استارتاپی برای ۹ میلیون دیابتی

مسعود طغیانی بنیانگذار ۲۳ ساله اسمارت مدیکو از رفتن به میشیگان آمریکا منصرف شده و در زیرزمین کوی دانشگاه آرزو‌هایش را زندگی کرد

0

«چغر بد بدن»؛ این صفتی است که اطرافیان مسعود طغیانی به او داده‌اند که بنیانگذار استارتاپ اسمارت مدیکو است. یک سال است که این استارتاپ به صورت اختصاصی روی بیماری دیابت کار می‌کند. این بنیانگذار ۲۳ ساله که قرار بوده به میشیگان آمریکا برود، در آخرین لحظات پشیمان شده و در ایران مانده، در قلمچی تدریس کرده و سرمایه‌ پس‌انداز کرده و بعد در زیرزمین یکی از خوابگاه‌های کوی دانشگاه تهران، همراه با یکی از دوستانش، پروپوزال یک استارتاپ را نوشته که بعدا نامش می‌شود‌ اسمارت مدیکو.

مسعود طغیانی می‌گوید او و تیمش قصد داشته‌اند برای یک کار بزرگ، راه‌حل بزرگی ارائه کنند. برخلاف سن و سالش، حسابی پخته و جاافتاده به نظر می‌رسد. اسمارت مدیکو از اردیبهشت ۹۸ به‌طور رسمی کارش را شروع کرده و الان ۶هزار کاربر دارد.

کار مهم این تیم، طراحی اپلیکیشنی برای بیماران دیابتی است که در ایران بیش از ۹ میلیون نفر به این بیماری مبتلا شده یا در شرف گرفتارشدن به آن هستند. همچنین این بیماری سالانه تا ۱۷ هزار میلیارد تومان برای بیماران و نظام سلامت کشور، هزینه‌سازی می‌کند. در حالی که اگر راهکارهای ساده‌ای به‌کار گرفته شود، می‌توان از ابتلای افراد زیادی به این بیماری جلوگیری کرد و هزینه‌های نظام سلامت کشور را کاهش داد.

این تعداد مبتلا به دیابت و آمار بالای هزینه‌های مربوط به آن، این فرصت را در اختیار استارتاپ‌ها قرار داده تا با ارائه محصولاتی کاربردی، بتوانند هزینه‌های بیماران را کاهش دهند و مانع ابتلای سایر افراد شوند. تیم اسمارت مدیکو با حضور در شتاب‌دهنده تریگ‌آپ توانسته تا ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه نقدی و غیرنقدی دریافت کند.

مسعود از ۸میلیون بیمار دیابتی در کشورهای همسایه هم حرف زده است. روایت بازخوردهایی که از مردم گرفته‌اند، سختی‌های آغاز کسب‌وکار، زندگی در پانسیون، اینکه هم‌تیمی‌اش رهایش کرده و رفته، جمع‌کردن دوباره تیم، تیم‌داری و معنای تیم‌بودن و صرفه‌جویی روزانه برای جمع‌کردن سرمایه اولیه جهت راه‌اندازی استارتاپ، بخش‌های دیگری از صحبت‌های بنیانگذار جوان اسمارت‌ مدیکو است.

تو و تیمت در بازار سلامت و به‌صورت متمرکز روی بیماری دیابت کار می‌کنید؛ بهتر است اول با این بیماری و ارقام مربوط به آن آشنا شویم. چه آماری از مبتلایان به دیابت وجود دارد؟

تعداد افراد مبتلا در دنیا به بیش از ۴۲۵میلیون نفر در سال ۲۰۱۸ رسیده است. تخمین زده شده با توجه به رشدی که این بیماری دارد، تا ۲۰سال آینده، بیش از نیم میلیارد نفر به این بیماری مبتلا خواهند شد. ضمن اینکه باید بگویم که دیابت یک بیماری خاموش است و بسیاری از افراد در حالی که به این بیماری دچار هستند، اما نمی‌دانند.

دیابت با سبک زندگی سالم، قابل پیشگیری و قابل کنترل است، اما مشکل همین‌جاست. اینکه پزشکان و انجمن‌ها به امید اینکه سبک زندگی افراد را اصلاح کنند، پیوسته آموزش‌هایی به مردم می‌دهند، اما باید بررسی کنیم و ببینیم که این آموزش‌ها چقدر در زندگی افراد عملیاتی است. ما سعی کردیم این خلأ را پر کنیم و ابزاری عملیاتی در اختیار افراد قرار دهیم.

همچنین فدراسیون جهانی دیابت اعلام کرده که هر ۶ ثانیه، یک نفر در دنیا جان خود را بر اثر دیابت از دست می‌دهد. ما از مرکز قلب امیرآباد در تهران آماری گرفته‌ایم که نشان می‌دهد، بیش از نیمی از افرادی که در آنجا بستری هستند، سابقه دیابت دارند. تحقیقات ما از یک مرکز دیالیز نشان می‌دهد که بیش از نیمی از این افراد، سابقه دیابت دارند. جالب است که همه این مشکلات، با راهکارهای ساده هم قابل پیشگیری است و هم قابل کنترل.

