ارزش بلاکچین فقط در حذف واسطه‌ها نیست

۳ بینش کلیدی درباره مزیت‌های راهبردی بلاکچین

0

شرکت تحقیقاتی مک‌کنزی اخیرا گزارشی درباره بلاکچین منتشر کرده که در آن اطلاعات خوبی درباره فناوری بنیادی بلاک‌چین ارائه شده است. در این گزارش ۳ بینش کلیدی درباره مزیت‌های راهبردی بلاکچین را مشاهده می‌کنید.

شرکت تحقیقاتی مک‌کنزی اخیرا گزارشی درباره بلاکچین منتشر کرده که در آن اطلاعات خوبی درباره فناوری بنیادی بلاک‌چین ارائه شده است. در این گزارش ۳ بینش کلیدی درباره مزیت‌های راهبردی بلاکچین را مشاهده می‌کنید.

با معماری مناسب بلاکچین برای مؤسسات فعال می‌توان مزیت‌های بسیاری را برای کسب‌وکارها متصور بود که از آن جمله می‌توان به کاهش پیچیدگی و هزینه تراکنش، ارتقای شفافیت و جلوگیری از جعل و کلاهبرداری اشاره کرد.

انگیزه‌های اقتصادی برای تصاحب موقعیت‌های ارزش، مسئولان را به مهار قدرت بلاکچین سوق داده و درنتیجه مدل‌های تجاری که شانس بیشتری برای موفقیت در کوتاه‌مدت دارند، نه بلاکچین‌های عمومی که بلاکچین‌های با سطح دسترسی خاص (permissioned blockchain) خواهند بود. بلاکچین عمومی، مانند بیت‌کوین، نظارت مرکزی ندارند و به‌عنوان توانمندساز حذف واسطه شناخته می‌شوند. بلاکچین‌های با سطح دسترسی خاص روی شبکه‌های پردازشی خصوصی قرار داشته و از دسترسی کنترل‌شده و محدودیت ویرایش برخوردارند.

اکثر بلاکچین‌های تجاری برای ارتقای بازبودن شبکه (openness) و مقیاس‌پذیری آن از معماری بلاکچین خصوصی و با سطح دسترسی خاص بهره خواهند برد.

بلاکچین خصوصی و با سطح دسترسی خاص به کسب‌وکارهای بزرگ و کوچک اجازه می‌دهد از پیاده‌سازی بلاکچین ارزش تجاری به دست بیاورند. بازیگران قوی‌تر می‌توانند برای حفظ موقعیت خود به‌عنوان مرکزیت صنایع خود با دیگر بازیگران صنعت برای خلق و اشتراک ارزش متحد شوند. مشارکت‌کنندگان خواهند توانست از مزیت اشتراک امن داده و کنترل خودکار داده‌های به اشتراک گذاشته‌شده با هرکس و در هر زمان برخوردار شوند.

بلاکچین‌ با سطح دسترسی خاص برای تمام شرکت‌ها گزاره‌های ارزش متمایزی در ‌چنته دارد. پس از راه‌اندازی آزمایشی در مقیاس کوچک، می‌توان با گسترش مقیاس مزیت تجاری ایجاد کرد. از نمونه‌های موجود این کاربرد می‌توان به استفاده از بلاکچین برای تسویه سرمایه (equities clearing) در بورس اوراق بهادار استرالیا (ASX) برای صرفه‌جویی در زمان کارگزاران جهت تعیین مغایرت (reconciliation) اشاره کرد.

آی‌بی‌ام (IBM) و مرسک لاین (Maersk Line)، بزرگ‌ترین شرکت کشتیرانی جهان، در حال انجام یک سرمایه‌گذاری مشترک برای ارائه یک پلتفرم تجاری به بازار هستند. هدف این پلتفرم ارائه امن و همزمان داده‌های زنجیره تأمین و تشریفات اداری به کاربران و بازیگران دخیل در تراکنش‌های مربوط به عرصه حمل‌ونقل بین‌الملل است.

پتانسیل بلاکچین برای تبدیل‌شدن به یک پروتکل جدید استاندارد باز برای سوابق قابل‌اطمینان، هویت و تراکنش‌ها را نمی‌توان نادیده گرفت. با فناوری بلاکچین دیگر لزومی به وجود یک‌نهاد مدیریت، مرتب‌سازی و تأمین سرمایه پایگاه داده نیست.

مدل‌های همتابه‌همتای واقعی باوجود بلاکچین توجیه اقتصادی پیدا می‌کنند. چراکه با استفاده از توکن‌های (دارایی‌هایی از جنس ارزهای رمزنگاری‌شده با قابلیت صرف انحصاری در مقاصد خاص) می‌توان به مشارکت‌کنندگان پاداش‌ داده و آنان را در سود آینده شریک کرد. بااین‌وجود لزوم تغییر ذهنیت و تجدیدنظر در رویه‌های تجاری برای به کار بستن این مدل‌ها امری ضروری است.

