ما با سیاست، کاری نداریم اما این به آن معنا نیست که سیاست هم با ما کاری ندارد. همانطور که بازار سرمایه کاری به سیاست ندارد اما این تصمیمات سیاستمداران است که گاهی شاخصها را از صدر به ذیل یا از پایین به بالا میبرد.
وقتی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به پیروزی رسید. عقلا و اقتصاددانان از خواب و خوراک افتاده بودند و با چشمانی نگران به تراژدی دیگری در اروپا نگاه میکردند که آیا مردم فرانسه از بین عقلانیت و پوپولیسم به کدام رای میدهند چراکه انتخاب «مارین لوپن» نامزد راستگرا از حزب «جبهه ملی» برایشان حکم تیرخلاص را داشت.
برای همین وقتی مردم فرانسه با عقلانیت به «امانوئل ماکرون» جوانترین رئیسجمهور در تاریخ فرانسه رای دادند. بازارهای سرمایه و اقتصادیون نفس راحتی کشیدند با این امید که برای مصیبت ترامپ فکری خواهند کرد.
این روزها هرجا که باشید مردم از انتخابات ریاستجمهوری حرف میزنند. از میان صحبتهایشان میشنوید که عدهای به این نامزد و دیگری به آن یکی رای خواهند داد و بخشی هم زمزمه میکنند که در انتخابات شرکت نمیکنند که هرکس دلایل منطقی و قابل احترامی برای بیان دیدگاهشان دارند.
مثل همه این سالها چه خوشمان بیاید چه نیاید هر رئیسجمهوری که توسط اکثریت مردم انتخاب شود، رئیسجمهور همه کشور خواهد شد، . چراکه رئیسجمهور مستقر است که زیر مصوبههای دولت را امضا میکند و اوست که روابط کشورمان را در سطح جهان اینسو و آنسو می کشاند، این کشمکشها یا نتیجهای شگرف دارد یا به انزوا بیشتر میانجامد.
فارغ از بحثهای اپوزیسیونی که محل بحث ما نیست، تجربه سیواندی سال پس از انقلاب نشان داده است هرگاه پای صندوقهای رای رفتیم و حواسمان به صندوقها بود و با مشارکت بالا کسی را که فکر میکردیم به صلاح است، انتخاب کردیم و از صندوق رای بیرون آمد، وضعیت به نسبت بهتر شد. اما زمانی که قهر کردیم و حواسمان به صندوقها نبود کسی از توی صندوق بیرون آمد که آمدنش به صلاح نبود و خسران بسیاری دیدیم.
ما فعالان اقتصادی هم بخشی از این جامعه هستیم و طیفهای فکری در اکوسیستم استارتاپی ایران اگرچه بخش قابل توجهشان سیاسی نیستند اما مانند کلیت جامعه، طیفی رنگینکمانی را تشکیل میدهند با گرایش به کاندیداهای متفاوت.
از اینرو در این لحظه سخن بر سر این نیست که به چه کسی رای ندهید، اصل مطلب این است شرکت نکردن تکتک ما به اندازه شرکتکردنمان و حتی بیشتر تاثیرگذار است. شرکتکردنمان منجر به انتخاب رئیسجمهور حداقلی است که بهصورت نسبی قبولش داریم اما شرکتنکردمان نتیجهاش روی کار آمدن کسی است که اصلا قبولش نداریم و میدانیم با آمدنش اوضاع نسبی آرام پس از برجام برهم خواهد ریخت.
چرا میگویم برهم خواهد خورد. کافی است به وعدههای عجیبوغریب اقتصادی برخی نامزدهای انتخابات گوش کنید که به تعبیر کارشناسان اقتصادی اجرا هرکدام از آنها میتواند به فجایع اقتصادی بی شرکنجامد. از اینروت کردن ما و رضایت به نامزد حداقلی و نسبی نتیجه بسیار مثبتی دارد تا اجازه دادن به رقیبی که در فقدان رای ما با رای حداقلی زمام کشور را بر دست گیرد.
اکوسیستم نوپای ما به شدت نحیف است و با کوچکترین تلنگری چینی نازک استارتاپهای ایرانی خواهد ترکید. اگر از تجربه داتکام عبرت گرفتهایم و مراقب حبابهای زیستبوم کارآفرینیمان هستیم باید حواسمان به داتکام انتخاباتی هم باشد و باور کنیم که در جزیرهای خارج از ایران زیست نمیکنیم که بگوییم «سیاست به من چه».
انتخاب رئیسجمهور تاثیر مستقیمی بر اقتصاد کشور و آینده اکوسیستم استارتاپی ایران دارد. پس بیایید ضمن شرکت در انتخابات ریاستجمهوری به رئیسجمهوری رای دهیم که به تداوم وضعیت فعلی و تعامل بیشتر با جهان،آبادانی و پیشرفت کشور میاندیشد و بهجای تهدید و تطمیع سخن از عقلانیت و آرامش به میان میآورد و نویدبخش آیندهای امیدبخش است.
هفته پیش جشن تولد شنبه بهخاطر شرایط حساس انتخابات ریاستجمهوری لغو شد همانطور که برخی از رویدادهای استارتْآپی هفته پیش رو لغو شدند که خبرهایش را امروز و فردا خواهید شنید. ما با سیاست ، کاری نداریم اما سیاست دست از سر ما و بیزینس ما بر نمیدارد.
حرف آخر:
با رای دادن نگذاریم اوضاع سختتر و بیزنسمان شکننده شود. بهخصوص ما استارتاپیها برای توسعه و رشد کسبوکارمان نیاز به تبادل و همکاری با جهان داریم.