در ایران چه تعداد بیمار دیابتی داریم؟

حدود ۹ میلیون نفر.

چرا اینقدر در مورد تعداد این بیماران، مغایرت آماری وجود دارد؟ رقم ۵ میلیون نفر را هم من شنیده‌ام.

این تلورانس به خاطر این است که دیابت یک بیماری خاموش است و خیلی‌ها در معرض آن هستند ولی نمی‌دانند. این آمار را انجمن دیابت ایران اعلام کرده است. ما برای پایش قندخون در منطقه۷ شهرداری تهران حضور داشتیم و همان جا ۳نفر متوجه شدند که قند خون دارند. طبق آمار، از هر ۳نفر از افراد بالغ در تهران، یک نفر قند خون بالایی دارد.

گفتی که انجمن‌ها و پزشکان سعی کرده‌اند که آموزش‌هایی در اختیار بیماران دیابتی قرار بدهند اما جنبه‌های عملیاتی این آموزش‌ها دقیقا بررسی نشده و معلوم نیست که چقدر موثر بوده‌اند. اسمارت مدیکو‌ دقیقا چه ابزار عملیاتی در اختیار بیماران و سایر افراد قرار می‌دهد؟

بعضی از مولفه‌ها در ارتباط با دیابت بسیار مهم است. مهم‌ترین مولفه، تغذیه است که با فاصله از سایر مولفه‌ها قرار دارد. بعد از آن انجام فعالیت ورزشی و ثبت قند خون و سپس ارتباط با پزشک اهمیت زیادی دارد.

ما با تحقیقات بازار، خواندن مقالات و ارتباط با پزشکان این چند مولفه را دسته‌بندی کرده‌ و در اپلیکیشن ثبت کرده‌ایم. وقتی کاربر وارد اسمارت ‌مدیکو می‌شود، باید پرسشنامه‌هایی را تکمیل کند. با توجه به پاسخ‌هایش، کربوهیدرات، پروتئین و کالری مورد نیاز روزانه‌اش مشخص می‌شود.

تا اینجا را که پزشکان هم به بیماران دیابتی یا سایر افراد می‌گویند. شما چه کار جدیدی کرده‌اید؟

ما یک قدم جلوتر رفته‌ایم و دیتابیسی از همه مواد غذایی که مردم مصرف می‌کنند، جمع‌آوری کرده‌ایم که کافی است کاربر در اپ اعلام کند که چه میزان از چه غذایی خورده است. همان لحظه به او اعلام می‌شود که چقدر کالری و پروتئین مصرف کرده و چه میزان دیگر می‌تواند مصرف کند. همچنین میزان فعالیت ورزشی کاربر وارد اپ می‌شود و برنامه‌های تشویقی برای انجام فعالیت ورزشی بیشتر برای کاربر در نظر می‌گیریم.

در اسمارت‌ مدیکو بخشی هم به نام قندنامه داریم که کاربر بعد از هر وعده غذایی، میزان قند خونش را اندازه‌گیری می‌گیرد و در اپ ثبت می‌کند. ما روی نمودار نتایج را به کاربر نشان می‌دهیم و این جایگزین دفترچه‌های قدیمی شده است. میزان انسولین و مکان تزریق در اپ ثبت می‌شود و در پایان ماه، گزارش کاملی به او می‌دهیم. همچنین میزان قند خون سه‌ماهه بیمار را هم به او اعلام می‌کنیم.

ما امکان اعلان ساعت دارو و ارتباط با پزشک بیمار را هم در اپ ایجاد کرده‌ایم. ضمن اینکه دستیار صوتی موجود در اپ هم امکان دیگری است که افراد با بیان میزان غذایی که خورده‌اند، اطلاعات لازم را دریافت می‌کنند.

میزان کالری و پروتئین دریافتی در هر وعده را هم به افراد اعلام می‌کنیم تا بتوانند براساس آن برنامه‌ریزی کرده و غذای خود را مدیریت کنند، چون دیابتی‌ها حتما باید وزن‌شان را کاهش بدهند. هوشمندسازی برای پیشنهاد غذا به کاربر هم در ادامه اضافه می‌کنیم. اینها مولفه‌های اساسی است که ما در اپ‌مان طراحی کرده‌ایم و به کاربران ارائه می‌دهیم.

از این اپ الان چند نفر استفاده می‌کنند؟

بیش از ۶ هزار نفر تاکنون اسمارت مدیکو را نصب کرده‌اند. ما بازخورد‌های خوبی از کاربران گرفته‌ایم؛ اینکه توانسته‌اند چالش‌های مربوط به این بیماری را مدیریت کنند.

