جوک‌ها را هشتگ نکنید!

0

هر اندازه که شما شرکت خوبی باشید و دستاوردهای مهمی در حوزه فعالیت‌تان به دست آورید، تا زمانی که این دستاوردها دیده نشوند، مخاطب و مشتری به دست نمی‌آورید و به‌صورت خودمانی نمی‌توانید سری در میان سرها پیدا کنید. نمی‌توانید از دایره محدود آدم‌های آن حوزه خارج شوید و تنها کسانی که شما را می‌بینند، رقبایتان هستند. برای دیده‌شدن، باید یک قدم به سوی جلو بردارید و به حوزه عمومی قدم بگذارید. ساده‌ترین راه برای رسیدن به چنین موقعیتی استفاده از هشتگ‌هاست؛ هشتگ‌هایی که شما و مشتری‌های بالقوه را به هم وصل می‌کند؛ هشتگ‌هایی که تمام دارایی شما را به نمایش می‌گذارند. هرچند این هشتگ‌ها در توییتر و فیس‌بوک متفاوت از اینستاگرام عمل می‌کنند اما می‌توانید با تکیه بر قاعده و قانون اینستاگرامی، برای خودتان برنامه‌ریزی مفصل و جذابی انجام دهید. در این متن با شما از بایدها و نبایدهای هشتگی صحبت می‌کنیم و مواردی که برای دیده‌شدن به کمک شما می‌آیند. دقت کنید که بهترین متون و هیجان‌انگیزترین محتوای تولیدشده بدون هشتگ‌های کاربردی رد و نشانی به دست نمی‌آورند و درهیاهو گم می‌شوند.

  •   بایدهای هشتگی

در همان ابتدای راه لازم است تا درباره نزدیک‌ترین هشتگ‌ها به کار خود تحقیق کنید. عجله‌ای به خرج ندهید و بدانید که کدام هشتگ به فضای کاری شما نزدیک‌تر است. بدانید که شرکت‌های هم‌حوزه شما بیشتر از کدام کلیدواژه‌ها استفاده می‌کنند. اما در دنیای هشتگ‌ها، باید به عنوان یک کاربر فعال حاضر شوید. خودتان روی هشتگ انتخاب‌شده کلیک کنید و به دنیای آدم‌هایی قدم بگذارید که از این هشتگ‌ها استفاده می‌کنند. خواه یک آدم است، خواه یک شرکت. این هشتگ‌های مشترک، شما را به دنیایی مشابه وصل می‌کند، پس در لایک و کامنت خست به خرج ندهید. 

در مرحله بعد باید دست به کار تولید هشتگ‌های تازه شوید؛ هشتگ‌هایی که مخصوص شماست و شناسنامه شما را می‌سازد. در اینجا باید حواستان را به استفاده از این هشتگ‌ها جمع کنید. باید به صفحه هشتگ‌ها مراجعه کنید و استفاده از آنها را رصد کنید. باید مراقب باشید که هشتگ‌ها از حالت واقعی بیرون نیایند و معنایی غیرقابل جبران پیدا نکنند. راهکار اصلی این است که هشتگ‌هایی ساده، قابل‌فهم، کوتاه و البته اختصاصی بسازید. همان‌طور که برخی از وب‌سایت‌ها به شما اجازه می‌دهند، می‌توانید نمایی کلی از هشتگ‌ها و استفاده از آنها به دست آورید. اما اگر از هشتگ‌های عمومی استفاده می‌کنید، بهتر است به تعداد عکس‌های منتشرشده در این زمینه دقت کنید. گاهی هشتگ‌های عمومی و تعداد بالای آنها موقعیت رقابت را برای شما سخت می‌کنند و تصویر موردنظر شما کمتر دیده می‌شود. به همین خاطر گاهی اوقات می‌توانید قانون کوتاهی و سادگی را فراموش کنید و به اختصاصی بودن پناه ببرید؛ اتفاقی که باعث می‌شود تا بیشتر به چشم بیایید و مخاطبانی واقعی‌تر به دست آورید.

  •   نبایدهای هشتگی

بدترین هشتگ‌های موجود، هشتگ‌هایی هستند که معنایی دوگانه را به ذهن می‌آورند. مخاطبان سردرگمی را به صفحه شما سرازیر می‌کنند که سودی از حضورشان نمی‌برید. همان‌طور که هشتگ‌های بیش از اندازه عمومی نیز در راستای اهداف تجاری شما نیستند. اگر متنی درباره یک بسته‌بندی ویژه آماده کرده‌اید و شغل شما بسته‌بندی اجناس است، با استفاده از هشتگ فست‌فود متن شما به دست فست‌فودهای معتبر نمی‌رسد، بلکه در میان تصاویر همبرگر و پیتزا از یاد می‌رود. 

همان اندازه که هشتگ‌های عمومی به کار نمی‌آیند، هشتگ‌هایی که معنایی منفی به ذهن می‌رسانند نیز کاربردی ندارند. چه بسا که باعث شوند مخاطب شما را از روشی منفی بشناسد و شناخت منفی به این سادگی‌ها از یاد نمی‌رود. شرکت با سر به زمین می‌خورد و تا آخرین روز از عمرتان مجبور هستید یاد و خاطره نخستین هشتگ را پاک کنید. همان‌طور که استفاده از هشتگ‌های عمومی اما اختصاصی دیگران چنین وضعیتی برای شما می‌سازد. دقت کنید که برخی ‌هشتگ‌ها اختصاص به شرکت‌های دیگر دارند و استفاده از شناسنامه آنها باعث می‌شود تا تاثیر مخربی روی افراد بگذارید. مخصوصا اگر این هشتگ‌های اختصاصی مربوط به کمپانی‌های بزرگ‌تر از شما باشد، شما به‌سادگی از میان می‌روید.

مرحله بعد زمانی اتفاق می‌افتد که پای تعداد به میان می‌آید. اینستاگرام به شما امکان استفاده از ۳۰ هشتگ را می‌دهد. می‌توانید با ۳۰ کلیدواژه خود را به دنیای دیگران متصل کنید اما ۳۰‌هشتگ بیشتر از آنکه نشان‌دهنده عمومیت باشد، نشان‌دهنده ضعف و ناامیدی است. پس بهتر است نزدیک به ۱۰ هشتگ را انتخاب کنید و اعتمادبه‌نفس خود را به مخاطب نشان دهید. در این هشتگ‌ها از کلمه‌های مخفف استفاده نکنید چون کاربرانی که تصمیم می‌گیرند این کدگذاری را معنا کنند، زیاد نیستند. البته از سوی دیگر، برخی کارشناسان معتقدند که از هر ۱۰ هشتگ، یک هشتگ می‌تواند واژه‌ای مخفف باشد به این امید که کاربرانی خوره پیدا شوند و دست به رمزگشایی بزنند. 

اما قانون طلایی را هیچ‌گاه از یاد نبرید، حتی اگر تمام موارد بالا را نادیده گرفتید، باید به این قانون وفادار بمانید. هشتگ‌های جوک، هر اندازه که برای صفحه شخصی شما جذاب است، برای صفحه شرکت فاجعه‌بار هستند. مخاطبی بی‌ارتباط به دنیای‌ شما را به صفحه‌تان روانه می‌کند و باعث می‌شود تا از خودتان و شرکت ناامید شوید. لابد می‌پرسید قانون طلایی چیست؟ هر اندازه که در دنیای هشتگ‌ها سخت‌تر تلاش کنید، سقوط سهمگین‌تری در انتظار شماست. 

 

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.