این اصطلاح، یکی از اصطلاحات بسیار کاربردی در زمینه سنجههای یک استارتاپ است؛ سنجهها یا معیارها، ابزاری است که شما بهوسیله آنها موفقیت و سلامت استارتاپ خود را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهید. نکته مهم این است که در هر مرحله از فرآیند و حیات یک استارتاپ، یعنی مرحله انطباق مشکل و راهحل (Problem – Solution Fit)، مرحله انطباق محصول و بازار (Product – Market Fit) و مرحله رشد (Scale)، شما باید بر روی برخی از این سنجهها تمرکز داشته باشید. اصطلاح مهمترین سنجه (OMTM) نیز بر روی این نکته تأکید دارد که در هر مرحله، تمرکز خود را بر روی فقط یک سنجه قرار دهید؛ مثلا تعداد پرداختها، تعداد کاربران فعال، نرخ بازگشت و…
مهمترین سنجه، معمولا در طول زمان تغییر میکند. این سنجه باید مهمترین ابهام و ریسک شما را بسته به مرحلهای که در آن قرار دارید را برای شما شفاف سازد؛ بهعبارتی این معیار، پاسخی است بر تأیید یا رد شدن فرضیه شما در هر مرحله. این معیار معمولا بر پایه یک هدف درست تدوین شده است. علاوه بر این، رسیدن به این معیار و تأیید شدن آن، برای استارتاپ شما انگیزهدهنده است و جو جالبی را در بین اعضای تیم ایجاد میکند و تمرکز تیم را بالا میبرد. برای نمونه اگر وبسایتی راه انداختهاید که میخواهید در پایان سال اول به بازدید روزانه 1 میلیون کاربر برسید به این معنی است که شما سنجه مهمی را انتخاب کردهاید که در پایان سال اول برآوردی از میزان پیشرفت شما به دست میدهد.
یا فرض کنید شما یک استارتاپ مشابه آپارات یا یوتیوب هستید و اینکه تعداد بازدید روزانه ویدئوهای شما به یک عدد خاص برسد، میتواند یک OMTM مناسب برای تیمتان بهواسطه این هدف باشد. یادتان باشد که همواره در هر مرحله، یک «مهمترین سنجه» برای خود داشته باشید!