با پیشرفت علم پزشکی، موضوع طول عمر بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. مردم دیگر با چیزی بیشتر از زندگی بلندمدت راضی نیستند؛ آنها میخواهند طولانی و سالم زندگی کنند. از توسعه درمانهای ضد پیری تا رشد طرحهای سلامت شخصی، صنعت لانجویتی در رأس اکوسیستمهای نوآوری و سرمایهگذاری قرار دارد. بشر در طلیعه یک آینده هیجانانگیز، ناشناخته و متفاوت است و کشورهایی که که با رویکرد نوین به لانجویتی میپردازند، خواهند توانست چند دهه به عمر با کیفیت جامعه و شاخصهای توسعه خود اضافه کنند.
آشنایی با لانجویتی
هدف صنعت لانجیویتی فقط افزایش طول عمر (Life span) نیست، بلکه افزایش سالهای سالم زندگی (Health span) نیز در لانجیویتی اهمیت بسزایی دارد. در 100 سال گذشته، بهبود در سبک زندگی و همچنین مداخلات پزشکی، بر هر دو بعد Life span و Health span تأثیر گذاشته است. با این اوصاف، طول عمر در سه دهه گذشته فقط بهطور جزئی افزایش یافته؛ برای مثال متوسط طول عمر آمریکاییها از 75 سال در سال 1991 به 79 سال در سال 2020 رسیده است.
این داستان در ایران نیز مشابه است بهطوری که متوسط طول عمر ایرانیها در سال 1991 از 66 سال به 74 سال در سال 2020 رسیده است. با توجه به اینکه پیشرفتها در روشهای درمانی و تشخیصی باعث ایجاد بهبود در بازه سلامت و طول عمر مردم شده است ولی هنوز به دلایل متعددی از جمله شیوع فزاینده بیماریهای مزمن، رژیمهای غذایی ناسالم و پیری جمعیت، افزایش طول عمر انسانها و سالهایی که بدون ناتوانی یا بیماری زندگی میکنند افزایش چندانی نیافته است.
سهمی از زندگی ما که با سلامتی ضعیف (داشتن یک مشکل سلامتی اساسی که بهعنوان افت وضعیت از «وضعیت سلامتی خوب» به «وضعیت سلامتی ضعیف» نیز تعریف میشود) سپری میشود، با گذشت زمان کم نشده است. بهطور متوسط، مردم حدود 50 درصد از زندگی خود را در سلامتی کمتر از حد خوب میگذرانند که 12 درصد از آن را هم در وضعیت سلامتی ضعیف سپری میشود. دادههای موجود نشان میدهد که این نسبت در 50 سال گذشته تغییر چندانی نکرده است. نتیجه این است که ما زمان بیشتری را در شرایط سلامت متوسط و ضعیف نسبت به هر مقطع دیگری در تاریخ میگذرانیم. تأثیر این وضعیت بر شاخصهای اقتصادی و توسعه یافتگی هر کشوری نجومی است. از تریلیونها دلار هزینه و بار اقتصادی صحبت میکنیم.
با پیشرفت تکنولوژی و علم پزشکی رابطه بین زوال فیزیولوژیکی و ایجاد بیماریهای مرتبط با سن از جمله آلزایمر، پارکینسون و… هر روز روشنتر میشود و یافتن ارتباط بین رژیم غذایی، میکروبیوم و مکانیسم بیماریها به ما این امکان را میدهد که سلامت و طول عمر را به طور قابل ملاحظهای افزایش دهیم. اخیراً، این رویکرد متمرکز بر طول عمر، در مراقبتهای سلامت توجه زیادی را به خود جلب کردهاست.
زمان آن فرا رسیده است که سازمانهای دخیل در سلامت و سیاستگذاریهای آن، همانند وزارت بهداشت و بیمهها و … از خود بپرسند که چه نقشی در ایجاد تغییرات اساسی در سلامت جمعیت و طول عمر خواهند داشت.
بازیگران اکوسیستم لانجویتی
اکوسیستم لانجویتی شامل تمام استارتاپها، شرکتها، دولتها و افرادی است که در زمینه افزایش عمر و بهبود کیفیت زندگی فعالیت میکنند. این شامل استارتاپهای حوزه سلامت، شرکتهای دارویی و تشخیصی، مراکز پژوهشی، مراکز ارائهدهنده خدمات درمانی، بیمههای عمر و سلامت و سایر مؤسسات مرتبط است. همچنین، افرادی که در زمینه تغذیه، ورزش و سایر علوم مرتبط فعالیت میکنند نیز به این اکوسیستم تعلق دارند. این اکوسیستم در حال رشد و گسترش است و هزینه آن نیز بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. زمینههای همکاری این حوزه با ذیالنفعانی از حوزههای دیگر همچون بیمه، هوش مصنوعی، تکنولوژی، فناوری اطلاعات و… بیش از پیش احساس میشود.
