در دانش مالی فرایند تعیین ارزش جاری یک دارایی یا شرکت را «ارزشگذاری» گویند. معمولا روشهای متنوعی برای این کار مورد استفاده قرار میگیرد. بعضی از این روشها بهصورت ذهنی انجام میشوند و برخی دیگر عینی هستند و از طریق روشهای آماری و اقتصادسنجی به نتیجه میرسند. برای مثال برای تحلیل ارزشگذاری یک شرکت توجه کردن به مدیریت شرکت سهام سرمایه داراییهای نامشهود ترکیب ساختار سرمایهای شرکت (بدهی اوراق قرضه و حقوق صاحبان سهام) دورنمای درآمد آتی شرکت و ارزش بازار داراییهای شرکت مورد توجه است. قضاوت در رابطه با مدیریت شرکت بیشتر روش ارزشگذاری ذهنی است در حالی که محاسبه ارزش ذاتی شرکت بر مبنای درآمد آتی آن روش ارزشگذاری عینی است. جالب است بدانید که در مورد استارتاپها بحث ارزشگذاری پیچیدگی بالایی دارد و معمولا برای استارتاپها روشهای ذهنی یا کیفی استفاده میشود دلیل این امر هم این است که معمولا استارتاپها در مراحل اولیه هنوز سابقه مالی چندان دقیقی ندارند این در حالی است که بسیاری از روشهای ارزشگذاری مبتنی بر اطلاعات مالی و سابقه فعالیتهای گذشته هستند. نکته دیگری که ارزشگذاری استارتاپها را پیچیده میکند بحث ریسک بالای آنها و همچنین رشد سریع آنها در صورت موفقیت است.