۶ هزار نفر تعداد زیادی نیست. با توجه به اینکه در ایران ۹ میلیون نفر بیمار دیابتی داریم و همان‌طور که خودت هم گفتی، احتمالا افراد زیادی هم به این بیماری دچار هستند ولی خودشان نمی‌دانند. چرا چنین برنامه‌ای نتوانسته تعداد زیادی نصب بگیرد؟ آیا اطلاع‌رسانی و مارکتینگ خوبی روی اسمارت مدیکو انجام نشده؟ اگر نشده، دلیلش چه بوده است؟

از زمانی که اسمارت‌ مدیکو را آغاز کردیم یعنی از مهر سال ۹۷ تاکنون، تا اردیبهشت‌ماه در حال تحقیقات بازار و بعد توسعه اپلیکیشن بودیم. در اردیبهشت ماه، نخستین نسخه اسمارت مدیکو منتشر شد. با توجه به محدودیت منابع و چون می‌خواستیم محصول کاملی داشته باشیم و بعد کار را شروع کنیم، بحث مارکتینگ را هم دیر شروع کردیم و الان ۲ماه است که مارکتینگ را آغاز کرده‌ایم و ۶هزار نصب گرفته‌ایم. البته بخش زیادی از نصب‌های اپ ما، از روش تبلیغات دهان به دهان بوده و آنهایی که استفاده کرده‌اند و راضی بوده‌اند، به دیگران و اطرافیان‌شان هم معرفی می‌کنند.

[bs-quote quote=”ما در تیم‌مان همیشه می‌گوییم که برای یک کار بزرگ، باید یک راه‌حل بزرگ داشته باشیم و به نظر من اسمارت مدیکو یا هر اپلیکیشن دیگری که به صورت متمرکز روی یک بیماری کار کند، می‌تواند راه‌حل بزرگی برای بیماران دیابتی باشد” style=”style-13″ align=”left” author_name=”مسعود طغیانی” author_job=”بنیانگذار اسمارت مدیکو” author_avatar=”https://shanbemag.com/wp-content/uploads/2019/11/toghyani.jpg”][/bs-quote]

افرادی که دیابت دارند، اغلب بزرگسال هستند؛ این افراد می‌توانند با گوشی هوشمند و چنین اپلیکیشنی کار کنند؟

آنهایی که تیپ۲ دیابت ‌دارند، معمولا افراد سن‌بالا هستند و افراد تیپ یک، اغلب سن کمی دارند و حتی کودکان را هم شامل می‌شود. موردی که ما متوجه شدیم این بوده که افراد تیپ۲، ممکن است که توانایی کمتری برای استفاده از اپلیکیشن را داشته باشند؛ بنابراین یکی از کارهای ما، ساده‌سازی یوآی و یواکس اپ بوده است.

مورد دوم راه‌اندازی دستیار صوتی بوده و مورد دیگر هم دستور پزشک است که به بیمار گفته می‌شود و بیمار باید از آن دستور و تجویز پیروی کند. برای این کار ما داخل اپ، ویدئوهای آموزشی قرار داده‌ایم و امکان پشتیبانی داریم که کاربر هر مشکلی داشته باشد، راهنمایی می‌گیرد. بنابراین سعی کرده‌ایم که کار را برای افراد مسن، ساده‌تر کنیم.

مهم‌ترین خدماتی که افراد از اپ شما می‌گیرند، چیست؟

انتخاب غذا، یادآوری دارو، پیشنهاد غذا، ممنوعیت استفاده، اعلام اتمام سقف مورد نیاز کالری و کربوهیدرات و پروتئین در طول روز و… مهم‌ترین خدماتی است که افراد از اپ ما دریافت می‌کنند. آنها در واقع خودشان این اطلاعات را به صورت دستی و صوتی در اپ و حساب کاربری‌شان وارد می‌کنند و ما با استفاده از هوش مصنوعی به کارگرفته‌شده در اپ، برنامه غذایی متناسب با او را مشخص می‌کنیم.

ضمن اینکه زمینه ارتباط با دستگاه‌های اندازه‌گیری قند خون را به‌زودی برقرار خواهیم کرد؛ به این صورت که با ماژول بلوتوث و ماژول وای‌فای این دستگاه، همان لحظه‌ای که قند خون اندازه‌گیری می‌شود، عدد به صورت آنی وارد اپلیکیشن شده و بعد وارد اپلیکیشن پزشک بیمار هم می‌شود. بنابراین، این ارتباط و بررسی وضعیت بیمار، به سرعت صورت می‌گیرد.

به آمار رقم ۴۲۵ میلیون نفر بیمار دیابتی در جهان اشاره کردی؛ یک بیمار دیابتی در طول سال چه میزان هزینه درمان دارد؟ در واقع می‌خواهم بدانم که این بیماری، چه هزینه‌ای بر دوش نظام سلامت کشور می‌گذارد.

طی روزهای اخیر، از طرف انجمن دیابت ایران آماری اعلام شد که نشان می‌دهد بیماری دیابت، سالانه تا ۱۷هزار میلیارد تومان برای بیماران و نظام سلامت کشور، هزینه‌سازی می‌کند.

در حوزه دیابت چه تیم‌های دیگری در حال فعالیت هستند؟

زمانی که ما شروع کردیم، تیم دیگری شروع به کار نکرده بود. الان در مراکز مختلف، اپ‌های مختلفی کارشان را شروع کرده‌اند اما هنوز رشد زیادی از آنها ندیده‌ایم.

