ملتشاپ،رستوران پسری که توصیه پدر را جدی نگرفت!

0

بیش از یک دهه تجربه بنیانگذاران ملتشاپ در اعطای حق امتیاز به آنها چیزهایی را آموخته که شاید بیشتر صاحبان کسب‌و‌کارها به آن توجه نکنند و آن اینکه: ایجاد یک نشان معتبر و قابل توجه در حوزه غذا دشوار و ماندن در میدان رقابت برای آنها حیاتی است؛ اما تفاوت بین موفقیت و شکست در این تجارت را باید در آنچه زیر دودکش‌ها می‌گذرد، جست‌وجو کرد.

رستوران ملتشاپ (MeltShop) یک کسب‌و‌کار متعارف به نظر می‌رسد؛ فضایی شبیه محیط‌های گردشگری، میزهای زرد، ساندویچ‌های پنیر سرخ‌شده و .‌.‌. اما این کسب‌و‌کار ویژگی‌هایی دارد که آن را از رقبای خودش متمایز می‌کند.

ملتشاپ هم یکی از گروه رستوران‌های موفق است که در سال‌های اخیر سربرآوردند. مشخصه این رستوران تزئینات جذاب، صندوقداران صمیمی و غذای خوب است که فراتر از استاندارد رستوران‌های دیگر و با قیمتی حدود ۱۰ دلار عرضه می‌شود و مانند همه رستوران‌هایی که مختص عرضه ساندویچ پنیر سرخ شده هستند، این رستوران ذاتا نیویورکی است؛ شهری که زادگاه بسیاری از رستوران‌های عرضه‌کننده یک نوع غذاست.

در کنار همه اینها ملتشاپ چیزی فراتر است. این رستوران حاصل یک تلاش ۱۵ ساله است، مفهومی که از یک مرکز تولید حق امتیاز ریشه گرفت و اینک در تلاش برای توسعه خود در اندازه‌ای بسیار بزرگ‌تر است.

بنیانگذاران این رستوران اندی استرن و جان ریگوس هستند، ریگوس درباره کسب‌و‌کار خود می‌گوید: «روی کاغذ ما هم مثل سایر کسب‌و‌کارها هستیم، باید کسب‌و‌کارمان را اداره کنیم، دستور پخت را کنترل کنیم‌ و بر امور کارکنان نظارت داشته باشیم.

اما انجام این کارها به صورت روزانه و اینکه آن را خوب انجام بدهی، وظیفه‌ای دشوار است. در واقع وقتی که دو مفهوم در خیابان از کنار هم عبور کنند، اینطور به نظر می‌رسد که هرکدام مشغول به کار خود هستند، اما یکی به سمت نابود‌کردن دیگری می‌رود و دیگری هم به سمت ورشکستگی.»

دو بنیانگذار ملتشاپ برای قرار‌گرفتن در مسیر درست، راهی جذاب و دقیق را در پیش گرفتند. آنها سابقه کار به عنوان دارنده حق امتیاز رستوران غذای فست‌فود و البته امورفنی را دارند، به این ترتیب پیچیدگی‌های امور تولید و عرضه غذا و مدیریت داده‌ها را می‌دانند.

بنابراین آنها از سال ۲۰۱۱ در شرکت خود به نام Aurify Brands کار حمایت و تکثیر رستوران‌ها را برعهده گرفته‌اند. آنها به دنبال این بودند که به رستوران‌ها برای ارتقای نشان‌شان کمک کنند.

این کمک‌ها شامل تامین سرمایه تا حمایت اجرایی و راهنمایی عملیاتی می‌شود و آنها را در مسیری قرار می‌دهد که به سطحی از کیفیت برسند که قادر به اعطای حق امتیاز نشان خود در سراسر دنیا باشند.

زیر دودکش‌ها چه می‌گذرد

آنها به جز ملتشاپ موفق به ایجاد چندین نشان تجاری مطرح دیگر در زمینه عرضه غذا شده‌اند. اما امروز ملتشاپ با در اختیار داشتن ۸ محل متعلق به خودش در نیویورک، نخستین نمونه‌ای است که نشان می‌دهد مدل تجاری ایجاد شده توسط این دو کارآفرین موفق بوده.

ملتشاپ روند اعطای حق امتیاز را با دو شعبه در کویت آغاز کرد که قرار است دو شعبه دیگر نیز به آن اضافه شود. همچنین قرارداد ۲۱ واحد جدید تنظیم شده که نخستین شعبه آن در فیلادلفیا در حال گشایش است.

بیش از یک دهه تجربه بنیانگذاران ملتشاپ در اعطای حق امتیاز به آنها چیزهایی را آموخته که شاید بیشتر صاحبان کسب‌و‌کارها به آن توجه نکنند و آن اینکه: ایجاد یک نشان معتبر و قابل توجه در حوزه غذا دشوار و ماندن در میدان رقابت برای آنها حیاتی است؛ اما تفاوت بین موفقیت و شکست در این تجارت را باید در آنچه زیر دودکش‌ها می‌گذرد، جست‌وجو کرد.

آموخته‌های حاصل از ایجاد مراکز متعلق به شرکت در حال بازتولید در سایر نقاط است و به هدایت این برند به سمت موفقیت کمک می‌کند.

جان ریگوس ۵۰ ساله فرزند یک مهاجر یونانی است که پس از مهاجرت به آمریکا یک غذاخوری تاسیس کرده بود و تنها توصیه‌اش به فرزندش این بود که وارد کسب‌و‌کار رستوران‌داری نشود!