اگر بازیگران صنایع از قبل مدل عملیات خود را برای استخراج ارزش از بلاکچین تا حد امکان سازگار کرده و منافع این کاربرد را به مشتریان خود ارائه دهند، بازیگران تازه‌وارد با ایده‌های رادیکال شانس زیادی برای توفیق نخواهند داشت. اینکه بازیگران اصلی اکنون تا چه حد از بلاکچین در عملیات خود بهره ببرند، سطح وجود واسط را در آینده تعیین خواهد کرد.

 در کوتاه‌مدت، مزیت راهبردی بلاکچین عمدتا در کاهش هزینه‌هاست

بلاکچین شاید این پتانسیل را داشته باشد که پایه‌ای برای مدل‌های عملیاتی جدید باشد، اما اثر اولیه آن در ارتقای بهره‌وری عملیات خواهد بود. با از میان برداشتن واسطه‌ها و حذف تقلای نگهداری سوابق و تسویه تراکنش‌ها، هزینه‌های فرایند‌های عملیاتی کاهش خواهند یافت. این امر می‌تواند با بازیابی هزینه‌ها و خلق درآمد جدید برای ارائه‌دهندگان خدمات بلاکچین باعث تغییر جریان ارزش شود.

مقدارسنجی و تحلیل تأثیر پولی بیش از ۹۰ کاربرد بلاکچین، به ما نشان داد که تقریبا۷۰درصد ارزش در دسترس (value at stake) در کوتاه‌مدت از کاهش هزینه‌ها حاصل خواهد شد.

ایجاد درآمد و تسهیل سرمایه (capital relief) مقام بعدی را به خود اختصاص دادند. کارکردهای بنیادی برخی صنایع به‌صورت ذاتی برای راهکارهای بلاکچین آماده‌تر هستند. بخش‌های زیر آمادگی بیشتری برای ایجاد ارزش از طریق بلاکچین دارند:

  • خدمات مالی
  • بخش دولتی
  • بهداشت و درمان

کارکردهای اصلی خدمات مالی برای تایید و انتقال اطلاعات و دارایی‌های مالی با اثرات متحول‌کننده بلاکچین انطباق بیشتری دارند. نقاط درد (pain point) بزرگی به‌خصوص در پرداخت‌های فرامرزی و مالیه تجاری (trade finance) می‌توانند به‌وسیله راهکار‌های مبتنی بر بلاکچین که نیاز به‌واسطه نداشته و وقعی بر جغرافیا نمی‌نهند، مرتفع شوند.

علاوه بر این صرفه‌جویی‌های بیشتری هم در بازارهای سرمایه، تسویه پس از معاملات و گزارش‌های رگلاتوری مقدور است. علاقه‌مندی و سرمایه‌گذاری۹۰درصد از بانک‌های استرالیا، اروپا و آمریکای شمالی موید وجود همین موقعیت‌های ارزش متعدد است.

همانند بانک‌ها، کارکردهای کلیدی دولت در نگهداری سوابق و تایید، می‌توانند به‌وسیله زیرساخت‌های بلاکچین عرصه صرفه‌جویی‌های اداری بسیاری باشند.

داده‌های عمومی اغلب به‌صورت جدا و غیر‌شفاف در بین ادارات دولتی، کسب‌و‌کارها، شهروندان و واحدهای نظارتی پخش‌شده است. در ارتباط با این داده‌ها، از اطلاعات شناسنامه‌ای گرفته تا مالیات، سوابق مبتنی بر بلاکچین و قراردادهای هوشمند می‌توانند ضمن ساده‌سازی تعامل با شهروندان، امنیت داده‌ها را هم بالا ببرند.

کاربردهای بسیار بلاکچین در حوزه عمومی به‌عنوان یک عامل توانمندساز کلیدی و استانداردی برای اقتصاد در مقیاس گسترده‌تر عمل خواهد کرد. هم‌اکنون بیش از ۲۵ دولت به‌صورت فعالی در همکاری استارتاپ‌ها در حال اجرای پروژه‌های پایلوت در این زمینه هستند.

در حوزه بهداشت و درمان، بلاکچین می‌تواند به ارمغان‌آورنده ارزش در دسترس‌‌بودن داده‌ها (data availability) و امکان تبادل آنها میان تأمین‌کنندگان، بیماران، شرکت‌های بیمه و محققان باشد. سوابق درمانی مبتنی بر بلاکچین ضمن ارتقای بهره‌وری مدیریتی، امکان دسترسی به مجموعه داده‌های سوابق بیماران (بدون مشخص شدن هویت) را برای محققان ایجاد می‌کند. این داده‌ها برای پیش‌راندن تحقیقات پزشکی نقش بی‌بدیلی خواهند داشت.