در هفته دیابت، همکاری‌هایی با شهرداری داشتید؛ قرار است که بخشی از شهرداری باشید یا صرفا تحت عنوان پروژه‌ با آنها کار می‌کنید؟

ما امکانات و توانایی‌های‌مان را به شهرداری معرفی کردیم و آنها استقبال کردند و چندین غرفه در سطح شهر به مناسبت هفته دیابت برپا کردیم. اما با توجه به ویژنی که در اسمارت مدیکو داریم، حفظ استقلال‌مان مهم‌ترین گزینه است. بنابراین بیشتر در حد پارتنترشیپ با دیگران همکاری می‌کنیم.

تیم‌ها و استارتاپ‌های زیادی طی سال‌های اخیر با شهرداری همکاری داشته‌اند و همواره حرف و حدیث‌هایی هم در این میان وجود دارد. بعضا تیم‌ها می‌شوند بخشی از شهرداری و انحصارها هم شروع می‌شود و نارضایتی بقیه تیم‌ها را شاهد هستیم. فواید این همکاری برای یک اپ و تیم کوچک استارتاپی چه است؟

همان‌طور که گفتم ما امکانات و ابزارهایی در اختیار داریم و شهرداری هم امکاناتی دارد که پیوستگی این دو می‌تواند نتایج خوبی داشته باشد. تیم پزشکی ما، ابزارهای هوشمند ما برای پایش اطلاعات و داده‌های خام و… امکانی است که برای اداره سلامت شهرداری اهمیت دارد.

از طرفی ما به عنوان یک تیم کوچک، با سرمایه اندک، توان حضور روی بیلبوردها و راه‌اندازی غرفه در سطح شهر را نداریم. پس این همکاری ‌منافع هر دو طرف را در نظر می‌گیرد. شهرداری به مناسبت هفته دیابت، برنامه‌های مختلفی برگزار می‌کند و اطلاع‌رسانی و گرفتن تست قند خون در سطح شهر، از جمله این برنامه‌هاست. ما در چندین غرفه در سطح شهر حضور داشتیم و حتی افرادی را شناسایی کردیم که از دیابت خودشان بی‌خبر بودند. به نظرم چنین همکاری‌هایی به شرطی که استقلال تیم‌ها حفظ شود، مفید است.

تاکنون چقدر روی اسمارت مدیکو سرمایه‌گذاری شده است؟

ما در شتاب‌دهنده تریگ‌آپ حضور داریم. ۴۰میلیون تومان سرمایه‌گذاری نقد روی اسمارت مدیکو انجام داده و تا ۶۰میلیون تومان هم فضای کار و خدمات و امکانات دیگر در اختیار ما قرار داده است. در مسابقاتی هم که شرکت کردیم، ۳۰میلیون تومان دریافت کردیم که روی اپ هزینه شده است. ضمن اینکه درآمدزایی اپ هم شروع شده و در فاز نخست، ماهانه تا ۵ هزار تومان از بیمار بابت خدماتی که می‌گیرد، دریافت می‌کنیم. در ادامه بابت خدمات آموزشی و… هم هزینه خواهیم گرفت.

به‌عنوان یک جوان هجده، نوزده ساله، در حالی که مکانی برای اقامت هم نداشتی، به تهران آمدی و در یک پانسیون مستقر شدی. چه چیزی و چه انگیزه‌ای پشت این کارت بود؟

من بعد از کنکور، دنبال این موضوع بودم که اگر قرار است در رشته خاصی درس بخوانم یا شغلی داشته باشم و کاری راه‌اندازی کنم، سودش به عموم مردم برسد. همیشه به این نکته فکر می‌کنم که آدم‌ها به دنیا می‌آیند و دوره‌ای را زندگی می‌کنند و بعد هم می‌میرند. پس چه بهتر که اگر کاری می‌کنند، سود عمومی‌ در پی داشته باشد و اثرشان ماندگار باشد.

ضمن اینکه در خانواده من، از جمله مادرم و مادربزرگم و عمویم، مشاغل پزشکی دارند و با بیمارستان و درمانگاه و… سر وکار دارند؛ یعنی من از بچگی زیاد به چنین مکانی رفت‌و‌آمد می‌کردم. ضمن اینکه وقتی هوش مصنوعی خواندم، متوجه شدم که نیازهایی در زمینه سلامت وجود دارد که از طریق این ابزار می‌توان به آنها پاسخ داد. چون افراد زیادی هستند که اگر از چنین نرم‌افزارها یا برنامه‌هایی استفاده کنند، رنج زیادی از زندگی‌شان حذف می‌شود. منظورم بیشتر آگاهی‌بخشیدن است، چون از فضای گسترده اینترنت و فراگیری اپلیکیشن‌ها می‌توان برای کاهش درد و کاهش هزینه‌های سربار زندگی مردم کمک گرفت.