البته جان هم به این توصیه عمل کرد و پس از اتمام تحصیلاتش در دانشگاه پنسیلوانیا به دنبال شغلی در وال‌استریت بود. اما در نخستین روزهای شکوفایی اینترنت جذب آن شد و در میانه دهه ۹۰ یک شرکت ارائه گواهی موسیقی دیجیتال تاسیس کرد که بعدها آن را فروخت.

سپس به عنوان یک کارآفرین در شرکت Idadlab مشغول به کار شد، کار آنها این بود که شرکت‌های صاحب طرح ارزشمند تجاری مانند Citysearch و Picasa را مورد حمایت قرار دهند.

آنچه آنها در آن زمان انجام می‌دادند، به سرعت در سیلیکون‌ولی عمومیت یافت تا اینکه کسب‌و‌کارهای جوانان کارآفرین را مورد حمایت قرار دهند. فضا، امکانات، خدمات حسابداری، راهنمایی‌ و هر آنچه که برای رشد احتیاج دارند را در اختیارشان بگذارند.

شریک جان هم در همین محیط مشغول به کار بود. او که شرکت خودش را – که  در زمینه خدمات ایجاد درگاه پرداخت برای تجارت الکترونیک فعالیت می‌کرد- ‌به فروش رسانده بود، با جان همکار شد و آنها تا سال ۲۰۰۱ که حباب رشد سریع شرکت‌های اینترنتی موسوم به حباب دات‌کام ترکید، در زمینه کمک به کسب‌و‌کارهای نوپا فعال بودند.

پس از این بود که آنها درگیر چند کسب‌و‌کار دیگر شده و سرمایه‌گذاری‌های ناموفقی هم انجام دادند تا نهایتا درگیر موضوع اعطای حق امتیاز در حوزه عرضه غذا شدند.

گرچه پدر جان قبلا به او هشدار داده بود که وارد این صنعت نشود اما آنها به سرعت دریافتند که اعطای امتیاز شیوه‌ای است که به کمک آن می‌توانند مقادیر زیادی پول به دست آورند بدون اینکه توجهی را جلب کنند.

آنها در سال ۲۰۰۳ یک حق امتیاز متعلق به Subway را خریدند، اما زمان زیادی لازم نبود تا متوجه شوند که موفقیت در مالکیت حق امتیاز چیزی متفاوت با دست دادن و توافق‌کردن است‌ و باید همه جزئیات عملیاتی که انجام می‌دهید را بدانید علاوه بر اینکه روند انجام کارها در شرکت اصلی را هم بشناسید.

به این ترتیب آنها دو راه داشتند؛ فروش شعبه‌ای که در اختیارشان بود‌ یا آموختن آنچه که برای گردآوری مجموعه بزرگی از فروشگاه‌ها ضروری است.

خلق نشان تجاری

آنها تصمیم گرفتند که کار را ادامه دهند، بنابراین برنامه کاری را به شکلی تنظیم کردند که به صورت نوبتی در فروشگاه کار کنند تا همه جزئیات کار را از نزدیک بیاموزند.

آنها تعداد شعب را در سال ۲۰۰۵ به ۸ شعبه رساندند و همچنین شروع به خرید حق امتیاز شعب شرکت  دانکین دونات و باسکین رابینز هم کردند. در سال‌های پس از آن بود که آنها تبدیل به یکی از نخستین دارندگان حق امتیاز رستوران فایوگایز هم شدند و قرارداد دریافت حق امتیاز ۳۰شعبه را امضا کردند.

اما اینک با تجربه‌ای که از کار با تعدادی از رستوران‌های زنجیره‌ای موفق در اختیار داشتند، به دنبال خلق نشان تجاری خود بودند. در میان تعداد زیادی رستوران عرضه غذا که در آمریکا ایجاد شده، تعداد کمی قادر به توسعه در سطح کشور بوده‌اند، اما آنها بر مبنای یک دستور پخت مشخص و با حمایت زنجیره تامین کارشان را ادامه می‌دهند.

دسته جدیدی از غذاها با عنوان غذاهای سریع معمولی امروز مورد توجه قرار گرفته‌اند که ویژگی مهم آنها تولید در محل است. در این روش تاکید بر تازگی غذا و حتی استفاده از ترکیبات محلی است.

به این ترتیب هر رستوران و کارکنانش و زنجیره تامین ساختار پیچیده‌تری پیدا می‌کنند. این دو کارآفرین تصمیم گرفتند که راهکار تجربه شده در Idealab را برای تحت حمایت گرفتن چند شعبه در برنامه خود قرار دهند تا با کاری سخت و مداوم بر موارد مهم تمرکز کنند. نخستین شعبه ملتشاپ که در سال ۲۰۱۱ افتتاح شد، نتیجه این تلاش است.

شرکتی که جان و شریکش تاسیس کرده‌اند، امیدوار است در یک برنامه ۵ ساله موفق به تاسیس ۱۰۰فروشگاه شود و ازمحل درآمد این شعب قادر به خلق نشان‌های جدید شود.

ملتشاپ غذای پیچیده‌ای تولید نمی‌کند، آنها یک دوجین ساندویچ با پنیر ذوب‌شده عرضه می‌کنند که شامل نمونه‌هایی از پنیر سرخ‌شده تا جوجه با فلفل و سالاد کلم است که در نان باکیفیت قرار گرفته.

اما صاحبان این رستوران به خوبی مراقب کارآیی رستوران خود هستند چرا‌که می‌دانند موفقیت در این کار شرایط را برای جذب راحت‌تر متقاضیان حق امتیاز مساعد می‌سازد.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.