بازاریابی به سبک یک اَبَربرند

راهکارهای بازاریابی مایکروسافت را بشناسیم

0

ثبات و پافشاری بر استراتژی‌ها و راهکارهای خاص بازاریابی در چندین دوره متوالی، یکی از نقاط ضعف برنامه‌های بازاریابی و برندسازی است و به همین منظور تیم‌های تبلیغاتی برند مایکروسافت، با نگاه به آینده و در پیش گرفتن روندی جسورانه، تغییر را به عنوان یک اصل مهم در برنامه‌های خود گنجانده‌اند.

شرکت چندملیتی مایکروسافت، به عنوان بزرگ‌ترین ارائه‌کننده نرم‌افزارهای رایانه‌ای، از زمان تأسیس خود در سال ۱۹۷۵ تاکنون، با شعار «یک رایانه روی هر میز و در هر خانه، نرم‌افزارهای مایکروسافت را اجرا می‌کند»، جایگاه خود را در بازار این صنعت تثبیت کرده و با درک تغییرات و اتخاذ رویکردهای بازاریابی متناسب، روند برندسازی خود را تقویت می‌کند.

درک تغییرات و انعطاف‌پذیری، محوریت مشتری، نیاز به روش‌های مدرن بازاریابی و… بخشی از فرایندهای بازاریابی این برند به شمار می‌روند که در ادامه بررسی خواهند شد.

  درک نیاز به تغییر

ثبات و پافشاری بر استراتژی‌ها و راهکارهای خاص بازاریابی در چندین دوره متوالی، یکی از نقاط ضعف برنامه‌های بازاریابی و برندسازی است و به همین منظور تیم‌های تبلیغاتی برند مایکروسافت، با نگاه به آینده و در پیش گرفتن روندی جسورانه، تغییر را به عنوان یک اصل مهم در برنامه‌های خود گنجانده‌اند.

از آنجایی که درک نیاز به تغییر، مستلزم بررسی جوانب مختلف و شناخت بخش‌های پیدا و پنهان بازار این صنعت است، تیم‌های تحقیقاتی این برند مطالعات گسترده‌ای را در زمینه‌های مذکور انجام داده و آماده اتخاذ روش‌های متفاوت و تغییرات عمده هستند.

در همین راستا، باید از انعطاف‌پذیری برند نیز به عنوان یک فاکتور مهم در درک شرایط و اقدام به انجام تغییرات اساسی نام برد، انعطاف داشتن یکی از اصول مهم برای انجام تغییرات اساسی در روند بازاریابی است و برندی که به این اصل مجهز نباشد، چندان در برابر تحولات واکنش نشان نداده و بر همین اساس نیز روندی ایستا را طی خواهد کرد.

انعطاف‌پذیری در کنار درک شرایط متغیر، دو فاکتور مهم در طراحی برنامه‌های بازاریابی برند مایکروسافت به شمار می‌روند.

تغییرات ریشه‌ای در فرایند ارائه محتوا، نحوه برقراری ارتباط با مشتریان، طراحی برنامه‌های آنلاین بازاریابی، تقویت شبکه‌های اجتماعی این برند و … برخی از مهم‌ترین رویکردهای این نام تجاری در رشد سیستم‌های مدرن بازاریابی به شمار می‌روند

  یک برند مشتری‌محور

از جمله استراتژی‌هایی که برند مایکروسافت در سال‌های اخیر، در راستای رشد و ارتقای نام تجاری خود اتخاذ کرده، رویکرد مشتری‌محور است، به این معنا که با درک اهمیت مخاطبان یک برند در آینده تجاری آن، مشتریان را به عنوان مهم‌ترین هدایت‌کنندگان خود شناخته و سعی در ارائه محصولاتی دارد که متناسب با خواسته‌ها و نیازهای مشتریان باشند.

بر این اساس نیز مطالعات گسترده‌ای را روی مخاطبان جهانی خود در سراسر جهان آغاز کرده و رضایت مشتری را به عنوان یک هدف اساسی در نظر گرفته است.

بدیهی است که مخاطبان برند مایکروسافت، از نقاط مختلف جهان بوده و شناخت نیازهای آنها کار چندان آسانی نخواهد بود، به همین دلیل نیز یک برنامه‌ریزی دقیق و حساب‌شده برای تیم‌های تحقیقاتی این شرکت انجام شده است تا بتوانند مطالعات خود را روی نیازهای مشتریان در اکثر نقاط جهان، به طور دقیق‌تر و اجرایی‌تر انجام دهند.

  تبدیل تهدید به فرصت

برخی از چالش‌های عمده‌ای که برند مایکروسافت در سال‌های اخیر با آن روبه‌رو بوده، تنوع در ابزارهای فناوری، حضور رقبای برجسته و تغییر نیازهای مشتریان بوده است، اما این برند به طور هوشمندانه‌ای این چالش‌ها را برای خود به یک فرصت تبدیل کرده است.