کارت را چگونه شروع کردی؟ گفتی که تحقیقات بازار انجام دادی و مقاله خواندی. همین‌ها کافی است که مثلا تو به این نتیجه برسی که چگونه باید یک اپ کاربردی طراحی کنی؟

اینها یک بخش از کار است اما کافی نیست. من حتی خودم را به‌عنوان یک بیمار دیابتی به اصطلاح جا می‌زدم و در کلاس‌های انجمن‌ها و مطب‌های پزشکان حاضر می‌شدم. مثلا پزشکان به من می‌گفتند که BMI خودت را حساب کن و ببین که چقدر کالری مصرف کردی یا غذاهایی را که مصرف کرده‌ای از اینترنت پیدا کن و میزان قند خونت را اندازه‌گیری کن و… اما حتی من که هوش مصنوعی می‌دانستم، توانایی انجام این کارها را نداشتم.

حالا شما فرض کنید که یک فرد مسن یا یک کودک بخواهد چنین کاری انجام دهد. بنابراین من همه فکرم این بود که باید امکان ساده‌تری در اختیار چنین بیماری قرار بدهم. کار دیگری هم انجام دادیم که داده‌های خیلی خوبی در اختیارمان قرار داد. وقتی کار طراحی اپ را شروع کردیم و آن را به سرانجام رساندیم، کانال تلگرام راه‌اندازی کردیم و افراد دیابتی اطرا‌ف‌مان را به آنجا آوردیم؛ کارگاه‌ برگزار می‌کردیم و روزهای تعطیل با آنها بیرون می‌رفتیم که ببینیم زندگی‌شان چگونه می‌گذرد و مشکلات‌شان چیست.

الان یکی از پزشکان همکار ما، خودش دیابتی است اما برای دیابتی‌ها کار می‌کند. یا یک نفر مبتلا به دیابت، برای ما تولید محتوا می‌کند و به نوعی ما زندگی این افراد را از نزدیک لمس می‌کنیم.

شما اول راه هستید، اما می‌خواهم بدانم که چه تصویری برای آینده اسمارت مدیکو در ذهنت ترسیم کرده‌ای؟

از همان روز نخست که قرار شد این کار را شروع کنیم، تصویری که از آن داشتیم، ایجاد یک دپارتمان بزرگ پزشکی و هوش مصنوعی در خاورمیانه بود که سرویس‌های متنوعی ارائه می‌کند و یک مرکز تحقیقاتی موثق است.

چنین مرکزی می‌تواند به کشورهای همسایه هم خدمات و سرویس ارائه کند. به همین دلیل ما از یک درد بزرگ شروع کردیم؛ دردی که الان نگرانی انجمن جهانی دیابت است و در کشور ما هم به یک معضل تبدیل شده است. مثلا در بسیاری از شهرها، مردم به پزشک خوب دسترسی ندارند. ما رادیو مدیکو را به همین دلیل راه‌اندازی کردیم. اطلاعات را از پزشک می‌گیریم و ضبط می‌کنیم و در اختیار بیماران قرار می‌دهیم.

ما حتی کشورهای اطراف مانند ترکیه، عربستان، عمان، قطر، سوریه، کویت و… را هم بررسی کردیم و متوجه شدیم که در این کشورها بیش از ۸میلیون نفر به دیابت مبتلا هستند. مثلا امارات متحده عربی، ۳ میلیون نفر جمعیت دارد که بیش از یک و شش‌دهم این جمعیت، دیابت دارند.

این کشور فراخوان‌های متعددی ارائه کرده و از تیم‌های استارتاپی می‌خواهد که اگر راه‌حلی برای این مشکل دارند، ارائه کنند؛ یعنی زمینه کار برای تیم‌های ایرانی حتی در کشورهای همسایه هم وجود دارد، چون این کشورها نیروی فنی و منابع انسانی ایران را ندارند. خود ما هم به صورت جدی به دنبال همکاری با این کشورها هستیم.

الان چند پزشک با شما همکاری می‌کند؟

فاز پزشکان را با شروع هفته دیابت آغاز کرده‌ایم و طی همین چند روز، ۶ پزشک همکاری‌شان را با ما آغاز کرده‌اند.

نمونه خارجی اسمارت مدیکو چه کسب وکاری است؟

موفق‌ترین نمونه خارجی، مای‌شوگر (mysugr) است که در آمریکا فعالیت می‌کند. البته در بعضی فیچرها با آنها تفاوت داریم مثلا دیتابیس غذا ندارد که ما داریم. این اپ الان با شرکت‌های بزرگ داروسازی همکاری می‌کند و یک پلتفرم موفق است. از سال ۲۰۱۴ آغاز به کار کرده و توانسته بیش از یک میلیون نصب بگیرد. حدود ۲۰۰ کارمند هم دارد.

