هیچ شکی نیست که اقتصاد هند در حال رشد است، حتی بحرانهای اقتصادی نتوانستهاند جلوی این رشد را بگیرند. هند بهترین مهندسان را دارد و جمعیت آن جوان است. این روزها ما استارتآپهایی را میبینیم که به سرعت در هند راهاندازی میشوند، مهندسان و کارآفرینان جوانی را میبینیم که ایدههایشان محقق میشوند. تمام اینها نشان میدهد که هند از پتانسیل لازم برای ارائه فرصتها و کمک به تقویت آنها برخوردار است.
در گذشته ما شاهد فرار مغزها بودیم، اما امروزه با تمام برنامهها و طرحها، جامعه هند آگاهتر شده است. میزان فرار مغزها کاهش یافته اما کاملاً از بین نرفته است. کشور هند هنوز باید امکانات آموزشی بهتری را در اختیار جوانان قرار دهد تا آنها نیز به ادامه تحصیل در هند تشویق شوند. اما تاکنون نیز هند در این زمینه بسیار پیشرفت کرده است.
ممکن است دلایل متعددی وجود داشته باشد دال بر اینکه کانادا در حوزه اکوسیستم استارتاپی از هند جلوتر است. اما آیا این بدان معناست که هند هرگز نمیتواند تا حد کانادا پیشرفت کند؟ البته که نه. با سرعت رشد و پیشرفت هند، به نظر میرسد که بهزودی از کانادا نیز پیشی خواهد گرفت.
طبق گزارشهای ارائه شده در اکتبر سال 2015، با بیش از 4.200 شرکت جدید، کشور هند در بین اکوسیستمهای استارتاپی جهانی بعد از انگلستان و آمریکا، رتبه سوم را به خود اختصاص داده است.
با توجه به گزارش مایکروسافتونچر و ونچر اینتلیجنس، هند 3.100 استارتاپ در سال 2014 داشته است که انتظار میرود در سال 2020 به 11.500 استارتاپ برسد. فناوری موجب تسهیل در روند کسبوکار میشود. هیچ نیازی نیست که خردهفروشان یا توزیعکنندگان به بازار بروند. کارآفرینان میتوانند از طریق اینترنت به بازار دسترسی داشته باشند زیرا همه چیز امروزه با فناوری کار میکند. این شرایط کاملاً با شرایط یک یا چند دهه گذشته تفاوت دارد؛ زمانی که کارآفرینان مجبور بودند به دنبال خردهفروشان، توزیعکنندگان و سایر افراد بگردند و آنها را متقاعد کنند تا محصول یا خدمات آنها را خریداری یا انبار کنند. اینترنت دسترسی مستقیم به مصرفکننده را آسان کرده است. بنابراین کارآفرین دیگر به یک دلال یا واسط نیاز ندارد. در واقع فروش مستقیم یک گزینه فوقالعاده برای او به شمار میرود.
کارآفرینی اجتماعی به لطف بسیاری از دانشجویانی که از شهرهای درجه سه و چهار آمدهاند، رشد کرده است. اگر به محوطه دانشگاه آیتی بمبئی نگاهی بیندازید، دانشجویان زیادی را خواهید دید که از شهرهای کوچک آمدهاند. در دو یا سه دهه گذشته چنین چیزی وجود نداشت. این دانشجویان با مشکلات بزرگی در سطح مقدماتی مواجه شدهاند و مشتاق هستند این مشکلات را حل کنند. در گذشته، کارآفرینی اجتماعی یک پدیده پرزرق و برق به شمار نمیرفت. با این حال، امروزه اینگونه نیست.
در دهههای 1980 و 1990، بازار بورس بسیار مهم بود. با این حال، با پیشرفت سیستمهای مالی، تعداد آن کاهش یافت. قوانین بهشدت سخت شدند و سیستم شفافسازی شد. قیمت سهام یک شرکت نشاندهنده عملکرد مالی آن شرکت شد. در گذشته، یک دانشجویی که در درسهایش موفق بود، میخواست وارد رشته پزشکی یا مهندسی شود. کسبوکار گزینهای برای دانشجویانی بود که در درسهایشان موفق نبودند یا خانواده آنها در کسبوکار فعالیت داشت. این شرایط تغییر کرده است. دانشکدهها و دانشگاههای تجاری وجود دارند که مرکز نوآوری هستند مانند IIM احمدآباد که مرکزی برای نوآوری، انکوباسیون و کارآفرینی است. نسکام10هزار استارتاپ دارد. تمام اینها کارآفرینی را قابل دسترسی و ممکن ساختهاند.