استارتاپ ناب سیستمی است برای ساخت یک کسبوکار یا محصول در موثرترین راه ممکن برای کاهش ریسک شکست.
در این رویکرد برای راهاندازی کسبوکار و محصول همه ایدههای محصول و کسبوکار فرضیاتی تلقی میشوند که باید با آزمایش سریع در بازار اعتبارسنجی شوند. این رویکرد بر آزمایش کردن علمی بیرون دادن تکرارشدنی محصول و بازخورد مشتریان استوار است تا به یادگیری معتبر برسد.
همانند رویههای مدیریت ناب فلسفه استارتاپ ناب به دنبال حذف کارهای بیفایده و افزایش کارهای ارزشآفرین طی فرآیند ساخت محصول است بهگونهای که استارتاپها بتوانند بدون نیاز به سرمایهگذاری کلان بیرونی طرحهای کسبوکار مفصل و محصولی بینقص شانس موفقیت بیشتری داشته باشند.
کمال در ساخت محصول طرحهای کسبوکار درازمدت در یک بازار غیرقطعی یا ناشناخته یا مفروضات اعتبارسنجینشده همگی چیزهای هستند که بهکاربرندگان استارتاپ ناب از آنها پرهیز میکنند.
ریشهها
اریک ریس (Eric Ries) در سپتامبر ۲۰۰۸ برای نخستینبار در بلاگ خود از عبارت Lean Startup استفاده کرد. با وجود آنکه در آغاز این عبارت مختص شرکتهایی با فناوری بالا بود از آنزمان تاکنون کاربرد آن به هر فرد تیم یا شرکتی که به دنبال معرفی محصول یا خدمتی نو در بازار است گسترش یافته است. اکنون محبوبیت استارتاپ ناب از زادگاهش سیلیکونولی بسیار فراتر رفته و در سراسر جهان گسترش یافته است.
اریک ریس با معرفی رویکرد استارتاپ ناب رویه سنتی راهاندازی کسبوکار را زیر سوال میبرد و بیان میکند که رویه سنتی موجب اتلاف وقت آدمها در فرآیند کارآفرینی میشود. رویه سنتی منجر میشود نرخ شکست کسبوکارهای نوپا بالاتر رود و باید برای آن فکری کرد. فرآیند سنتی براساس دستورالعملی چند دهساله اینگونه است: طرح کسبوکار را بنویسید آن را به سرمایهگذاران ارائه دهید تیم را شکل دهید محصول را معرفی کنید و در آخر با تمام توان شروع به فروش کنید. احتمالا جایی در این دنباله از رخدادها شکست مهلکی را تجربه خواهید کرد.
فلسفه استارتاپ ناب مبنی بر تولید ناب است روش تولید جدیدی که در دهه ۶۰ میلادی توسط تویوتا به کار گرفته شد و به «سیستم تولید تویوتا» (TPS) هم معروف است. پس از موفقیتهای تویوتا در دهههای بعد نخست توسط خودروسازان غربی و سپس در صنایع دیگر کاربرد یافت.
هدف تولید ناب کاهش دادن اتلاف است. تعریف اتلاف هم همان حذف فعالیتهایی است که برای مشتری ارزشی ایجاد نمیکند. استارتاپ ناب از ترکیب تولید ناب گسترش مشتریان (Customer Development) و توسعه نرمافزاری چابک بههمراه آموزههایی از استارتاپهای موفق به وجود آمد.