مادری به من پیام داد که کودکش را باید ساعت ۳ نیمه شب از خواب بیدار کند و تست قند خون از او بگیرد چون نمی‌دانسته که بچه در طول روز چقدر کربوهیدرات مصرف کرده و بنابراین مجبور بوده که در آن ساعت، بچه را از خواب بیدار کند و از او تست قند خون بگیرد. چون افت یا افزایش قند خون، ممکن است به کما و نهایتا به مرگ منجر شود

گفتی در کوی دانشگاه، هم‌تیمی‌ات رهایت کرد و رفت. آنجایی که تنها شدی، چه اتفاقی افتاد و چه فشاری برایت ایجاد شد؟

خیلی لحظه سختی بود و حقیقتا دوست ندارم به آن لحظه حتی فکر هم بکنم؛ تصور کنید که همه آرزوهایت را با یک نفر در میان گذاشته‌ای و برنامه‌ریزی کرد‌ه‌ای اما او در میانه کار، رهایت کند و برود. تیم یک نفره هم که معنا ندارد.

پس من فشار زیادی را باید تحمل می‌کردم چون شخصیت من به نوعی است که اگر کاری را آغاز می‌کنم، نباید مکثی در کار اتفاق بیفتد. کار را پیگیری کردم. با بچه‌های دانشگاه صحبت کردم اما اغلب بچه‌ها از جمله خود من، در فکر اپلای‌کردن و رفتن بودند و پیداکردن افراد خیلی سخت بود. برای پیداکردن هم‌تیمی، آگهی کردم و در نهایت توانستم تیمی جمع کنم که الان یک سال است نه‌تنها با هم کار می‌کنیم بلکه با هم زندگی می‌کنیم.

اگر از حراست تریگ‌آپ بپرسید، به شما می‌گوید که تیمی که صبح زود و قبل از همه وارد می‌شود و چراغ‌ها را روشن می‌کند، تیم اسمارت مدیکو است و تیمی هم که آخر شب و به‌زور حراست از اینجا خارج می‌شود، تیم ماست. به خانه هم که می‌رسیم، کار را تعطیل نمی‌کنیم و با هم در ارتباط هستیم و تا چهار- پنج صبح کار می‌کنیم.

الان یک خانواده‌ ۵ نفره هستیم و دوستان و ارتباطات خوبی ساخته‌ایم. با توجه به پیشرفت کارمان، افراد بزرگی در حال اضافه‌شدن به تیم ما هستند و همه این اتفاقات ما را امیدوار نگه داشته است. رشد کارمان نشان می‌دهد که تا آخر ماه، به ۱۰هزار کاربر می‌رسیم.

چه چیزی موجب شده که مسعود ۲۳ساله، در شرایطی که خیلی‌ها امید چندانی ندارند و مشکلات زیادی سر راه‌شان قرار گرفته، اینقدر پرانرژی است و امیدوار؟

اگر ناامید نشویم، اتفاقات خوبی رخ خواهد داد. لحظات سخت که از راه می‌رسد، اگر کار را رها کنید، دیگر تمام است. اما اگر در سخت‌ترین شرایط کار را رها نکنید، بهترین نتایج نصیب‌تان می‌شود. اینها شعار یا حرف‌های قشنگ نیست.

اینها تجربه خود من است که طی کار به دست آورده‌ام. انرژی‌ای که بچه‌های تیم به همدیگر می‌دهند، دلیل مهم دیگری است که ما را امیدوار نگه داشته است. ما الان فقط یک تیم نیستیم، بلکه یک خانواده‌ایم که بیش از ۱۲ ساعت از شبانه‌روز‌مان را با هم می‌گذرانیم.

اینجا همه به هم کمک می‌کنند. کسی که اپ طراحی می‌کند و توسعه می‌دهد، اگر لازم باشد، روی سایت هم کار می‌کند و… در همین هفته دیابت، خود من و بچه‌های توسعه‌دهنده ما در غرفه‌ها هم همکاری کردند. معنی تیم‌بودن به نظر من همین است؛ اینکه همه می‌خواهند به همدیگر کمک کنند و پروژه‌ را مال خودشان می‌دانند.

گفتی خودت هم در فکر اپلای‌کردن و رفتن از ایران بودی؛ چرا نرفتی؟

همه چیز برمی‌گردد به ذهن من که بسیار ایده‌آل‌گراست. البته این ایده‌آل‌گرایی خوب نیست. من با اساتید زیادی صحبت کردم. من داشتم می‌رفتم میشیگان آمریکا، ولی هر چه فکر کردم، بیشتر به این نتیجه رسیدم که تخصص من را در آمریکا هزاران نفر دارند.

اما در ایران به این صورت نیست و من در ایران است که می‌توانم برای خودم کار مهمی انجام بدهم. بارها با خودم فکر کردم که اگر همه ما برویم چون ناراضی هستیم، پس چه کسی بماند و اوضاع را درست کند. البته ویژن آینده من و بچه‌های تیم، کارکردن در خارج از مرزهای ایران است اما با اپلیکیشنی که خودمان ساخته‌ایم.

برای جهانی‌بودن هم تلاش می‌کنیم که اسمارت مدیکو را در انجمن جهانی دیابت ثبت کنیم. کارهای دیگری هم در شرف آغازکردن‌شان هستیم. تا آخر آذرماه پکیج دیابت را تکمیل می‌کنیم و بعد از آن روی فشار خون و دیالیز کار می‌کنیم. همه تلاش ما این است که از هوش مصنوعی به صورت کاملا کارآمد در نظام سلامت ایران استفاده کنیم.