پتانسیل بلاکچین برای تبدیل‌شدن به یک پروتکل جدید استاندارد باز برای سوابق قابل‌اطمینان، هویت و تراکنش‌ها را نمی‌توان نادیده گرفت. با فناوری بلاکچین دیگر لزومی به وجود یک‌نهاد مدیریت، مرتب‌سازی و تأمین سرمایه پایگاه داده نیست

بیماران با قراردادهای هوشمند می‌توانند کنترل بیشتری روی داده‌های خود داشته باشند و حتی از شرکت‌های دارویی در قبال اجازه دسترسی یا استفاده از داده‌هایشان در تحقیقات دارویی درآمد کسب کنند. بلاکچین در ارتباط با اینترنت اشیا برای تضمین صحت زنجیره سرد (cold chain) (لجستیک ذخیره‌سازی و توزیع در دمای پایین) دارو، خون و اعضای پیوندی هم به کار می‌رود.

در طول زمان ارزش بلاکچین از کاهنده هزینه‌ها به عاملی توانمندساز برای خلق مدل‌های نوین کسب‌وکار و جریان‌های درآمد جدید تغییر خواهد کرد. یکی از نویدبخش‌ترین و متحول‌کننده‌ترین کاربردهای بلاکچین‌، خلق یک هویت دیجیتال توزیع یافته و امن برای فرایندهای هویت مشتری و شناخت مشتری (KYC) و خدمات وابسته است. بااین‌وجود، مدل‌های کسب‌وکار مبتنی بر این کاربرد به علت محدودیت‌های توجیه (feasibility) در بلندمدت امکان‌پذیرند.

 با کاربرد بلاکچین در مقیاس بزرگ ۳ تا۵سال فاصله‌داریم

مزیت راهبردی بلاکچین تنها آن زمان جامه واقعیت خواهد پوشید که راهکارهای مناسب برای تجاری‌سازی قابلیت پیاده‌شدن در مقیاس بزرگ را داشته باشند. با ارزیابی۹۰ کاربرد بلاکچین در ۴حوزه دارایی، فناوری، استانداردها و مقررات و اکوسیستم، توجیه و امکان‌پذیری بلاکچین در هر صنعت را سنجیده‌ایم. علی‌رغم شروع آزمایشی بهره‌برداری از بلاکچین در بسیاری شرکت‌ها، ۳ تا ۵ سال با مقیاس‌پذیری معنی‌دار فاصله‌داریم.

نبود استانداردهای یکسان و مقررات شفاف از محدودیت‌های اصلی مقیاس‌پذیری بلاکچین است. پایبندی و تقاضای بالا منجر به شروع فرایندی برای حل‌کردن این مسئله شده است. در صورت دخالت دولت یا بازیگران اصلی برقراری استاندارد امری نسبتا آسان است. برای مثال، دولت می‌تواند ثبت زمین روی بلاکچین را به استاندارد ثبت سوابق قانونی تبدیل کند.

زمانی که ناگزیر از همکاری بین چندین بازیگر باشیم، برقراری استاندارد ضروری و درعین‌حال دشوارتر می‌شود. در این باب پیشرفت‌های خوبی توسط کنسرسیوم‌های صنعتی صورت پذیرفته است.

برای مثال، می‌توان از کنسرسیوم آر ۳ (R3) نام برد که بیش از ۷۰ بانک در مقیاس جهانی برای توسعه کُردا (Corda)، یک پلتفرم بلاکچین متن‌باز و در سطح مالی (financial-grade)، همکاری کرده‌اند. پلتفرم‌های اینچنین می‌توانند استانداردی یکسان برای سامانه‌های بلاکچین ایجاد کنند.

علی‌رغم گوناگونی مواضع رگلاتوری‌ها در سطح جهانی، می‌توان گفت کمتر شاهد مخالفت با بلاکچین هستیم. برای مثال، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) عرضه اولیه ارزهای رمزنگاری‌شده را به‌عنوان اوراق بهادار به رسمیت شناخته و آن را تحت مقررات مربوطه مورد نظارت قرار داده است و موجب عمومیت بخشیدن به آن شده است.

سال ۲۰۱۷ موسسه استاندارد استرالیا (Standards Australia) مسئولیت تدوین نقشه راه اولویت‌ها را از طرف سازمان بین‌المللی استانداردسازی (ISO) قبول کرده و خود را در موقعیت رهبری این امر قرارداد. برقراری ترمینولوژی یکسان توسط این موسسه به‌عنوان اولین گام امری کلیدی به شمار می‌رود.

تابه‌حال دولت‌های بسیاری رویه رگلاتوری بی‌طرفی نسبت به فناوری اتخاذ کرده‌اند و به تبلیغ یا ممنوعیت فناوری‌های خاص، از‌جمله بلاکچین، مبادرت نورزیده‌اند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.