چارهای برای روانتان باقی نمیماند! برای اینکه اضطراب از پا درش نیاورد، گاهی چارهای جز پناهبردن به مکانیسمهای دفاعی برایش باقی نمیماند. شاید شما در بخش آگاه ذهنتان، هیچ یک از این تلاشهای پنهان را نبینید، اما در جدال همیشگی با اضطراب، گاهی پنهانشدن در لاک مکانیسمهای دفاعی برای روان شما ضروری است.
شما هم مثل همه آدمها در موقعیتهای اضطرابآور، دانسته یا نادانسته به دفاع روی میآورید. درکوتاهمدت، پناهبردن به مکانیسمهای دفاعی حال شما را بهتر میکند؛ چراکه با وجود آنها دیگرمجبور نیستید نگاه و باورخود را تغییردهید یا راه دیگری را در پیش بگیرید؛ اما با گذشت زمان و افزایش دفعاتی که پشت این مکانیسمها پنهان میشوید، روان شما با چالشهای جدیتری درگیر میشود؛ چالشهایی که در عالم واقع بر روابط شما با دیگران هم تاثیر میگذارند و اغلب خودتان هم از وجود این گرههای روانی بیخبر هستید.
- چه اتفاقی در روانتان رخ میدهد؟
همه افراد دوست دارند تصور مثبتی نسبت به خود داشته باشند. آنها به نظر دیگران اهمیت میدهند، اما در درجه اول، برایشان مهم است که در مورد خود چه فکری میکنند. به همین دلیل و برای ایجاد تصوری مطلوبتر از خود در ذهنشان، به توجیه افکار، تصمیمها و رفتارهایشان رومیآورند و با سه دسته اصلی از مکانیسمهای دفاعی روی اشتباهات و تصمیماتی که با باورهایشان مغایر است، سرپوش میگذارند. حاصل این کار، در کوتاهمدت رضایت بیشتر و در درازمدت آسیبروانی و آسیبدیدن روابط بین فردی است.
- از مکانیسمهای دفاعی چه میدانید؟
شما به شیوههای مختلفی دست به دفاع میزنید.
فرافکنی: بهخاطر شکست پروژه، همکارتان را متهم میکنید و تاخیرهای هر روزه او را دلیل این شکست میدانید؟ وقتی نانی که خریدهاید میشکند و از دستتان میافتد، نانوا را مقصر میدانید و وقت تصادفکردن، درحالیکه پلیس شما را مسئول جبران خسارت میداند، بیتوجهی رانندهای که حواسش به آمدنتان از جهت مخالف نبوده را دلیل حادثه میدانید؟ شما در همه این حالات از مکانیسم دفاعی «فرافکنی» استفاده میکنید. فرافکنی، یعنی نسبت دادن اشتباهات خود به دیگران. در این شرایط، شما سهم خود را در یک رخداد نادیده میگیرید و ادعا میکنید اگر اشتباهات دیگران نبود، شما هم عملکرد موثرتری میداشتید.
انکار: مادری که تاخیر را در رشد کلامی و حرکتی فرزندش میبیند، با نسبت دادن آن به ژنتیک یا مثالزدن وضعیت کودکان دیگر، مشکلات ذهنی فرزند خود را انکار میکند. او در این شرایط، به طور کاملا ناخودآگاه به یکی از شایعترین مکانیسمهای دفاعی برای مقابله با اضطراب، متوسل میشود. در این دفاع، فرد بخشی از واقعیت که برایتان آزاردهنده یا دردناک است را کاملا نادیده میگیرد و وجودش را انکار میکند.
جبران: کودکی که همیشه بهخاطر ضعفش در تکلم تحقیر شده، در بزرگسالی راه سیاست را در پیش میگیرد و به یک سخنران مشهور بدل میشود. کودک لاغر و ضعیفی که همیشه جثهای کوچکتر از همسالانش داشته، در بزرگسالی به پرورش اندام رو میآورد. این افراد برای جبران یک ضعف، بهطور ناخودآگاه از این روش دفاعی استفاده میکنند.
خیالبافی: افراد برای رهاشدن از اضطراب ناکامیهایشان و گریز موقت از آنچه که آزارشان میدهد، به خیالبافی رو میآورند، تا با خیالات خوشایند بار ناکامیها و حسرتها را از روانشان کم کنند. مردی که بارها به خواستگاری رفته و جواب نه شنیده، در خیالش ازدواج با زنی شایسته را تصور میکند و زنی که هرگز نتوانسته جایگاه شغلی خوبی را به دست بیاورد، در خیال خود را سرشناس، موفق و ثروتمند میبیند.
واکنش وارونه: افراد برای کاهش عذاب وجدان خود و ایجاد قضاوتی بهتر نسبت به خود، به این روش دفاعی رومیآورند. در واکنش وارونه، فرد بهطور ناخودآگاه دقیقا برخلاف آنچه عقیده و باور دارد، رفتار میکند. او درست به چیزی که عمیقا به آن باور دارد، حمله میکند و در کمپینهایی که علیه آن شکل میگیرد، شرکت میکند و هیچکس، حتی خود فرد هم از این عقیده حقیقی باخبر نمیشود.
- کمک بگیرید
با خواندن این چند سطر، فهمیدید آنچه که در واقعیت رخ میدهد، دقیقا همان چیزی نیست که در ذهن شما اتفاق میافتد. مکانیسمهای دفاعی شما را در یک دنیای ذهنی اسیر میکنند و هرچه بیشتر از آنها استفاده کنید، بیشتر در این گرداب غرق میشوید. شاید خود شما هم تا امروز نفهمیده باشید که دلیل بسیاری از شکستها، ناکامیها، مشکلات ارتباطی و تنهاییهایتان، سرد، ناجوانمرد، بیمسئولیت یا ضعیفبودن دیگران نیست؛ بلکه در اغلب موارد، خود شما دلیل اصلی یک اتفاق هستید و واقعیت را بیآنکه بدانید، با استفاده از دفاعها وارونه جلوه میدهید. با این وجود، نباید انتظار داشته باشید که تنها با شناخت دفاعها از پس بهبود شرایط بربیایید. بله! شما از امروز میتوانید با دقت بیشتری موضوعات را تحلیل کنید و سهم خودتان از اتفاقها را بررسی کنید؛ اما کاهش سهم مکانیسمهای دفاعی در مواجهه شما با واقعیات، تنها با تلاش خود شما میسر نیست. شاید اگر چند جلسهای با یک رواندرمانگر در این موارد صحبت کنید، دفاعهایی که به آنها متوصل میشوید را بهتر بشناسید و بتوانید برای مهارکردنشان قدمهای موثرتری بردارید.