الان پلتفرمی نداریم که با استفاده از هوش مصنوعی داده‌های مربوط به بیمار را جمع‌آوری کرده باشد و با استفاده از تحلیل‌های هوش مصنوعی بتواند به بیمار بگوید که دقیقا چند واحد انسولین باید تزریق کند. پزشک نمی‌تواند به صورت دقیق بگوید اما هوش مصنوعی می‌تواند با دقت بالایی این کار را انجام دهد و عوارض زیادی را کم کند.

شما بر اطلاع‌رسانی از طریق اینترنت و اپلیکیشن‌ها تاکید داری. در مورد بیماری‌ها، سالانه در ایران همایش‌ها، برنامه‌های هفتگی و… بسیاری برگزار می‌شود. چرا فکر می‌کنی که مفید نبوده‌اند و باید این اطلاع‌رسانی بر بستر اینترنت و مشخصا اپلیکیشن‌ها بیاید؟

الان در ایران در هر سال، یک درصد به دیابتی‌ها و بیش از ۴/۲درصد به پیش‌دیابتی‌ها اضافه می‌شود. این آمار وحشتناک نشان می‌دهد که همه اطلاع‌رسانی‌ها و آموزش‌ها باید خیلی دقیق‌تر ارائه شود و این کار تنها از طریق هوش مصنوعی میسر است. آمار دیگری نشان می‌دهد که در تهران، از هر ۳نفر افراد بالغ، یک نفر در مرحله پیش‌دیابتی است که اگر کنترل نشود، به دیابت و بعد کما و سپس مرگ منتهی می‌شود.
ما در تیم‌مان همیشه می‌گوییم که برای یک کار بزرگ، باید یک راه‌حل بزرگ داشته باشیم و به نظر من اسمارت مدیکو یا هر اپلیکیشن دیگری که به صورت متمرکز روی یک بیماری کار کند، می‌تواند راه‌حل بزرگی برای بیماران دیابتی باشد.

ما کاربرانی از استان‌های محروم داریم و می‌بینیم که تکنولوژی به آنها کمک کرده و از اپ ما استفاده می‌کنند و از نتایجی که به دست آورده‌اند، راضی هستند. ساخت و راه‌اندازی چنین اپلیکیشن‌هایی هم به لحاظ انسانی ارزشمند است و هم به لحاظ بیزینسی. حتی اگر ما تنها هزینه عضویت ماهانه ۵ هزار تومان فعلی را هم از بیماران بگیریم، در صورت جذب کاربران بیشتر، درآمد بالایی برای اسمارت مدیکو ایجاد می‌شود.

تاکنون با چه سختی‌های دیگری در مسیر کارت مواجه بودی؟

می‌گویند برای ورود به بازار سلامت باید زره آهنین بپوشید. اما من آدمی نیستم که فقط غر بزنم و بگویم نمی‌شود. مثلا برای همکاری با شهرداری، خیلی‌ها به ما گفتند که نمی‌شود و نمی‌توانید با شهرداری کار کنید. اما من اینقدر پافشاری کردم و ساعت‌ها جلوی در دفترشان نشستم تا شد.

همچنین ما با سرمایه‌گذاران زیادی صحبت کردیم، خیلی از آنها کلیت محصول را زیر سوال می‌بردند و ما را انکار می‌کردند. بعد از هر جلسه‌ سرمایه‌گذاری، هر جای تهران که بود، بعدش ساعت‌ها پیاده‌روی می‌کردم و به حرف‌های آنها فکر می‌کردم. گاه حرف‌های‌شان درست بود و گاه ایرادات‌شان وارد نبود. در هر صورت هم سعی می‌کردیم از همین جلسات هم ‌‌یاد بگیریم.

به‌طور کلی در بازار سلامت باید خلاق باشید، چون این حوزه نو است و هزینه‌ها‌ بالاست و با روش‌های عرف بازار، نمی‌توان در بازار سلامت کار کرد. باید با دیگران همکاری کرد. ضمن اینکه مردم ایران تا زمانی که بیمار نشوند، به سلامت‌شان اهمیت نمی‌دهند و آوردن‌شان روی پلتفرم‌ها پیچیدگی‌های خاص خود را دارد.

ارتباط برقرارکردن با پزشک‌ها و توضیح‌دادن تکنولوژی به آنها هم آسان نیست و اول باید به آنها توضیح بدهیم که قرار نیست یک اپلیکیشن، جایگاه آنها را تضعیف کند. اما در هر صورت این بازار، بازار سختی برای رقابت نیست چون بازیگران بزرگی ندارد.

من داشتم می‌رفتم میشیگان آمریکا، ولی هر چه فکر کردم، بیشتر به این نتیجه رسیدم که تخصص من را در آمریکا هزاران نفر دارند. اما در ایران به این صورت نیست و من در ایران است که می‌توانم برای خودم کار مهمی انجام بدهم. بارها با خودم فکر کردم که اگر همه ما برویم چون ناراضی هستیم، پس چه کسی بماند و اوضاع را درست کند. البته ویژن آینده من و بچه‌های تیم، کارکردن در خارج از مرزهای ایران است اما با اپلیکیشنی که خودمان ساخته‌ایم.

