از دنیای اگر اگرها رها شوید.

به جای حسرت خوردن و زانوی غم بغل کردن اگرها را زیر خاک فراموشی بگذارید و شروع کنید به ساختن. در پایان ریسک هوشمندانه زندگی پر از آرامش و هیجان انگیری انتظارمان را می کشد.

به قول حامد آهنگی در مجموعه مافیا ما در تیم شنبه با یک اتوبوس هیبریدی ایلان ماسکی به سمت سیدخندانمان؛ یعنی زندگی هیجان انگیزی ریسک پذیر می رویم اعتماد کنید سوار شوید تا باهم برویم. نوروز ۱۴٠٠ برشما مبارک باد.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.