شاید در چند سال اخیر محبوبیت تلفن‌های همراه و نرم‌افزارهای متنوع دیجیتال، تا حدی از محبوبیت محصولات این برند کاسته باشد، اما به دنبال اصل مهم «درک تغییرات» که برند مایکروسافت به آن مجهز شده است، اصل دیگری نیز برای این برند شکل گرفت و آن حضور مشتریان جدید و به دنبال آن ارائه خدمات جدید بوده است. به این معنا که صاحبان این برند، یک بازنگری عمیق نسبت به شرایط خود و خدماتی که ارائه می‌دادند، انجام داده در نهایت به این سؤال رسیدند که «مایکروسافت بر چه چیزی استوار است؟»

پاسخ به این سؤال یکی از مهم‌ترین رویکردهای این برند را برای رشد و ارتقا رقم زد، «توانمندسازی»، پاسخی بود که برند مایکروسافت برای شناخت خود به آن نیاز داشت و بنابراین برنامه‌های بازاریابی خود را در چند سال اخیر بر این اصل بنا نهاده است، به این معنا که مخاطبان این برند، با استفاده از محصولات مایکروسافت، در کاربرد فناوری‌های جدید، توانمندتر خواهند شد.

  شناخت نقاط ضعف

می‌توان گفت برندی در زمینه‌های بازاریابی در دنیای امروز موفق‌تر عمل خواهد کرد که به شناخت دقیق‌تری از خود رسیده باشد. خصوصا شناخت نقاط ضعف، یکی از مراحل مهم در تدوین و طراحی برنامه‌های بازاریابی است.

برند مایکروسافت نیز آگاهی از نقاط ضعف خود را به عنوان یک اصل اساسی در روند بازاریابی رعایت کرده و پس از شناخت ضعف‌ها، سعی در رسیدگی به آنها و حل مشکلات ناشی از این نقاط ضعف دارد. این برند در خلال شکل‌گیری روند مذکور، به نکات مهمی مانند پایین‌بودن میزان تقاضا و تلاش برای بالا بردن آن، ایجاد اعتماد و شناخت بیشتر از سوی مخاطبان، تقویت توان فروش و … دست یافته و توانسته است تا حدی بر نقاط ضعف اساسی خود غلبه کند.

برخی از چالش‌های عمده‌ای که برند مایکروسافت در سال‌های اخیر با آن روبه‌رو بوده، تنوع در ابزارهای فناوری، حضور رقبای برجسته و تغییر نیازهای مشتریان بوده است، اما این برند به طور هوشمندانه‌ای این چالش‌ها را برای خود به یک فرصت تبدیل کرده است

  خیزش به سوی بازاریابی مدرن

برند مایکروسافت که از همان آغاز تأسیس خود، توجه به رویکردهای بازاریابی را به عنوان یک اصل اساسی در فرایند برندسازی خود رعایت می‌کرد. در سال‌های اخیر نیز با درک اهمیت بازاریابی مدرن در حفظ و ارتقای یک نام تجاری، سمت و سوی فرایندهای تبلیغاتی خود را به سوی رویکردهای مدرن سوق داده و با استخدام متخصصان باتجربه در این حوزه، سعی در تقویت بازاریابی مدرن خود داشته است.

تغییرات ریشه‌ای در فرایند ارائه محتوا، نحوه برقراری ارتباط با مشتریان، طراحی برنامه‌های آنلاین بازاریابی، تقویت شبکه‌های اجتماعی این برند و … برخی از مهم‌ترین رویکردهای این نام تجاری در رشد سیستم‌های مدرن بازاریابی به شمار می‌روند.

  استفاده از تجربه مشتری

مایکروسافت در راستای رویکرد مشتری‌محوری که در پیش گرفته است، فعالیت‌های بازاریابی دیجتیال خود را نیز بر اساس محوریت مشتریان طراحی کرده و برنامه‌های جذاب و قابل توجهی را بر این اساس، شکل داده است.

در همین راستا، استفاده از تجارب مشتری و ارائه یک محتوای شخصی از سوی مشتریان، از نکات جالب توجه این رویکرد است. به این معنا که مشتریان این برند می‌توانند در صفحات مجازی مایکروسافت، به ذکر تجربه‌های خود از محصولات این نام تجاری پرداخته و به دنبال آن، اقدام به تولید یک محتوای شخصی کنند.

این روند علاوه بر اینکه رویکرد بازاریابی برند مایکروسافت را تقویت می‌کند، باعث بهبود کیفیت محصولات این برند نیز خواهد شد، زیرا از فحوای تجارب مشتریان می‌توان به نقاط ضعف محصولات و نیازهای جدید مصرف‌کنندگان نیز پی برد و بر اساس آنها، روند تولید محصول را بهبود بخشید.

همچنین لازم به ذکر است که برند مایکروسافت در ادامه روند مشتری‌محور، مراقبت از مشتریان و برقراری روابط طولانی با آنها را نیز در دستور کار خود قراد داده است، به این صورت که یک رابطه آنلاین مداوم با مشتریان داشته و سعی می‌کند این رابطه دوسویه بوده و بر اساس آن، از بازخورد مشتریان آگاه شود.  برای آشنایی بیشتر با اصول مارکتینگ

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.