چرا یک استارتاپ خدماتی راه‌اندازی نکردی که سریع رشد کند و آمار و ارقام جذابی داشته باشد که به سرمایه‌گذاران ارائه کنی و سرمایه بالایی هم به دست بیاوری؟ چرا به راهی آمدی که هم سخت است و هم درآمدزایی در آن زمان‌بر؟

استارتاپ‌های خدماتی هم در نوع خودشان ارزشمند هستند، اما باید بپذیریم که بسیاری از این استارتاپ‌ها، رشدهای شتاب‌زده‌ای را تجربه می‌کنند و بعد رشدشان فروکش می‌کند. چون آنها درد واقعی از مردم را درمان نمی‌کنند و مهم‌تر اینکه مشابه هم هستند.

اما استارتاپ‌های حوزه درمان، روی یک درد واقعی متمرکز می‌شوند و مردم برای یک درد واقعی هزینه می‌کنند. ضمن اینکه شروع کار در حوزه سلامت سخت است اما به نظر من این سختی بیشتر مربوط به ابتدای راه است و اگر تیم‌ها دوام بیاورند و محصول باکیفیتی به بازار بدهند، قطعا به سود خوبی هم می‌رسند.

در همین حوزه سلامت ما استارتاپ‌های نوبت‌دهی را می‌بینیم که نتوانسته‌اند رشد بزرگی را تجربه کنند. آنها هم به نوعی خدماتی محسوب می‌شوند. فکر می‌کنی مشکل‌شان به عدم تمرکز روی یک درد واقعی برمی‌گردد؟

مشکل این است که این استارتاپ‌ها، نه نیاز مردم را دقیق می‌دانند و نه نیاز پزشک‌ها را. الان کدام یک از اینها مشکلی اساسی از پزشکان یا بیماران را رفع کرده‌اند؟ صرف نوبت‌دهی آنلاین نمی‌تواند نیاز خیلی بزرگی باشد. در حالی که بچه‌ها باید به مطب پزشکان بروند و مشکلات موجود بین پزشکان و بیماران را تشخیص بدهند و روی حل آن مشکلات کار کنند.

وقتی آمدی تهران و رفتی پانسیون، چقدر پول تو حسابت بود و چقدر سرمایه داشتی؟

من به محض رسیدن به تهران، یعنی وقتی برای ثبت‌نام در دانشگاه آمدم، چون در قلمچی اصفهان کار کرده‌ بودم، در قلمچی تهران هم مشغول به کار شدم. آن زمان ماهی بین ۲ تا ۳ میلیون درآمد داشتم و همین پول را پس‌انداز می‌کردم. از خانواده هم پولی نمی‌گرفتم.

اما سعی می‌کردم با صرفه‌جویی، هزینه‌هایم را کم کنم و خرجم را به روزی ۵ هزار تومان کاهش داده بودم. (اینها را ننویسید چون خانواده به شدت خواهان حمایت از من بود اما من می‌خواستم مستقل باشم) می‌دانستم که قرار نیست تا همیشه معلم باشم و این شغلی نبود که در آینده من نقشی داشته باشد. می‌توانستم در آنجا بمانم و درآمد بالایی هم داشته باشم اما نماندم.

چه روایت‌های جالبی از مسیر کاری‌ات داری که به ما بگویی؟

طی همین مدتی که کارمان را شروع کرده‌ایم، بازخوردهای جالب توجهی گرفته‌ایم. مثلا مادری به من پیام داد که کودکش را باید ساعت ۳ نیمه شب از خواب بیدار کند و تست قند خون از او بگیرد چون نمی‌دانسته که بچه در طول روز چقدر کربوهیدرات مصرف کرده و بنابراین مجبور بوده که در آن ساعت، بچه را از خواب بیدار کند و از او تست قند خون بگیرد. چون افت یا افزایش قند خون، ممکن است به کما و نهایتا به مرگ منجر شود.

اما اگر افراد از میزان مصرف این مواد خبر داشته باشند، چنین استرس و فشاری را متحمل نمی‌شوند. پیام‌هایی هم از مادرانی داریم که می‌گویند از میزان مصرف کربوهیدرات و کالری بچه‌شان خبر نداشته‌اند و با اقدامی نادرست، موجب به کمارفتن بچه‌شان شده‌اند.

این روایت‌ها مربوط به تهران با این همه امکانات است. حالا شما استان‌های محروم و بدون امکانات را در نظر بگیرید. اگر آگاهی و اطلاعات نباشد، فاجعه رخ می‌دهد. چون قند خون شوخی‌بردار نیست. به ویژه اینکه در میان کودکان هم بسیار شایع شده است. پس الان که دورافتاده‌ترین روستاها و شهرهای ایران هم دسترسی به شبکه‌های اجتماعی میسر است، چرا چنین امکانی را در اختیارشان قرار ندهیم؟!

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.