یک اقیانوس آبی 29 میلیارد دلاری
لانجیویتی در حال حاضر مورد توجه بزرگترین مؤسسات مالی در سراسر جهان است. سرمایهگذاران با سرمایهگذاری در شرکتها و استارتاپها به دنبال فرصتهایی برای کمک به توسعه صنعت لانجیویتی هستند. سالمندی نهتنها به یک موضوع پرطرفدار، بلکه به حادترین مشکل زمان ما تبدیل شده است و یکی از امیدوارکنندهترین فرصتها را نیز برای سرمایهگذاری ارائه میدهد.
ما پنج دسته از شرکتهایی را تعریف میکنیم که به توسعه صنعت موسسات مالی طول عمر کمک میکنند.
این 5 دسته عبارتاند از: شرکتهای مدیریت دارایی، بانکها، بیمهها، شرکتهای بیمه اتکایی و صندوقهای بازنشستگی.
طبق گزارش آژانس Aging Analysis انتظار میرود که مارکت لانجیویتی با نرخ متوسط 6 درصد در سالهای بعد رشد کند و تا سال 2025 به 28.532 میلیارد دلار برسد.
لانجویتی بیش از هر چیز یک نگرش به موضوع سلامت و عمر است که بشر را در یک طلیعه بسیار متفاوت از نظر کیفیت و کمیت زندگی قرار میدهد. خلق این آینده نو، با حضور جمعی از ذیالنفعان است و البته مانند هر پدیده نوظهور، سرمایهگذاران خطرپذیر و استارتاپها پیشرانهای این آینده خواهند بود.
نگرش نوین در مقابل رویکرد کلاسیک
در رویکرد کلاسیک پزشکی اصلیترین هدف، درمان بیماریهای مختلف است مشابه رویکرد تعمیر خودروی معیوب در مراکز محدود. با پیشبینی منحنی سنی جهان، افزایش جمعیت میانسال و البته توسعه فناوریهای همگرا، این رویکرد دیگر نه منطقی است و نه پاسخگو. با نگرش نوین رویکرد لانجویتی بهجای درمان بیماریها، تمرکز خود را بر روی پیشگیری از بیماریها و بهبود کیفیت زندگی افراد میگذارد. در این رویکرد، ایده اصلی آن است که اگر در همان ابتدا به پیشگیری از بیماریها و افزایش سلامت و طول عمر افراد پرداخته شود، نیاز به درمان بیماریها در آینده کاهش خواهد یافت. طبق همان مثالی که گفتیم، ماشینی که رعایت نکات فنی و بازرسی دورهای را بهصورت منظم انجام میدهد، میتواند از ظهور مشکلات جدی و هزینهبر همانند آتشسوزی جلوگیری کرد.
از نکات بارز این رویکرد مشارکت مستقیم فرد در روند تصمیمگیری است. فرد با دسترسی به دادههای سلامت خود، مشارکت فعال در مدیریت آن و پیشگیری از بیماری و یا شرایط تهدیدکننده حیات و یا کیفیت آن و به کارگیری روشهای بهبود سلامت خود است. بهنوعی میتوان گفت که سلامت جزو داراییهای فردی محسوب شده و فرد مدیر سلامتی خود است. پیشبینی میشود همین امروز با رویکرد مشارکتی هر فرد و با فناوری در دسترس، تا 40% افزایش عمر سالم با فناوریهای موجود و قابلدسترس اضافه شود.
این روزها به اهمیت هرچه بیشتر رویکرد شخصیسازیشده و دقیق پرداخته میشود. دیگر زمان پیچیدن نسخه یکسان برای همه افراد گذشته است. با توجه به تفاوتهای بین افراد، شخصیسازی در برنامههای غذایی، ورزشی، تغذیه و حتی شناخت ژنهای خاصی که در افزایش سالهای سلامتی نقش دارند، اهمیت زیادی دارد؛ چرا که با داشتن اطلاعات دقیق و شخصیسازی برنامههای سلامتی، احتمال افزایش عمر سلامتی بیشتر میشود. در این رویکرد، برای افزایش طول مدت سلامتی، بهجای رویکرد عمومی، رویکرد شخصی و دقیق به کار گرفته میشود.
این تغییر الگو یا پارادایم به سمت پیشگیری بهجای درمان، دقت بیشتر، شخصیسازی و مشارکت بیمار است که با پیشرفتهای زیستپزشکی، علم داده و هوش مصنوعی به جلو هدایت میشود و در مطالعات به 4PMedicine شناخته میشود.
این تغییرات در حال حاضر توسط جوامع پزشکی و سیستمهای مراقبتهای بهداشتی کشورهای مترقی و پیشرفته پذیرفته شده است. در سالهای آینده، با تبدیل شدن 4P به یک هنجار جدید، تعریف جدیدی در بدنه سلامت ایجاد خواهد شد و در دنیایی که رویکرد 4P در آن رویکرد غالب باشد، مردم نیاز کمتری به مراجعه به پزشکان خواهند داشت.